شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : روابط عمومي و استقلال راي
شنبه، 18 خرداد 1398 - 13:51 کد خبر:38879
بي ترديد استاد عاليقدر و فرهيخته مرحوم دكتر هوشنگ عباس زاده در مسير علمي و عملي و در سالها كسوت آموختن و آموزش دادن، ياد گرفتن و ياد دادن و در محافل و مجالس و نشست ها و گفت و شنود علمي در كنار همه خصايل و ويژگي هايي خوب انساني اعم از اخلاق مداري، صداقت، تواضع و فروتني و تبسم و مهرباني و ادب و نزاكت گفتاري و رفتاري و برخوداري از ويژگي مقام شامخ معلمي، هيچگاه از اصول و استقلال راي و شرافت انساني و تعهدات حرفه اي خود دست نكشيد


 

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-||نويسنده|سعيد معادي كارشناس ارشد روابط عمومي||  وقتي بحث از وظايف روابط عمومي مي كنيم يكي از ويژگي هاي روابط عمومي، اطلاع يابي دقيق و متعاقب آن اطلاع رساني صحيح و درست مي باشد. به عبارت ديگر، روابط عمومي چيزي جز برقراري ارتباط براي يافتن ديتا و اطلاعات از يك سو و پردازش و تبديل آن به پيام هاي مبتني بر دانش جهت آگاهي مخاطبان و توانمند سازي مردم از سوي ديگر نيست. مسلما اين رخداد مهم و اين اتفاق ارتباطي در يك فراگرد صحيح، برنامه ريزي شده، هدفمند و موثر صورت گرفته و روابط عمومي تمامي تلاش خود را معطوف اين امر مهم مي نمايد تا صحنه گردان منصف و صادق اين امر مهم باشد.


بي شك برقراري ارتباط صحيح با رويكرد و كاركرد اطلايابي و متقابلا برقراي ارتباط با رويكرد و كاركرد اطلاع رساني، شكل دهنده شاكله اصلي و شالوده فلسفه وجودي اين نهاد مدني است. ليكن تحقق اين امر مستلزم رعايت مولفه هاي مهم و شاخص هاي اصلي و اساسي در دو رخداد مهم كه از يك سو به اطلاع يابي و از سوي ديگر به اطلاع رساني ختم مي شود، مي گردد.


اگر روابط عمومي در مقوله اطلاع يابي، تجهيز به دانش، فن، هنر، مهارت و تخصص لازم با چارچوب مشخص و ملموس و از يك رفتار و اخلاق عمومي و حرفه اي برخوردار نباشد، مسلما موفق و موثر نخواهد بود. زيرا به قول منطقيون مقدمه غلط، نادرست، ناقص و اشتباه، منتج به نتيجه غلط، نادرست و در نهايت موجب انحراف، گمراهي، كجروي و تضييع حقوق مردم خواهد شد.


اطلاع يابي مبتني بر عدم دارا بودن ويژگي خاص و مشخص از حيث شناسائي، تشخيص، واكاوي، طبقه بندي و تبديل، توام با فقدان تعهدات، صداقت، اخلاق مداري و عدم استقلال، موجب مي شود كه عملي منفعت طلبانه و يا غير كارشناسانه با هدف هاي خاص و واهي صورت گرفته كه نتيجه آن چيزي جزء تحقق انتظارات از پيش ساخته و تحصيل سود و منافع آشكار و پنهان براي اميال شخصي و فردي و يا در نهايت براي رضايت بخشي گروهي خاص نخواهد شد.


اصولا اطلاع يابي با يك نقشه غلط و ناقص از پيش تعيين شده براي تهيه اطلاعات سفارشي كه براي مقاصد خاص صورت مي گيرد، نشانگر نوعي رفتار خود خواهانه و خائنانه نسبت به حقوق ديگران و حقوق جمعي كه به نحوي از انحاء درگير اين اتفاق و رخداد مي باشند، مي شود.

 

بنابراين پذيرش اين اصل كه فعاليت روابط عمومي بر يك چرخه و يك دايره فعال، زنده، در حال حركت و پويا كه دائما يافته ها، ستاده ها و ورودي آن با برخي از فعل و انفعالات و فرآوري، تبديل به خروجي و خلق ارزش مي شود، تلقي نمائيم و اين اصل را بپذيريم كه اين اتفاق و ايجاد چرخه خلق ارزش و ارزش آفريني از سوي روابط عمومي به عنوان يك رسالت ذاتي و يك وظيفه حرفه اي،مستلزم تمهيدات و ويژگي هاي خاص و مشخص از حيث علمي، عملي، نرم افزاري، سخت افزاري و عقل افزاري مي باشد، بايد در اين ميان يكي از ويژگي خاص و يك حلقه هاي اصلي در شكل گيري اين زنجيره و چرخه خلق ارزش را، موضوع استقلال راي و مستقل بودن روابط عمومي به عنوان معمار و مهندس ارتباطات انساني و اجتماعي تلقي نمائيم.

 

همانگونه كه يكي از فضايل برجسته انسان، استقلال رأي است، بدين معنا كه در مسايل نظري و عملي خصوصاً آنچه به حيات انساني، ارتباطات انساني و تكامل انسان مربوط مي‌شود، پيرو دست و پا بسته و مطيع و تسليم كور و كر آراء ديگران نباشد و خود نيز به اندازه قدر و سهم و ميزان تلاش و همت و سعي، صاحبنظر باشد به طريق اولي براي روابط عمومي كه خود را حافظ منافع عمومي و تنوير گر اذهان و افكار عمومي و مهندس و معمار ارتباط انساني و اجتماعي مي داند و برابر وظيفه ذاتي و رسالت حرفه اي، تمامي سعي و تلاش خود را مطوف اين امر مهم مي نمايد كه درست بيابد و به درستي آگاهي دهد تا در پس ايجاد اين چرخه و از راه آگاهي بخشي و توانمند سازي، حقوق و منافع افراد و اشخاص را گوشزد و از اين طريق محقق نمايد.

 

استقلال راي، مستقل و داراي هويت بودن و نفوذ ناپذيري براي روابط عمومي، خصايص مهم و ارزنده اي است كه بي شك واجد آن است و غفلت از آن، ضايعات جبران ناپذيري را به دنبال خواهد داشت. روابط عمومي در مسير حرفه اي و انجام وظايف و تعهدات ضمن مراقبت از رفتار و گفتار و كردار، بايد بداند كه رمز موفقيت، در نفوذ ناپذيري، صلابت و استقلال روابط عمومي است و اگر روابط عمومي در مسير فعاليت خود چشم و گوش خود را متوجه صاحبان قدرت نمايد و زبان خود را معطوف رضايت و منافع فرد و گروه خاص كند تا با شيوه و لطايف الحيل رسانه اي، اطلاع رساني و تبليغاتي شرايطي را فراهم سازد كه منافع جمع را فداي منافع فردي و گروه خاص نمايد، اين روابط عمومي فاقد استقلال راي و هويت مي باشد.


اگرچه لازم است در اين مجال توضيحي براي روشن شدن بيشتر مطلب و جلوگيري از بد فهمي و كج فهمي بشود و آن اينكه شباهت هاي بين استقلال راي و استبداد راي وجود دارد و آن اينكه شباهت ظاهري استقلال به استبداد در اين است كه در هر دو مورد صاحب رأي اصرار بر پياده كردن اعتقاد خوددارد، روابط عمومي مستقل و روابط عمومي مستبد هر دو تلاش مي‌كنند تا آنچه را مصلحت تشخيص داده‌اند انجام دهند و به اصطلاح حرف خود را به كرسي بنشانند.

 

ممكن است روابط عمومي مستبد هم تحت تأثير افكار ديگران نباشد و مستقل فكر كند لكن استقلال راي و مستقل بودن روابط عمومي از حيث اجراي يك استراتژي هدفمند در صحنه و ايجاد چرخ اطلاع يابي و اطلاع رساني بهره گيري از دو خصوصيت ويژه و ممتاز مي باشد كه آن را نقطه مقابل استبداد قرار مي‌دهد.

 

اولين ويژگي روابط عمومي داراي استقلال راي و مستقل، بهره مندي از هنر مشورت است در حاليكه استبداد رأي و روابط عمومي مستبد و خود سر با مشورت و تبادل آراء در تضاد است، اصولاً مستبد خود را نيازمند به مشورت با ديگران نمي‌بيند ولي استقلال رأي نه تنها با تبادل آراء تضادي ندارد، بلكه استقلال رأي براي يك روابط عمومي مترقي، پويا و متعالي در مشورت است به نحوي كه روابط عمومي واقعي و مترقي مردم را به عنوان امين ترين، صديق ترين و مطمئن ترين مشاور و اصلي ترين طرف مشورت قلمداد مي كند و هيچگاه خود را مستقل و بي نياز از اين ظرفيت بي بديل و ارزشمند نمي داند و همواره با فراهم نمودن تمهيدات و شرايط مناسب زمينه بهره گيري از آراء ، نقطه نظرات، انتقادات و پيشنهادات مردم را براي اصلاح، بهبود، تكميل و ايجاد فعاليت جديد بهره بهره برداي مي نمايد.

 

نكته دوم در تفاوت و تمايز روابط عمومي داراي استقلال راي و داراي هويت مستقل در مقابل روابط عمومي خود خواه و مستبد، عدول از خطا است. اصولا روابط عمومي مستبد كاري به درست بودن يا خطا بودن آنچه مي‌گويد ندارد، او هدفي را جز تحقق تمايلات خود و يا تحقق و تحصيل منافع و عايدي فرد و گروه خاص تعقيب نمي‌كند و لذا اگر معلوم شود آنچه گفته خطاست حاضر به اعتراف و عدول از رأي خود نيست، ولي روابط عمومي كه به بيماري استبداد مبتلا نيست اگر فهميد فعاليت، اقدام، شنيده و يا گفته او خطا است و موجب تضييع حقوق انساني و اجتماعي و از بين رفتن و هدر رفت منافع جمعي مي شود از عمل و گفتار و رفتار خود عدول مي‌كند و با شهامت و جسارت و با نهايت صداقت در گفتار و كردار، اعلام به اشتباه خود مي نمايد.


بي ترديد استاد عاليقدر و فرهيخته مرحوم دكتر هوشنگ عباس زاده در مسير علمي و عملي و در سالها كسوت آموختن و آموزش دادن، ياد گرفتن و ياد دادن و در محافل و مجالس و نشست ها و گفت و شنود علمي در كنار همه خصايل و ويژگي هايي خوب انساني اعم از اخلاق مداري، صداقت، تواضع و فروتني و تبسم و مهرباني و ادب و نزاكت گفتاري و رفتاري و برخوداري از ويژگي مقام شامخ معلمي، هيچگاه از اصول و استقلال راي و شرافت انساني و تعهدات حرفه اي خود دست نكشيد و تا پايان عمر با بركت خود مصمم و استوار بر اصول و استقلال راي خود به عنوان يك معلم با شرف و يك دانش آموخته عالم پافشاري كرد و هيچگاه به ياد نداريم كه براي رضايت شخصي و فردي ديگران، چشم از حقايق فرو ببندد و زبان نقد عالمانه و دلسوزانه و متعهدانه خود را متوجه رفتار و كردار غلط و پر اشتباه ديگران نكند.

 

هيچگاه فراموش نخواهيم كرد كه چه دلسوزانه و با چه شور و حررات و هيجان برخواسته از صداقت به نقد كارشناسانه رخداد ها و فعاليت هاي علمي و عملي مي پرداخت و شجاعانه و بي پروا و بدور از هر گونه رشوه كلامي و خودسانسوري كه مانع از گفتن حقايق و تذكرات كارشناسانه شود نشده است. در مقابل نيك به ياد داريم كه تائيدها و تمجيدهاي ايشان بر پايه و اساس علمي و روشنگرانه و برخواسته از اصل مشورت و گفت و شنود با اهل فن و متخصصان اين حرفه بوده است و همواره با يكرنگي و صداقت و بدور از هرگونه مداهنه و دورويي اين كار را صورت مي داده است.


اين استاد فرهيخته در كلاس هاي آموزشي و علمي براي دانشجويان و علاقمندان به عرصه روابط عمومي مسير صحييح و واقعي روابط عمومي را نشان مي داد تا از اين طريق و از اين راه شرافتمندانه، نسلي كاردان و كار بلد و متعهد و دلسوز را روانه عرصه روابط عمومي نمايد.


خدوند اين استاد فرهيخته و اين عالم عامل و متعهد را قرين رحمت واسعه و علو درجات نموده و به جامعه روابط عمومي توفيق روز افزون در امر قدرشناسي، پاسداشت و صيانت از ارزش و اعتبار شان و جايگاه پيشكسوتان و اساتيد اين حرفه شريف را بدهد.