شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : هشت مرحله تحول روحي انسان
دوشنبه، 18 شهریور 1398 - 14:05 کد خبر:40112
بزرگترين سئوالي كه هر فرد از ديد اريكسون، در اين مرحله روبرو مي شود اين است كه آيا زندگي معناداري داشته ام؟ آيا وقتي به عقب برمي گردم احساس سرزنش، گناه و شرم از كارهايي كه صورت گرفت خواهم داشت؟



شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| نظريات بسيار متفاوتي در دنياي روانشناسي براي مراحل تحول شعور و شخصيت انسان ها وجود دارد. از ميان آنها نظريه روانشناس معروف « اريك اريكسون» يك ويژگي اساسي دارد. او توانسته است مشخصات سلامت روحي انسانها را در تمامي طول زندگي توضيح دهد. از ديد اريكسون در هر مرحله از زندگي، افراد با يك بحران اصلي روبرو هستند كه حل و عبور از آن، باعث تحول سالمِ شان مي گردد.

۱- اعتماد يا بي اعتمادي
در اين مرحله كه مصادف است با سال اول زندگي يك كودك، نوزاد كاملا وابسته به فردي است كه از او نگهداري مي كند. اگر والدين به نيازهاي وي به درستي پاسخ دهند كودك ياد مي گيرد كه احساس امنيت كند و به دنيا و افراد پيرامونش اعتماد ورزد.

۲- رويارويي حس كنترل در مقابل شرم و ترديد
كودكان دو و سه ساله به سرعت ياد مي گيرند كه از خود توانايي هاي فيزيكي نشان دهند. راه بروند و از قدرت بيان تا حدودي استفاده كنند و براي اولين بار حس كنند كه مي توانند تصميم بگيرند. اين قابليت ها براي كودك يك بحران اساسي ايجاد مي كند و آن كنترل غريزه دفع مواد از بدن است. به طور طبيعي فرزند انسان هم مثل بقيه موجودات دوست دارد هر جا و هر موقع اين كار را انجام دهد ولي متوجه مي شود كه بايد غريزه اش را براساس تمدن پيرامونش، كنترل كند. كودك در اين مرحله حق انتخاب پيدا مي كند و پي مي برد كنترلي كه مي تواند داشته باشد هم با خواسته هاي والدين همسوست و هم به نفع خودش خواهد بود.

۳- رويارويي حس ابتكار با حس گناه
از سه تا پنج سالگي، كودك با ولع و اشتياق زياد، خواهان انجام انواع فعاليت ها و آزمايش توانايي هايش است. خيالپردازي مي كند و قرارو مدارهاي كودكانه مي آفريند. اگر بفهمد كه ابتكارهايش مورد تشويق قرار مي گيرد و سرزنش نمي شود اتفاق بزرگي برايش ايجاد مي شود. كودك ياد مي گيرد نترسد و احساس گناه نكند. او به ابتكار و قدرت مستقلش براي انتخاب اعتماد مي كند.

۴- احساس كفايت در مقابل عجز و ناتواني
كودكان بين ۶ تا ۱۱ ساله، مقدمتا در رويارويي با محيط مدرسه و جمع دوستان، نسبت به رفتار و حتي حس يادگيري شان، احساس غرور مي كنند. كودكاني كه در اين دوره سني مورد تشويق قرار مي گيرند باور مي كنند كه موجودي توانمند و قابل هستند در غير اين صورت دچار خودكم بيني مي شوند.

۵- تلاش براي ايجاد هويت
از نظر اريكسون، دوره نوجواني نقش تعيين كننده در شكل گيري شخصيت فرد در بزرگسالي دارد. در دوره نوجواني، افراد به دنبال يافتن يك تعريف از خود به عنوان يك هويت مستقل از ديگران هستند. وفاداري و دوستي را تجربه مي كنند. بعضي از نوجوانان به يك درجه مشخصي از ساختن هويت مي رسند. احساس امنيت مي كنند. بعضي از نوجوانان آنطور كه بايد به يك خودانگاره نمي رسند. نمي دانند دقيقا چه شخصيت و هويتي دارند و نسبت به آينده نيز اطمينان خاطر ندارند. براي همين راه و مسير مشخصي پيدا نمي كنند.

۶- عشق يا انزوا
اين دوره طولاني كه از ۱۹ سالگي تا ۴۰ سالگي است مرحله يافتن رابطه هاي درازمدت، اعتماد و ابراز عشق به ديگران است. افرادي كه قادر به ايجاد عاطفي بيشتري هستند شخصيتي اجتماعي پيدا مي كنند. در غير اينصورت، افرادي مي شوند كه بر دامنه تنهايي و دور شدن شان از جمع و رابطه هاي صميمي افزوده خواهد شد. اين گروه از افراد به اين نتيجه مي رسند كه در اين دنيا جز خودشان، هيچكس آنها را درك نمي كند.

۷- هدف مفيد داشتنن در برابر درجا زدن
افراد در دوره ميانسالي به اين نتيجه مي رسند كه با شغل خوب يا با پدر و مادر بودن، بخشي از قابليت هاي شان را به صورت هدفمند در اختيار جامعه بگذارند. اما آنها كه رابطه مثبتي با خود و جامعه ندارند انگيزه و هدف مشخصي ندارند. افسرده و بي حوصله هستند و احساس غيرمفيد بودن و حتي مهم نبودن، آنها را مستاصل خواهد كرد.

۸- وقار در برابر نااميدي
مرحله نهايي تحول يك انسان، رسيدن به يك هماهنگي متين با زندگي است. رسيدن به يك شعور و تعادل آرام با پيرامون … موقعيتي كه توام با حس وقار و كمال است.

بزرگترين سئوالي كه هر فرد از ديد اريكسون، در اين مرحله روبرو مي شود اين است كه آيا زندگي معناداري داشته ام؟ آيا وقتي به عقب برمي گردم احساس سرزنش، گناه و شرم از كارهايي كه صورت گرفت خواهم داشت؟
 

منبع: https://www.verywellmind.com
https://marde-rooz.com