شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : مكاشفه در مانيفست هاي يك كارگزار روابط عمومي
یکشنبه، 29 اردیبهشت 1398 - 11:20 کد خبر:38545
بي شك اين مديران آينده نگر, تعالي گرا و مثبت انديش هستند كه فعاليت هاي روابط عمومي را سرمايه گذاري هايي ارزشمند براي آينده سازمان مي دانند و به همين دليل با حمايت هاي خود باعث رشد كمي و كيفي برنامه هاي روابط عمومي مي شوند.



شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| هميشه ظاهر فريبنده و دلرباي كار در روابط عموميها از اين واحد كاري مدينه فاضله اي ساخته است كه باعث مي شود افراد زيادي تمايل به كار در آن و حداقل تجربه فضاي آن را داشته باشند و كم هم نيستند افرادي كه به همين واسطه خود را متخصص و كارشناس اين شغل مي دانند اما خوشبختانه يا شوربختانه اين حوزه كاري چنان پيچيده و متنوع است كه اولاً ادعاي متخصص بودن در همه شاخه هاي آن امري خلاف واقع است و ثانياً هر كار آن فراخور زمان و مكانش سرشار است از تجربه هاي جديد و جالب توجه است كه براي انسان هاي مخاطره پذير جذاب و دلنشين است. هميشه و هميشه گفته ام و خواهم گفت كه حوزه روابط عمومي در ايران مظلوم واقع شده است و هيچگاه در شان و جايگاه واقعي اش مورد حمايت و ارزيابي قرار نگرفته است. در اين مجال قصد دارم به عنوان يك كارگزار روابط عمومي كه بخش عمده اي از عمر خود را صرف كسب تجربه و دانش آموزي در اين زمينه كرده ام مانيفست ها و باورهايي را كه نسبت به حوزه كاري خود دارم مطرح سازم و ديدگاه هايم را در خصوص جايگاه روابط عمومي در سازمان هاي ايراني مورد اشاره و تحليل قرار دهم.


روابط عمومي هنري فردي, كاري گروهي
روابط عمومي نامي دو سيلابي است كه از دو بخش تشكيل شده است اولي بر ماهيت و ديگري بر حوزه كاري و اثرگذاري تاكيد دارد و از اين نظر نام كامل و با مسمايي است اما ذكر چند نكته در خصوص نحوه اثرگذاري و ريشه هاي آن خالي از لطف نيست. من اعتقاد دارم روابط عمومي از يك بعد ريشه در ذات و شخصيت كارگزارانش دارد كه نحوه و شيوه به كارگيري آن براي دستيابي به رسالت ها و اهداف فردي و سازماني مي تواند در زمره هنرهاي انساني قرار گيرد و از بعد ديگر به دليل ماهيت و ضرورت هاي كاري آن نيازمند رسيدن به الگوهايي مدرن و حرفه اي براي آمادگي انجام دادن سخت ترين كارها در قالب گروه و تيم است.


اصولاً, هيچگونه تصوري از يك مجموعه روابط عمومي حرفه اي بدون قابليت انجام كار گروهي نمي توان داشت چرا كه در روابط عمومي به قدري با تنوع و تعدد امور محوله مواجه هستيم كه انجام دقيق آنها نيازمند به حضور فعال گروهي از متخصصان است كه آشنا و متبحر به چندين تخصص كاري مختلف باشند. تصور كنيد در فرآيند برگزاري يك جشن كه برخي منابع علمي آيتم ها و موارد اجرايي آن را تا 160 مورد نام برده اند تا در نهايت, خروجي كار يك جشن آبرومند و خالي از اشكال باشد و چه كسي مي داند كه در لحظات پر شور و نشاط يك جشن وقتي همه مشغول لذت بردن از فضاي شاد و تناول اطعمه و اشربه مهيا هستند در دل كارگزاران روابط عمومي چه مي گذرد و آنها با چه استرسي مراسم را نظاره مي كنند كه مبادا سوي چراغي كم شود و طعم غذايي شور باشد.


سقوط تبليغات, ظهور روابط عمومي
چند سال پيش بود كه ال رايس و دخترش لورا با نگارش كتاب ارزشمند "سقوط تبليغات, ظهور روابط عمومي"تحولي و به زعم من انقلابي در تاريخ روابط عمومي و جايگاه آن ايجاد كردند. اين كتاب كه به بازخواني و تعريف مجدد روابط عمومي پرداخته است بارها در ايران منتشر شد و در سراسر دنيا نيز با استقبال بي نظيري مواجه شد و اثر بسيار زيادي را در دنياي كاري سازمان ها و نگاه آن به روابط عمومي ها گذاشت اما خوب آنقدر كه انتظار مي رفت در ايران اثرگذار نبود شايد اين ضرب المثل ( فلاني عقلش به چشمش است) بلاي جان ما روابط عمومي ها و شكل دهنده تفكري است كه سعي مي كند با استفاده از هزينه هاي بسيار و بمباران هاي تبليغاتي پيام خود را انتقال دهد.


مروري بر كتاب ال رايس از نقش برجسته و با اهميت روابط عمومي نه به عنوان آدم ها و تجهيزاتش بلكه به عنوان مفهوم و تفكر حاكم بر كليه فرايند ها و اقداماتش سخن مي گويد و بر لزوم پياده سازي اين تفكر به عنوان سازنده باورها و شكل دهنده افكار مردم نسبت به ماهيت, برتري هاي نسبي در بازار و جايگاه سازمان در اذهان عمومي تاكيد مي كند كه شايد بتوان بحث تبليغ دهان به دهان و جايگاه سازي را به عنوان دو شاخص عملكردي در اينچنين تفكري ذكر كرد.


با اين توجيه و تفسير بايد اذعان كرد كه در سازماني كه بلوغ روابط عمومي پيدا كرده باشد كليه پرسنل فعال در واحدهاي صف و ستاد به عنوان انتقال دهنده اين رويكرد سازمان عمل مي كنند, نقش روابط عمومي پيدا مي كنند و زمينه ارتقا و بهينه سازي سطح روابط سازماني و مخاطبانش را در بالاترين حد استاندارد فراهم مي آورند.


روابط عمومي هزينه يا سرمايه گذاري
عطف به نكته قبلي بايد صراحتاً بپذيريم در بسياري از سازمان هاي ايراني به روابط عمومي به عنواني نهادي هزينه زا نگاه مي شود كه خوب البته اين نگرش در سال هاي اخير با توسعه و رقابتي شدن بخش هايي از بازار اصلاح و بهينه شده است اما بايد پذيرفت كه تا رسيدن به مطلوب فاصله زيادي در پيش داريم و صد افسوس كه روابط عمومي ها از اين بخش هميشه ضربه هاي بزرگي را نوش جان كرده اند.


اگر نقبي سريع بر اهميت و جايگاه توسعه ارتباطات و نقش آن در افزايش و اصلاح آگاهي عمومي داشته باشيم به خوبي قابل درك است كه هر گونه اقدام موثر و پايداري در اين زمينه نيازمند صرف هزينه هايي است كه بي شك ارزش و ماهيت سرمايه گذاري دارند و به قولي جنس هزينه كردن در روابط عمومي از زمره كاشتن است كه سازمان در آينده آثار و بركاتش را درو و خواهد كرد كه در همين راستا اولين و مهمترين مساله نگاه مديريت ارشد سازمان است كه مي تواند در شكل گيري اين بينش موثر باشد.


بي شك اين مديران آينده نگر, تعالي گرا و مثبت انديش هستند كه فعاليت هاي روابط عمومي را سرمايه گذاري هايي ارزشمند براي آينده سازمان مي دانند و به همين دليل با حمايت هاي خود باعث رشد كمي و كيفي برنامه هاي روابط عمومي مي شوند.


تنها, صداي مشتري است كه مي ماند.
مشتري به عنوان دوست, روح و انگيزه سازمان براي حركت, تحول و خدمت بيشتر و بهتر از جايگاهي بسيار مهم و شايسته برخوردار است و بودنش مايه حيات و تعاملش مايه تداوم و ديدگاهش باعث بهبود سازمان است.


به اعتقاد من بلوغ سازماني گذشته از بحث تجارب, منابع انساني و توانمندي هاي اجرايي زماني حاصل مي شود كه تكليف مساله مشتري براي تك تك پرسنل سازمان روشن باشد و آنها از اين مقوله تعريف روشن و ثابتي داشته باشند.


لذا بديهي است كه سازمان ها بايد بيانيه اي مستند و مستدل براي شيوه نامه كاري و ارتباطي با مشتري و مخاطب تهيه و آن را به عنوان يك اصل حرفه اي از كاركنان طلب كنند. سازماني موفق است كه هميشه گوش شنوايي براي مشتريانش داشته باشد, يك گام جلوتر از نيازهاي مشتريان را ببيند و محصولات و حدماتي جديد براي ايشان فراهم كند.


ضروري است سازمان ها برنامه فرآيندي مشخص و روشني براي مواجه با انتقادها, پيشنهادها, پرسش ها, نظرسنجي, تقدير پيش بيني و تهيه كنند و بدينوسيله احساس مورد توجه قرار گرفتن را به مشتري منتقل كنند.


روابط عمومي الكترونيكي
دنياي مدرن و متحول نيازمند استفاده از ابزارها و زيرساخت هاي زيادي براي بهره برداري در زندگي روزمره و كسب و كار است و روابط عمومي ها به عنوان واسطه هاي ارتباطي سازمان ها و مردم لازم است بر اساس بسترهاي در دسترسي مخاطبانشان خود را مجهز به تجهيزات و فناوري هاي لازم براي تسهيل, تسريع و توسعه ارتباطات با مخاطبان كنند.


جهان آينده, دنيايي است كه در آن مفهوم وب گسترده جهاني واقعيت و مفهومي ديگر پيدا مي كند جهاني كه در تلاش است دنياي مجازي را خلق كند و مفاهيمي را همچون وب اشيا را مطرح مي كند. غفلت از اين چنين دنيايي اشتباهي تاريخي است كه جبران آن قطعا امكان پذير نخواهد بود.


روابط عمومي انسان محور
اخلاق حرفه اي شعاري است كه جز با تكيه بر اصل و ريشه و ماهيت روابط عمومي كه همان محور قراردادن انسان به عنوان نقطه پرگار تمامي كارها و برنامه هاست حاصل نمي شود از اين رو در دنياي حاضر كه با گسترش ابزارهاي ارتباطي انسان دچار تناقض رابطه شده است و هيچ كدام از تكنولوزي ها نتوانسته اند جاي رابطه مستقيم انسان با انسان را بگيرند لازم است سازمان ها در گزينش و بهره برداري از شيوه ها و ابزارها ملاك و معيار خود را انسان قرار دهند.


شايد نمود واقعي اين كلام را بتوان در گرايش عجيب انسان ها به برقراري ارتباط با يكديگر از طريق شبكه هاي ارتباطي اينترنتي و توسعه عجيب شبكه هاي اجتماعي و اثرات فرامرزي آن عنوان كرد.


آينده و روابط عمومي
گمان مبر كه به پايان رسيد كار مغان هزار باده ناخورده در رگ تاك است هنوز!


...و اين داستان همچنان ادامه خواهد داشت كه تا جايي كه روابط عمومي ها به واسطه دانش, تجربه, ابزار, سرمايه گذاري, ديدگاه و تلاش هايشان بتوانند به مرزهاي و تكنيك هاي روابط عمومي چهره به چهره نزديك شوند. حدي و سطحي كه در آن ارتباط هر مخاطب با سازمان, ارتباطي سريع, بي واسطه, اثربخش و رضايتبخش است