شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| «ايوي لي» را پدر روابط عمومي در دنيا ميشناسند. او خبرنگار اقتصادي در برخي روزنامههاي نيويورك بود. همزمان با شروع كارش در شركت زغال سنگ در 1906 مورد انتقاد مطبوعات قرار گرفت. به همين دليل بيانيهاي را در پاسخ به انتقاد مطبوعات با نام «بيانية اصول» انتشار داد. او در اين بيانيه آورده است: «دفتر مطبوعاتي ما يك دفتر مخفي نيست، همه كارهاي ما آشكار و علني صورت ميگيرد.
هدف ما اين است كه اخبار موثق و معتبري در اختيار مردم بگذاريم. كار ما تبليغات تجاري نيست و اگر شما تشخيص داديد كه بعضي از كارهاي ما جنبة تبليغ تجاري دارد از به كار بردن آن در روزنامه خودداري كنيد. هر مطلبي كه براي شما ميفرستيم از روي كمال دقت و صحت تنظيم شده است و هرگاه طالب جزئيات و تفصيلات بيشتر باشيد، خواستة شما را به سرعت برآورده خواهيم كرد.
هر سردبيري كه بخواهد در نوشتهها و گفتههاي ما تحقيق كند، با كمال خرسندي و گشادهرويي به او كمك خواهيم كرد. خلاصه كار ما اين است كه اطلاعات و مطالب صحيح و دقيقي را دربارة مؤسسة خودمان كه براي مردم و مطبوعات ارزشمند و جالب باشد، در اختيارشان بگذاريم و همچنين عقايد، نظرات و طرز فكر مردم را براي مؤسسة خود روشن سازيم.» (اميني، 1351، 46).
بيانية ايوي لي چگونگي ارتباط با رسانهها را بيان ميكند، اينكه روابط عمومي اطلاعات و اخبار جديد را در اختيار مطبوعات بگذارد و از سوي ديگر نيازهاي خبري و اطلاعاتي آنها را پاسخگو باشد. در واقع اين بيانيه را ميتوان پل ارتباطي روابط عموميها با رسانهها و برعكس دانست. تنظيم رابطة دو جانبه بين روابط عمومي و رسانهها و قبولاندن آنها به داشتن هدفي مشترك در اطلاعرساني به مردم، از اصليترين وظايف روابط عمومي محسوب ميشود.
اما مهمتر از آن كه به عنوان گام دوم محسوب ميشود، صداقت، درستي و جلب اعتماد است كه ارتباط موفق با رسانه را استمرار ميبخشد. به هر حال نقش روابط عموميها، نقش دوگانه است؛ بدين معنا كه از يك سو بايد پاسخگو باشند و از سوي ديگر بايد تلاش كنند، چهرهاي مطلوب از سازمان خود ارايه دهند. البته رسانهها هم همين نقش دوگانه را دارند، آنها معتقدند به عنوان ركن چهارم دموكراسي موظفند مراقب دستگاهها باشند و تصميمگيريها و اطلاعات را در اختيار مردم قرار دهند، خود را موظف ميدانند مردم را در جريان خطاها و فساد پنهان دستگاهها بگذارند و از عملكرد مسئول و مدير آن سازمان، انتقاد كنند.
البته نقش رسانهها به برملا كردن و افشاي عملكرد غلط سازمانها محدود نميشود. آنها بايد به نقاط قوت كار آن دستگاه نيز اشاره كنند. پيشرفتها و دستاوردهاي سازندة سازمان مورد نظر نيز از اهميت فراواني برخوردارند. رسانهها نه در نقش يك تبليغاتچي، بلكه در نقش يك آگاهكننده در دو جهت فعاليت ميكنند: انتقاد از ضعفها و كاستيها، معرفي و شناساندن موفقيتها و دستاوردها. ادغام اين دو نقش، هنر يك روزنامهنگار است. همانگونه كه روابط عمومي بايد اين دو اصل متضاد را در هم بياميزد.
بدون ترديد روابط عموميها و رسانههاي جمعي، به عنوان دو كانون مهم نظام ارتباطي و اطلاعرساني نقش تعيينكنندهاي در افزايش آگاهيهاي عمومي جامعه و رشد فرهنگي و تنوير افكار عمومي به عهده دارند. يك روابط عمومي موفق آن است كه بتواند ارتباط مناسب، علمي و منطقي با رسانههاي جمعي برقرار كند و بخشي از وظايف و اهداف سازماني خود را از اين طريق جامة عمل بپوشاند. از سوي ديگر يك رسانه موفق نيز آن است كه بتواند ارتباط خود را با روابطعمومي سازمانها گسترش دهد و از اين طريق بر دادهها و اطلاعات مناسب و مورد نياز مخاطبان خود دسترسي يابد. اين دو هدف از فصلهاي مشترك و واحد در وظايف روابط عمومي و رسانه محسوب ميشود.
وظايف روابط عمومي در ارتباط با رسانهها بايد با در نظر گرفتن ويژگيهاي رسانهها باشد. از مهمترين ويژگيها: سرعت، نظم، گستردگي، تداوم انتشار، فراگيري و پوشش مخاطبان متنوع و دستيابي به قضاوت و داوري آنان است.
موضوع ديگر بحث اطلاع از قضاوت مردم نسبت به رسانه است. روابط عمومي بايد از ديدگاه مردم نسبت به رسانه مطلع باشد، آيا رسانه مورد اعتماد مخاطب است و يا اينكه به ديدة ترديد به او مينگرند، دانستن اين مطلب در نحوة ارتباط روابط عمومي با رسانه تأثيرگذار است.
موارد ديگري نيز در ارتباط روابط عمومي و رسانه مؤثرند: يكي بحث مديريت و مالكيت رسانه است، آيا رسانه دولتي است يا خصوصي؟ چون با هر كدام بايد رفتاري متفاوت داشت، سياستها و خط مشيهاي رسانه كدام است؟ گرايشها و تعلقات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگياش چگونه است و در نهايت منافع فردي و گروهي رسانه از چه جنسي است؟ اينها مواردي هستند كه ميتوانند به روابطعمومي كمك كنند تا چه ارتباطي را با رسانه برقرار سازد و چه اطلاعاتي در اختيار آنها گذارده شود.
منبع مرجع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)