شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| چگونه ميشود فهميد كه يك پرنده زنده است؟ يا يك درخت هنوز نفس ميكشد؟ و يا پشت يك پنجرهي بسته كسي منتظر است؟
پاسخ ساده است؛ آواز و پرواز و طپشهاي قلب پرنده و جست و خيز بر روي شاخههاي درختان به همراه سر و صداي آنها در دعواهاي زرگري و روي سر و كول همديگر پريدنشان از علائم زندگي پرندگان است، درختان را با شاخ و برگ سبز و شكوفههاي رنگارنگ و حتي از گستردگي خوان سايههاي مهمانپذير و رقص باد در لابلاي شاخههايشان و يا از روي آشيانهي پرندهها در آغوشش همهمهي مبهمشان ميشود شناخت، انتظار را هم در پشت پنجره از يك كور سوي فانوسي ميشود فهميد!
اما در خصوص سازمانها، نهادها، ارگانها و هر تشكل و انجمن و گروه هم ميتوان از علائم و نشانههايي از زنده بودن آن مجموعه آگاه بود، اين علائم كه معمولا آيينهي تمام نماي چهرهي سازمان هستند و خودشان پشت پردهي مديريت ديده نميشوند روابط عموميها هستند!
در يك تعريف كلي روابط عمومي (Public relations) به علمِ مديريتِ چرخهي اطلاعات، مابينِ فرد، سازمان، (سياسي، اقتصادي، اجتماعي، مذهبي و دولتي يا مردم نهاد)، با عموم مردم جامعه اطلاق ميشود.
از يك طرف ارائهي آمار و عملكرد و شفاف سازي رويهها و تهيه و جمع بندي و تجزيه و تحليل اين دادهها را روابط عموميها بر عهده دارند و از طرف ديگر ارائهي بازخورد و نقطه نظرات افكار عمومي به عملكرد سازمان نيز از وظايف لاينفك روابط عمومي محسوب ميشود، بدون شك اجراي نقش اين دو وظيفهي مهم كار آساني نيست، بنا بر شرح وظايف شغلي و انتظارات سازمان از روابط عمومي، يك مدير روابط عمومي بايد آچار فرانسهي به تمام معني باشد، آشنايي با وظايف تخصصي اعم از خبرنگاري، تهيهي گزارش، عكس و تصوير برداري حرفهاي، بارگزاري مطالب در فضاي مجازي، مديريت چند رسانهاي، تسلط بر فنون گويندگي و مجريگري و برنامهريزي جلسات، كنفرانسها، جشنوارهها وهمايشها تنها بخشي از كاركردهاي تخصصي اين واحد بشمار ميآيند.
احاطه به مسائل سياسي و اقتصادي و اجتماعي روز و برخورداري از دانش روانشناسي در بر خورد با افكار عمومي و رعايت خط قرمزها و فضاهاي مبهم و مهآلود نيز از توانمنديهايي شغلي محسوب ميشوند كه يك مدير روابط عمومي در كنار دانش تخصصي به آنها نياز دارد، امروزه فضاي اطلاع رساني و تكنولوژيك و سهل الوصول بودن دريافت اطلاعات در شيوههاي مختلف و گستردهي اطلاع رساني و گره خوردن بسياري از دادهها و ستادههاي سازمان با منافع فردي و گروهي افراد، درجهي هوشياري و دقت بسيار بيشتري ميطلبد، كه حسن انجام آنها به تعهد و تخصص روابط عموميها بستگي دارد.
اگر سه مولفهي سرعت ، دقت و صحت را در تهيهي يك خبر به منظور اعتبار بخشي به خبرنگار و خبرگزاري حائز اهميت بدانيم، اين موافهها در خصوص محصولات روابط عمومي كه از جنس اطلاعات و اخبار و در يك جادهي دو طرفه مابين افكار عمومي و سازمان در جريان هستند را نيز بايد بر همين منوال اهم و مهم دانست، اعتماد افكار عمومي به سازمان محصول اطلاع رساني شفاف و حقيقي و صحيح است ، نه بزرگنمايي اين اطلاعات ميتواند شخصيت سازمان را از آنچه هست بزرگتر نشان دهد و نه كوچك نمايي و مخفيكاري براي هميشه از چشمانداز افكار عمومي مخفي خواهد ماند.
معمولا پشت پردهي گزارش و مصاحبههايي كه مديران با لباسهاي اتو كشيده، در پشت لنز دوربين ها در چند دقيقه و با ارائهي آمار و ارقام از حوزهي تحت مديريت خود نشان ميدهند، ساعتها كار واحدهاي روابط عمومي قرار دارد، پشت صفحات بيانيهها و تسليت و تبريك و تقدير و اعلام موضع هاي سازمان كه مهر و امضاي مدير در زيرشان ميدرخشد، گاهي حتي روح مدير از اين جملات زيبا و منسجم و تاثير گذار خبر ندارد، اينها كمي از رد پاي روابط عمومي سازمانها هستند كه اغلب افرادي ديگر پزش را ميدهند!
كلام آخر، روابط عمومي دريچهاي براي ارتباط با دنياي خارج از سازمان است، دنيايي كه اگر درست ترسيم نشود، سازمان در اوهام و رويا روز را شب و شب را روز خواهد كرد و در فضاي روياپردازي بسرعت از اهداف حقيقي دور خواهد شد، روابط عمومي پل است، پلي به سمت مردم كه محصول آن در يك سمت شفافيت و آگاهي است و در سمت ديگر انتظارات و خواستههاي عمومي و گلايهها قرار دارند و در يك كلام روابط عمومي سنگ صبور سازمان است.