شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| سائول بلو نويسنده آمريكايي كانادايي تبار بود كه به خاطر دستاوردها و آثار ادبي خويش، برنده جايزه نوبل ادبيات، جايزه پوليتزر و نشان ملي هنر آمريكا شد. او تنها نويسندهاي است كه سه بار برنده جايزه كتاب ملي براي داستان شده است. انتشار رمان ماجراهاي اوگي مارچ در سال ۱۹۵۳ و پس از آن رمانهاي سلطان باران و هرتزوگ، او را به عنوان يكي از چهرههاي مطرح ادبيات قرن بيستم آمريكا تثبيت كرد.
به گزارش شارا به نقل از ايبنا، به نقل از ليت هاب، سائول بلو به خاطر رمان هديه هومبولت در سال ۱۹۷۵ برنده جايزه پوليتزر شد و سال بعد براي اين رمان نوبل ادبي را بدست آورد. او به خاطر علاقه تا سنين پيري به تدريس در دانشگاههاي مختلف از جمله ييل، مينهسوتا، نيويورك، پرينستون، پورتوريكو، شيكاگو، بوستون و كالج بارد پرداخت.
نكاتي درباره نويسندگي برگرفته از نوشتهها و سخنرانيهاي سائول بلو جمعآوري شده است كه معمولاً به صورت كوتاه در در مجلات و روزنامههاي مختلف منتشر ميشد. خلاصهاي از توصيههاي سائول بلو درباره نوشتن در زير آمده است:
احساسات واقعي خود را گزارش كنيد.
تنها كاري كه پروست و تولستوي ميكردند گزارش و يادداشت برداري از احساسات واقعي انساني بود كه درد در كنار شادي همانطور كه بود روايت ميشد. پس سعي نكنيد در بيان احساسات غلو كنيد و همانطوري كه تجربه ميكنيد براي ديگران روايت كنيد. نوشتن رمان با ديگر قالبها تفاوت دارد و به اندازه كافي وقت بيان چنين احساسات با تمام جزئياتش را داريد.
مثل خودتان بنويسيد نه هيچ كس ديگر.
يك نويسنده بايد از هر چيز بتواند احساساتش را به سادگي بيان كند و روي كاغذ بياورد. ولي در اين نوشتن بايد شبيه خودش باشد و سعي نكند از ديگران تقليد كند. وقتي يك نويسنده موفق خواهيد شد كه بتوانيد سبك نوشتن خودتان را پيدا كنيد. آنطوري كه خودتان اعتقاد داريد و خودتان دوست داريد بنويسيد و سعي نكنيد شبيه هيچ كس ديگري باشيد.
رد شدن از سوي ديگران كمك كننده است.
هيچ وقت از رد شدن توسط ناشران و نظرات منفي درباره نوشته هايتان نترسيد. تاريخ نشان داده بسياري از نويسندگان بزرگ هميشه با اين مشكلات روبرو بودند ولي تنها آنهايي موفق شدند كه نا اميد نشدند و دست از نوشتن برنداشتند. پيش از اينكه ديگران درباره داستان شما قضاوت كنند خودتان درباره آن داوري كنيد و در صورتي كه از آن رضايت داشتيد با قوت تمام ادامه دهيد.
هميشه بنويسيد و بنويسيد.
اولين بار ريلك وقتي به ديدار تولستوي رفته بود سعي داشت تجربه هاي متفاوتي از استاد نويسندگي روسيه كسب كند ولي تنها چيزي كه از پيرمرد شنيد اين بود كه فقط بنويسيد.
هيچ كاري نكنيد چون بقيه ميگويند.
نويسنده كارش مثل مهندسان هوش مصنوعي يا چيزي شبيه تحليل و تجزيه رياضي نيست. آنها تنها قرار است احساسات لطيف انساني را روايت كنند و تنها بايد منتظر شويد بقيه حرف بزنند و شما تجربههاي آنها را منتقل كنيد.
خيلي جدي نشويد.
بعضي از نويسندهها بيش از حد خودشان را جدي نشان ميدهد و به اصطلاح تيپ روشنفكري به خود ميگيرند. بهتر است همرنگ ديگران شويد تا بتوانيد برايشان قصه بگوييد و سعي كنيد همانطوري كه در اطراف قصهها را ميشنويد به همانگونه داستان روايت كنيد. از واژههاي سنگين و غلوآميز استفاده نكنيد و سعي كنيد همان كلماتي را براي نوشتن داستان استفاده كنيد كه هر روز در كوچه و خيابان ميشنويد. درباره نقدهاي منفي احتمالي نيز زياد جدي برخورد نكنيد و اصلاً آنها را جدي نگيريد.
به غريزه خود اعتماد كنيد.
وقتي داستاني يا چيزي در نيمههاي شب به شما الهام ميشود لازم نيست تمام سعي خود را براي تغيير يا اصلاح آن انجام دهيد. همان داستاني است كه ديگران دوست دارند. همان چيزهايي كه در نيمههاي شب به شما ميرسد همانها را به دست ديگران برسانيد.
سختترين قسمت ساخت انسانهاي واقعي است.
بعضي از داستانها شخصيتهاي خيالي دارند ولي اگر قرار باشد يك داستان و رمان واقعي بنويسيد بايد انسان واقعي خلق كنيد و در شخصيت پردازي چنان مهارت داشته باشيد كه براي ديگران نيز اين شخصيتها يك انسان واقعي باشند. هيچ كس خواندن داستان درباره روباتها يا ماشينهاي انساننما را دوست ندارد. بعضي از شخصيتها نيز در دنياي واقعي وجود دارند و تنها بايد آنها را پيدا كنيد و داستان زندگي آنها را براي ديگران روايت كنيد.