مقدمه
شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-|| در عصر حاضر بهرهگيري از راديو و تلويزيون به عنوان دو رسانه ارتباطي سريع و در دسترس، يك ضرورت اجتماعي و بخشي جداييناپذير از زندگي نوين محسوب ميشود و خارج ماندن افراد از گردونه رسانههاي ارتباط جمعي، به معناي حذف شدن آنان از حيات اجتماعي است.
تحولات سياسي و اجتماعي سالهاي اخير در نقاط مختلف جهان، حاكي از ظهور و تشديد جنگ رسانهاي بر سر تسخير افكار عمومي و ايجاد تغييرهاي دلخواه در فرهنگ و سبك زندگي مخاطبان هدف و به طور خاص ملتهاي خاورميانه است.
حضور موثر و فعالانه سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران در ميدان اين نبرد رسانهاي، مستلزم برنامهريزي و مديريت هوشمندانهاي است كه عبور از موانع، بهرهگيري مطلوب از فرصتها و نيل به اهداف سازماني را تسهيل كند.
راديو و تلويزيون در ايران به صورت دولتي اداره مي شود در حالي كه در كشورهاي پيشرفته راديو و تلويزيون بيشتر بوسيله بخش خصوصي راه اندازي و اداره مي شوند ولي تابع قوانين و مقررات رسانه اي آن كشور هستند.
دو رسانه راديو و تلويزيون به لحاظ جاذبههاي خاص خود وحضور گستردهاي كه در زندگي مخاطبان دارند، به تناسب محتوا و پيام هايي كه منتشر ميسازند، ميتوانند ساختار شخصيتي، عقيدتي، رفتاري ودر آخر بافت فرهنگي و اجتماعي جامعه را تحت تأثير قرار دهند.
تلويزيون و راديو همچنان پرمخاطب ترين و محبوبترين پلتفرم براي اطلاع رساني به شمار مي روند. اگرچه به علت سرعت گرفتن روند پيشرفت تكنولوژي و افزايش علاقه نسل جديد به فضاي مجازي در آينده اي نه چندان دور شاهد كمتر شدن تاثير اينگونه رسانه ها خواهيم بود اما در حال حاضر قدرت اين دو رسانه از ساير رسانه ها كمتر نيست.
تلويزيون به علت برخورداري از ويژگي هايي همچون صدا، تصوير و حركت و امكان تلفيق اين موارد با هم به عنوان يك رسانه بسيار پرقدرت و خلاق در نظر گرفته مي شود. در تلويزيوني هدف بايد جلب توجه و نگهداري بيننده باشد به همين سبب خلاقيت و تمايز در اينگونه رسانه ها بسيار اهميت دارد. از ديگر مزاياي اين رسانه گسترده بودن پوشش آن است كه مي تواند ريچ و فركانس بالايي در مخاطبان پديد آورد و به علت انعطاف پذيري در حق انتخاب محبوبيت بيشتري به نسبت ساير رسانه ها دارد.
راديو به علت عدم برخورداري از تصوير نسبت به تلويزيون تفاوت اساسي دارد و شايد در ظاهر از اثربخشي كمتري برخوردار باشد اما نكته حائز اهميت اين است كه اين رسانه بسيار راحت تر از ساير رسانه ها در دسترس بوده و از لحاظ جغرافيايي، وسعت بيشتري را پوشش مي دهد ضمن اينكه اين رسانه كم هزينه، نياز چنداني به برق، اينترنت، ابزاري مثل تلويزيون يا كامپيوتر ندارد و به همين سبب مخاطبان بيشتر و متنوع تري را تحت پوشش قرار مي دهد.
طرح مساله
موسساتي كه داراي مطبوعات و رسانه هاي قدرتمند و معتبر در سطح جهان هستند، داراي يك تشـكيلات و سـاختار نظام يافته در قالب موسسه اي ارتباطي و اقتصادي هستند و با استفاده از قـوانين و مقـررات، تئـوري هـاي مـديريتي و اقتصادي و ارتباطي و شرايط موجود جامعه خود به ايجاد يك رسانه قدرتمند اقـدام نمـوده انـد و در حفـظ، توسـعه و رشـد اقتصادي جامعه گام هايي موفقي برداشته اند. اين ساختار در هر كشور و در هر نظام رسانه اي داراي قواعد يكسان است امـا در نحوه اجراي مديريت و چرخه اقتصادي متفاوت مي باشد و اين سوال پيش مي آيد كه: موسسات ارتباطي معتبر در جهان كه داراي رسانه معتبر هستند، با چه چالش هايي مواجهند؟ از چه نوع روش مـديريتي اسـتفاده مـي كننـد؟ فعاليت هاي اقتصادي خود را چگونه سامان داده اند؟ و... بنابراين هدف از تهيه اين مقاله، بررسي چالش هايي است كه سازمان هاي راديو و تلويزيون با آنها مواجه هستند.
اصولاً وضعيت حقوقي و ماهيت راديو و تلويزيون ها در جهان سه نوع است:
1-راديو و تلويزيون دولتي؛ كه كل درآمد و اعتبارات آنها را حكومت پرداخت مي كند و از نظر سياست كار، خط مشـي و محتواي برنامه ها، وابسته به دولت هستند و سلسله مراتب آنها را حكومت مشخص مي كند.
2- راديو و تلويزيون هاي عمومي يا نيمه دولتي؛ كـه ضـمن دريافـت كمـك هـاي حكـومتي و دولتـي، هزينـه هـاي خـود را از محـل پرداخت هاي عمومي و حق اشتراك مردمي تأمين مي كنند و دولت در حد نظارت با آنها ارتباط دارد.
3- سازمان هاي راديو تلويزيوني خصوصي و تجارتي؛ كه ضمن تبعيت از مقررات عمومي، در برابر عملكرد خود مسئولند و هزينه هاي آنها، صرفاً از محل درآمدهاي اختصاصي (اشتراك كابلي و كارتي، آگهي هاي بازرگـاني و حمايـت تجارتي و فروش محصولات) تأمين مي شود كه وضعيت حقوقي آنها نيز تابع مقررات بازرگاني و قوانين تجارتي مربوطه است.
راديو و تلويزيون در همه ابعاد زندگي افراد تاثير گذار هستند اما نشان داده شده كه هر رسانه اي در قالب ساختار موجود روابط اجتماعي، شرايط فرهنگي و اجتماعي معين عمل مي كند. اين عوامل اجتماعي و فرهنگي در شكل دادن به عقايد، نگرش ها و رفتار مورد مطالعه نقش درجه اول دارند و انتخاب، توجه و پاسخگويي به رسانه از سوي مخاطبان را تعيين مي كنند.
تاثير رسانه بر روي زندگي افراد با پيدايش تلويزيون به عنوان رسانه اي نوين كه جذابيتي بيش از اسلاف خود داشته و بر روي زندگي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي تاثيرات مهمي داشته است.
بنابراين امروزه هر چه رسانه ها قدرتمندتر مي شوند تاثير مستقيم تري بر روي زندگي افراد مي گذارند و رسانه ها موقعيت يك نهاد اجتماعي مهم را كسب كرده اند و روز به روز بيشتر مسائل زندگي عموم در عرصه رسانه ها متجلي مي شود چه در سطح ملي و چه در سطح بين المللي.
دليل ناكامي راديو و تلويزيون
صدا و سيماي جمهوري اسلامي رسالت عظيم و سنگيني را عهده دار است. اما عملكرد آن خصوصاً در سال هاي اخير به گونه اي بوده كه موجب افزايش انگيزه هاي مردم به تماشاي شبكه هاي ماهواره اي شده است.
تداوم رشد مخاطبان ايراني كانال هاي ماهواره اي، واقعيتي گريز ناپذير است كه به مثابه تهديدي براي فرهنگ كشور محسوب مي شود. آنچه مهم است اينكه صدا و سيما بايد قدرت نرم افزاري و سخت افزاري خود را تقويت نمايد، تا بتواند ضمن اقناع مخاطب و انتقال ارزش هاي ايراني، به مرجع مورد اطمينان مردم در زمينه كسب اخبار، افزايش آگاهي و … تبديل گردد. در اين ميان جاي خالي هنرمنداني كه مردم با علاقه وافر پيگير هنرآفريني هايشان بودند، بيش از هرچيز ديگري رخ مينماياند(آفتابنيوز23 آذر 1393) .
مهمترين دلايل مردم براي رجوع به شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان
1- برنامه هاي متنوع، جذاب و سرگرم كننده
2- اخبار و تحليل هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي همراه با آمار و مستندات و واقعيت ها
3- پخش فيلم و سريال بدون سانسور
4- آشنايي با ملل و فرهنگ هاي ديگر
5- آگاهي از اخبار و تحليل رويدادها
6- جريانات اپوزيسيون و قوم گرايانه
7- آگاهي از آن سوي خطوط قرمز
8- طرح برخي مسائل مهم كه در فضاي عرف جامعه نمي گنجد
9- طرح و بحث درباره مضامين خاص ديني
10- پخش برنامه هاي مبتذل به ويژه با موضوعات جنسي
شبكه برنامه هاي ماهواره اي، حقيقت انكارناشدني جامعه ما و ديگر جوامعي است كه مي خواهند آزادانه بينديشند و رفتار كنند. در فرآيند جنگ نرم رسانه اي برنامه هاي ماهواره اي به جهت گروه گسترده مخاطب و امكانات گسترده در انتقال پيام از جايگاه مهمي برخوردارند، اما نبايد اين حقيقت را صرفا به عنوان يك تهديد مورد توجه قرار دهيم.
سيستم شبكه ماهواره اي مي تواند براي جامعه ما به عنوان يك فرصت استثنايي در انتقال مفاهيم بلند اسلامي و ايراني و نيز روشنگري و گسترش انديشه ناب انقلاب اسلامي در سطح منطقه و جهان محسوب شود. لازمه اين امر، شناخت دقيق ماهيت اين پديده و استفاده آگاهانه و دقيق از فرصت پيش رو، همراه با برنامه ريزي دراز مدت است. (رضا سيف پور، كارشناس رسانه، 1390).
رسالت راديو و تلويزيون
در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اصل يكصد و هفتاد و پنجم درباره صدا و سيما آمده است كه صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بايد آزادي بيان و نشر افكار با رعايت موازين اسلامي و مصالح كشور را تامين نمايد.
برخي از اصول برنامه هاي سازمان صدا و سيما كه مرتبط با نحوه مديريت صداوسيما هستند در ادامه مي آيند:
ماده ۵ – صدا و سيما بايد به مثابه يك دانشگاه عمومي به گسترش آگاهي و رشد جامعه در زمينههاي گوناگون مكتبي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و نظامي كمك نمايد.
ماده ۷ – صدا و سيماي جمهوري اسلامي متعلق به تمامي ملت است و بايد منعكسكننده زندگي و احوال تمامي اقوام و اقشار مختلف كشور باشد.
با اندك درنگي در دو ماده ي فوق الذكر، نخستين سوالي كه به ذهن مي رسد اين است كه رسانه ي ملي تا چه اندازه در تحقق رسالت خود موفق بوده است؟
آمارها و گزارشات منتشره حاكي است كه تقريباً عملكرد سيماي ملي به لحاظ سخت افزاري مثبت بوده است. رشد كمي شبكه هاي داخلي و خارجي به موازات راه اندازي شبكه هاي تخصصي، مطلوب است. اما شواهد موجود نشان مي دهند كه به طور كلي صدا و سيما به لحاظ توليد محتوا، جذب و اقناع مخاطب و جذب حداكثري مخاطبان خود به همراه رضايت با مشكلات جدي دست و پنجه نرم مي كند و در دستيابي به اهداف عالي مورد نظر نظام تا حدودي زيادي ناكام مانده است و از اين رو، مردم به ديدن شبكه هاي ماهواره اي روي آورده اند و اقبالي به رسانه ملي ندارند.
ماده ۱۶ – صدا و سيما با حضور دائمي خود در جامعه بايد همواره منعكسكننده صديق وقايع و رويدادهاي مهم اجتماعي باشد و واقعيتها را بهاطلاع مردم برساند.
ماده ۱۸ – صدا و سيما موظف است آخرين اخبار و اطلاعات صحيح و مهم كشور و جهان را كه مفيد و مورد نظر اكثريت مردم باشد، به صورتيكوتاه و گويا منتشر نمايد.
اين دوماده نيز مبين آن است كه اساسنامه اين سازمان، مديران رسانه ملي را توصيه به بحث و گفت وگوي آزاد، داشتن نگاه جامع، دلسوزانه و سازنده امر نموده است. اما آنچه از اهميت مضاعف برخوردار است اين است كه اين نگاه تا چه اندازه بر رسانه ملي حاكم است؟(آفتابنيوز23 آذر 1393) .
دلايل كاهش مخاطبان راديو و تلويزيون
پژوهش هايي كه در اين باره انجام شده است، نشان دهنده ضعف تلويزيون به لحاظ جذب مخاطب است و جاي ترديد نيست كه عملكرد رسانه ملي در ادوار گذشته باعث شده تا جامعه به سمت شبكه هاي فارسي زبان برون مرزي سوق داده شود.
برخي از اين آمار و پژوهش ها:
1. نظرسنجي ها در خصوص عملكرد صدا و سيما نشان مي دهد كه مخاطبان ماهواره در تهران، افزايش معناداري پيدا كرده اند. در مورد اقبال جوانان به رسانه هاي داخلي يا ماهواره، نتايج تحقيقي كه توسط سازمان ملي جوانان انجام شده است، نشان داد كه در مجموع جوانان برنامه ها و عملكردهاي صدا و سيما را قابل قبول نمي دانند. نيمي از جوانان معتقدند كه افزايش شبكه هاي تلويزيوني در برآورده كردن انتظارات جوانان موثر بوده است (هيئت نظارت و ارزيابي فرهنگي و علمي شوراي عالي انقلاب فرهنگي).
2. پژوهش ديگري كه با جامعه آماري ۴۰۰ نفر از شهروندان ۱۵ سال به بالاي ساكن در مناطق مختلف تهران كه مخاطب تلويزيون هاي ماهواره اي فارسي زبان بوده اند، به عمل آمده است نشان مي دهد كه نارضايتي از رسانه ملي و كسب اطلاعات سياسي( بالاتر از عواملي چون انگيزه هاي آموزشي، فرار از واقعيات زندگي روزمره و الگو گرفتن براي سبك زندگي) از دلايل اقبال به سمت ماهواره و شبكه هاي فارسي زبان برون مرزي بوده است.
معيار نارضايتي از تلويزيون
شامل عدم جذابيت برنامه هاي صدا و سيما، عدم انطباق برنامه ها با نيازهاي روحي و اقتضائات سني، تكراري و غمگين بودن برنامه ها و عدم بهره گيري از چهره هاي محبوب مردم… مي شد در حالي كه كسب اطلاعات سياسي مشتمل بر اطلاع از اخبار بدون سانسور، آگاهي از نظرات كشورهاي ديگر راجع به اتفاقات جامعه ايران، مطلع شدن از آخرين اخبار سياسي و … بوده است.
چالش هاي سازمان هاي راديو و تلويزيون
كارشناسان بر اين باورند كه دلايل مختلفي براي پيدايش اين رويه در عملكرد صدا و سيما وجود دارد؛ رويه يي كه باعث نارضايتي گسترده مخاطبان برنامه هاي مختلف تلويزيوني و راديويي در سال هاي گذشته و جذب اين مخاطبان به شبكه هاي مختلف ماهواره يي شده است. ضعف عملكرد در سطوح مديريتي، هدر رفتن بودجه، اجراي سياست هاي بسته و مشخص و وجود خط قرمزهاي فراوان در مسير فعاليت و برنامه سازي ها در سازمان در صدا وسيما، از جمله دلايلي است كه به ارايه عملكردي قابل نقد از طرف سازمان صدا و سيما منجر شده است.
صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران حالا نه تنها بزرگترين سازمان رسانهاي ايران است، بلكه در سطح جهاني هم به لحاظ نيروي انساني يكي از بزرگترين سازمانهاي رسانهاي است.
رشد حيرتانگيز نيروهاي انساني سازمان صدا و سيما كه در دوره عزتالله ضرغامي (چهارمين رييس سازمان پس از پيروزي انقلاب) رقم خورد باعث شده تا امروز تعداد كارمندان رسمي، فراردادي و پيماني صدا و سيما به ۴۸ تا ۵۰ هزار تن برسد، رقمي كه در مقايسه با تعداد نيروهاي انساني تلويزيونهاي مختلف در گوشه و كنار جهان چشمگير و قابل توجه است.
پيش از دوره ضرغامي امورات صدا و سيماي ايران را حدود ۲۲ هزار نيروي انساني رتق و فتق ميكردند. اين تعداد نيروي انساني در كنار پستهاي مديريتي كه در اين سازمان وجود داشت باعث ميشود كه حدد ۸۰ الي ۸۵ درصد بودجه صدا و سيما (در اين برهه از زمان بودجه صدا وسيما بيش از ۲ هزار ميليارد تومان بود) صرف حقوق و دستمزد نيروهاي انسانياش شود و تنها ۱۵ الي ۲۰ درصد بودجه براي توليدات تلويزيوني در حوزههاي مختلف باقي بماند. (محمدرضا رستمي -فرزاد مظفري).
پيامد ضعف صدا و سيما
ضعف عملكرد صدا و سيما، از دلايل اصلي جذب مردم به سمت كانالها و شبكههاي ماهوارهاي است. نتيجه اين روند سبب ميشود كه سبك زندگي و افكار نسل جوان بر اساس ارزشهاي منتشر شده از ماهواره شكل بگيرد و اين امر ضربه بزرگي را به نحوه جامعه پذيري افراد وارد ميكند و موجب دوري آنها از هويت واقعيشان ميشود.
پرسشي كه در اين ميان مطرح ميشود اينكه ضعف صدا و سيما از كجا نشات ميگيرد؟ آيا رسانه ملي ميتواند با ترفندهايي براي افزايش مخاطبان خود باعث بي رونق كردن كانالها و شبكههاي ماهوارهاي شود؟ به نظر ميرسد مشكل اصلي به مديريت سيما برميگردد. مديريتي كه انگار گرفتار نوعي سكون و بي تحركي شده است كه عاجز از پاسخگويي مناسب به وقايع و اتفاقات روزمره است. از دلايل ديگر، عدم بهرهگيري از صاحبنظران و كارشناسان حوزه رسانه و ارتباطات است.
در جامعه ما نخبگان علمي و فرهنگي كم نيستند اما مهم اين است كه تا چه حدي از اين نيروها استفاده ميشود. نكته ديگر اين است كه برنامههاي سازمان صداوسيما به ابلاغ و ترويج پيامهاي آموزشي، تربيتي و اعتقادي به صورت ظريف و نامحسوس كمتر توجه نشان دادهاند. در اين بين نگاهي به عملكرد بي بي سي فارسي ميتواند براي ما راهگشا باشد كه البته اين نكته به معناي تقليد و كپيبرداري صرف يا تاييد اين شبكه نيست.
اين رسانه با برخورداري از شناخت كافي نسبت به حساسيتها و مشخصات اقليم جغرافيايي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي جامعه ايراني تجديد نظري اساسي در محتوا و سبك برنامههاي خود كردهاست و همين مسئله موجب شده است تا تاثيرات تبليغي آن در مقايسه با رسانههاي مشابه ديگر پيچيده تر، خزنده تر، عميق تر و طولاني تر باشد.
هرچند حضور و وجود برنامههايي موفق مانند پارك ملت و ماه عسل كه با استقبال گستردهاي از سوي مخاطبان روبه رو شدهاست نشان دهنده اين است كه رسانه ملي قابليت دارد كه باعث جذب قشرهاي مختلف مردم به رسانه ملي شود، به شرط آن كه مديران اين رسانه از رويكرد محافظه كارانه و تنگ نظرانه دوري كنند، از سلائق و نظرات مختلف استفاده كنند، دغدغه جدي نقد وضع موجود براي نيل به وضع مطلوب را داشته باشند و به تقويت توليدات رسانهاي خود باور داشته باشند. صدا و سيماي جمهوري اسلامي رسالت سنگيني را عهده دار است.
اما عملكرد آن بهخصوص در سالهاي اخير طوري است كه موجب افزايش انگيزههاي مردم به شبكههاي ماهوارهاي، بوده است. تداوم رشد استفاده از كانالهاي ماهوارهاي توسط مردم، واقعيتي گريز ناپذير است كه به مثابه تهديدي براي فرهنگ كشور محسوب ميشود.آنچه مهم است اينكه صدا و سيما بايد قدرت نرم افزاري خود را تقويت كند تا بتواند ضمن اقناع مخاطب و انتقال ارزشهاي ديني، به مرجع مورد اطمينان مردم در زمينه كسب خبر و افزايش آگاهي تبديل شود. (روزنامه ابتكار).
راديو و تلويزيونها در ساير كشورها:
آيا در ساير كشورها، راديو و تلويزيونها، شبكههاي خبري و حتي خبرگزاريهاي مهم و تاثيرگذار بينالمللي هم از چنين بدنه فربهاي برخوردارند؟ پاسخ بين پرسش با نگاهي به تعداد نيروهاي تلويزيونها و خبرگزاريهاي مهم جهان مشخص ميشود، خبرگزاريهايي كه نبض اخبار جهان را در دست دارند.
ساختار حاكم بر فضاي رسانهاي ايران البته چندان قابل قياس با كشورهاي ديگر نيست، ايران يكي از معدود كشورهايي است كه رسانههاي ديداري و شنيداري آن تحت حاكميت سازمان صدا و سيماست و بخش خصوصي امكان ورود به اين حوزه را ندارد.
نزديكترين تلويزيون به تلويزيون ايران شايد تلويزيون CCTV چين باشد كه اين تلويزيون هم با تمام گستردگي و توليد برنامههايش تنها ۱۰ هزار كارمند در بخشهاي مختلف دارد.
اين وضعيت در مقايسه با ساير تلويزيونها هم حكمفرماست. BBC به عنوان يكي از بزرگترين بنگاههاي خبري جهان كه شبكههاي تلويزيوني و راديويي مختلفي دارد و به زبانهاي گوناگون برنامه توليد ميكند، ۲۰ هزار و ۹۵۱ كارمند دارد.
تلويزيون بي بي سي جدا از توليد برنامههاي خبري و ديداري و شنيداري، به سريالسازي، توليد مستند، فيلم و … هم دست ميزند.
تلويزيون NHK ژاپن هم به عنوان يكي از تلويزيونهاي مهم آسيا و سطح جهان تنها ۱۰ هزار و ۲۴۲ كارمند دارد. SKY كه از آن به عنوان يكي از بزرگترين تلويزيونهاي سطح جهان نام برده ميشود، كانالهاي زير مجموعهاش تقريبا همهي حوزهها را با زبانهاي گوناگون پوشش ميدهد و ۳۰ هزار نيرو دارد.
اين اتفاق در حالي رخ داده و صدا و سيما به فربهترين سازمان رسانهاي تبديل شده كه ميزان تاثيرگذاري اين رسانه در سطح منطقه و در سطح جهان قابل مقايسه با تلويزيونها و خبرگزاريها و شبكههاي خبري مثل BBC, فاكس نيوز، رويترز، خبرگزاري فرانسه، آسوشيتدپرس، الجزيره و ... نيست.
بحران نيروي انساني و فربه شدن بدنه سازمان كه به يكي از باتلاقهاي فراروي مدير پيشين و بعدي اين رسانه بوده و همچنان يكي از چالشهاي پيش روي مديريت جديد اين سازمان است.
سواد رسانهاي چالش جديد راديو و تلويزيون
نتايج تحقيق پژوهشگران دانشگاه صدا و سيما نشان داد كه سواد رسانهاي مخاطبان به طور پيوسته در حال افزايش است و همين امر سازمان صدا و سيما را با چالشهاي جدي مواجه ميكند.
تهديدات و چالشهايي كه براي صدا و سيما به عنوان ابر رسانه و تريبون نظام جمهوري اسلامي پديد ميآيد، تنها تهديد و چالشي براي خود اين سازمان نيست بلكه تهديد و چالشي براي نظام جمهوري اسلامي ايران تلقي ميشود. بديهي است هرگونه بيتفاوتي، ناديده گرفتن، بياهميت شمردن يا كماهميت شمردن چالشهاي پديد آمده براي اين سازمان خسارات جبرانناپذيري را به اعتقاد مردم به اسلام و اعتماد مردم به نظام جمهوري اسلامي پديد خواهد آورد.
در پژوهش انجام شده در دانشگاه صدا و سيما مشخص شد: «كاهش مخاطبان، كم تحمل شدن و افزايش انتظار مخاطبان، افزايش امكان مخالفت مخاطبان با پيامهاي دريافتي، كاهش باورپذيري رسانه براي مخاطبان، لزوم افزايش كيفيت فني توليدات، تنزل وجهه، كاهش اثرگذاري، كاهش درآمدهاي تبليغاتي، بياعتمادي به رسانه، عدم تاثيرگذاري در شرايط حساس، كاهش كنترل بر افكار عمومي، افزايش هزينههاي توليد، ضرورت وجود نيروهاي متخصص، لزوم ارتقاء و بهبود روشهاي تبليغي، دشواري معناسازي براي رسانه، از دست دادن توان هنجارسازي و اجبار به تعديل خط قرمزها، افزايش تصور ناكارايي نظام و زيان به اقتصاد داخلي» بخشي از مهمترين چالشهايي هستند كه مخاطبان با سواد رسانهاي بالا، براي سازمان صدا و سيما ايجاد ميكنند.
سواد رسانهاي افزايش دسترسي، استفاده، فهم انتقادي (شامل رمزگشايي، تحليل و ارزيابي) و توليد پيامهاي رسانهاي است. افزايش سواد رسانهاي تنها نتيجه آموزش آن نيست. افزايش سواد رسانهاي يك روند مستمر است كه با توسعهي زيرساختهاي فناوري، تحولات تجهيزات فناوري، تكامل تواناييهاي انسان در استفاده از فناوري و بسياري ديگر از عوامل رابطه دارد.
«غفلت از شناسايي چالشهاي افزايش سواد رسانهاي مخاطبان براي سازمان صدا و سيما موجب خواهد شد تا سازمان صدا و سيما در گذر زمان به طور فزاينده با چالشهايي حياتي روبرو شود كه آن را از ادامهي كسب اهداف و انجام مأموريتهاي خود بازميدارد و اين امر برابر با تهديد حيات يك رسانه است.»
«سازمان صدا و سيما به منظور ادامهي حيات و استمرار كسب اهداف و انجام ماموريتهاي خود، بايستي در ابتدا به شناسايي چالشهاي پديد آمده در نتيجهي افزايش سواد رسانهاي مخاطبان پرداخته و سپس با توجه به چالشهاي پديد آمده به شناسايي راهبردهايي براي تحول سازمان صدا و سيما بپردازد.»
نتايج اين پژوهش در آخرين شماره نشريهي علمي-پژوهشي «مطالعات جامعهشناختي» دانشگاه تهران منتشر شده است( ايسنا 13/5/97 سياوش صلواتيان؛ دكتراي مديريت رسانه و همكارانش در دانشگاه صدا و سيما).
قوت ها
ضعف ها
افزايش سطح سواد رسانه اي
دخالت مستقيم دولت
استقبال عمومي و مستمر مردم از رسانها
ضعف قانون مالكيت
پيشينه عظيم تمدن ايراني- اسلامي
ضعف اخلاق رسانه اي
فرصتها
تهديدها
افزايش سريع شبكه هاي اجتماعي
عدم حضور جدي رسانه اي ايران در سطوح بين المللي
توسعه رسانه هاي الكترونيكي
مقبوليت نه چندان شبكه هاي برون مرزي صدا و سيما
گسترش زيرساخت هاي اطلاعاتي و ارتباطي
ضعف تسلط بر زبان هاي بين المللي در عرصه رسانه اي كشور
چالش هاي سازمان هاي راديو و تلويزيون از ديدگاه صاحب نظران
اين پژوهش از طريق نظر خواهي از 20 نفر از صاحب نظران و متخصصان حوزه ارتباطات و رسانه ها كه به منظور يافتن راه حل هايي براي رفع مشكلات و چالش هايي كه سازمان هاي راديو و تلويزيون با آنها مواجهند، به همراه راهكارهايي براي رفع اين چالش ها انجام شده و در اصل يك كار كلاسي يا اقدام پژوهي است.
12 مورد از چالش هاي سازمان راديو و تلويزيون (صدا وسيما) در ايران و 14 مورد در باره چالش هاي سازمان هاي راديو تلويزيون بين المللي مي باشد كه با استفاده از فرم نظر خواهي از صاحب نظران حوزه ارتباطات و رسانه جمع آوري شده است و سعي شده است سئوالاتي كه بيشترين پاسخ (صداوسيماي ايران 7 مورد بيشترين پاسخ و چالش سازمان هاي راديو و تلويزيون هاي بين المللي 8 مورد) توجه صاحب نظران را به خود جلب كرده اند، در اين مقال آورده شود.
چالش هاي صداوسيما (راديو و تلويزيون) در ايران
1) بهره گيري از بودجه دولتي و عدم اطمينان به بخش خصوصي درتهيه وتوليد برنامه ها
2) پخش حجم بالا و بي سابقه آگهي هاي بازرگاني
3) حاكم بودن نگاه سياسي و ايديولوژيك خاص بر برنامه ها
4) عدم توجه به اقتصاد رسانه اي
5) ناتواني در بهره گيري از فناوري هاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي
6) عدم توجه به سطح سواد رسانه اي مخاطبان
7) توسعه و تبليغ فرهنگ مصرفي در جامعه
8) عدم توجه به رويكردهاي فرهنگي و تربيتي در تهيه و توليد برنامه ها
9) ركود و نبود تنوع، گيرايي و تكراري بودن برنامه ها
10) كمبود نيروي انساني متخصص و حرفه اي
11) توسعه كمي و بي كيفيت شبكه ها
12) ناكارآمدي روش هاي تهيه و توليد محتواي برنامه ها
چالش راديو و تلويزيون هاي بين المللي
1) تكثر رسانه ها (اينترنت،فضاي مجازي، ماهواره و...).
2) سرعت تغييرات تكنولوژي هاي نوين ارتباطي
3) افزايش مطالبات اجتماعي، سياسي و فرهنگي جوامع
4) نيروي متخصص و حرفه اي
5) كاهش نفوذ رسانه هاي ملي و داخلي
6) نگاه ايدئولوژيكي نسبت به حضور خبرنگاران در كشورهاي مختلف
7) كاهش الگوي تماشاي «خانواده در كنار تلويزيون» و شخصي سازي دريافت محتواي رسانه ها
8) روش هاي بازاريابي و كسب درآمد (اقتصاد رسانه)
9) حفظ و توسعه مخاطبان (راه هاي جذب مخاطبان)
10) محدوديت جغرافيايي
11) تضعيف باورهاي مذهبي
12) اعتبار منبع
13) توسعه فردگرايي
14) انبوه اطلاعات
راهكارهاي چالش هاي صداوسيما در ايران از ديدگاه صاحب نظران ( 7 مورد از مهم ترين اين موارد)
چالش هاي صداوسيما در ايران
1- بهره گيري از بودجه دولتي و عدم اطمينان به بخش خصوصي درتهيه و توليد برنامه هاي صدا وسيما
راهكار:
شكل گيري شبكه هاي خصوصي راديويي و تلويزيوني در داخل كشور به يقين مي تواند گامي موثر در مسير صيانت از فرهنگ اسلامي- ايراني ما باشد و به ويژه نسل جوان تر را از خطر انحراف فرهنگي و اخلاقي برهاند.
در عصري كه شبكه هاي مختلف ارتباطي تلويزيوني و ماهواره اي با سرعت بالا و به صورت رقابتي و قارچ گونه در سراسر دنيا، براي تاثيرگذاري بر مخاطبان و يافتن مخاطبان جهاني در حال گسترش هستند، نمي توان راديو و تلويزيون يك كشور را در چند شبكه دولتي خلاصه كرد و اين روال انحصاري را بدون هيچ گونه بازنگري در آن ادامه داد؛ حتي اگر اين بازنگري نيازمند زمان، تلاش هاي كارشناسي و تعريف قوانين و آيين نامه هايي باشد كه طبق ضوابط و مقررات، فعاليت بخش خصوصي در عرصه توليد و پخش برنامه هاي تلويزيوني را به رسميت بشناسند.
پيشنهادي كه به نظر من براي حل مشكل مي توان ارائه داد اين است كه توليد برنامه ها را به دست بخش خصوصي بسپاريم، البته در اين راه بايد نظارت مستمر و قوي بر چگونگي تهيه و توليد برنامه توسط بخش خصوصي اعمال شود. همانطور كه اكنون در بخش آگهي هاي بازرگاني، نيز اين چنين است كه اين توليدات بايد طبق مقررات قانوني و ضابطه اي صورت مي گيرد تا آگهي ها بتوانند در صدا و سيما قابل پخش باشند. براي برنامه هاي توليدي هم مي توان قانون، مقررات، آيين نامه و دستور العمل هاي مشخصي را تدوين نموده و بعد توليد برنامه ها را به بخش خصوصي واگذار كرد.
بنابراين برون سپاري و تعيين خط مشي و نظارت مستمر و مطمئن، اعتماد به بخش خصوصي و واگذاري تهيه و توليد برنامه ها به اين بخش باعث ايجاد رقابت و كيفيت بخشي به برنامه هاي صدا وسيما مي شود.
2- پخش حجم بالا و بي سابقه آگهي هاي بازرگاني
راهكار:
آگهي هاي بارزگاني كه متاسفانه بدون توجه به نيازهاي فردي و حتي اجتماعي مخاطبان تهيه و پخش مي شود، بايد بر اساس شرايط و مقتضيات و نيازهاي جامعه تهيه و پخش شود، مانند: كنكور اكنون بلاي جان نظام آموزشي ما شده است و هر چه هم آموزش و پرورش اعتراض مي كند، متاسفانه صدا و سيما كار خودش را مي كند و به اهداف و رويكردهاي نظام آموزشي بي تفاوت است.
- ايجاد شبكه خاص براي تجارت يا فعال كردن برنامه بازار(مانند شبكه ايران كالا و...)
- پيشگيري از سودگرايي
- تامين به موقع بودجه مورد نياز صداوسيما
3- حاكم بودن نگاه سياسي و ايديولوژيك خاص بر برنامه هاي صدا و سيما
راهكار:
بايــد بتوانــد در جهــت تأمين منافع كشور حركت كند يا كاري نكند كه منافع كشــور لطمه بخــورد.
همچنيــن در برگيرنده حقــوق همــه اجــزاي ملــت اعــم از اقــوام و خرده فرهنگها و گونه هاي متكثر اجتماعي، سياســي و فرهنگي باشد. وقتي تعبير رسانه ملــي را بــه كار مي بريم يعني رســانه به طور مســاوي به همه اين گروهها اختصاص دارد و بايد صداي آنها را پوشــش دهــد. اما اگر به نحوي خبررســاني كند كه با حقوق بخشي از اين مردم در تقابل باشد يعني در سطح ملي عمل نمي كند. رســانه ملي بايــد هنجارها و اخلاق و ارزش هاي ملي را نمايندگي و از آنها حفاظت كند. در واقــع بايد حتــي زبان ملــي و ديگر عناصر فرهنگي ملي را در جامعه گســترش و اشــاعه دهــد.
كســاني كه اين تعبير را در قانون اساسي به كار بردند همين تعبير عام را مد نظر داشتند يعني رسانه نبايد خاص گرايانــه و در جهت حفظ منافع گروه خاصــي رفتار كند و بايد حقوق همــه آحاد ملت و منافع كشور را حفظ كند. البته منافع ملي فقط امور اقتصادي و سياست خارجي نيست بخشــي هم به انسجام ملي برمي گــردد و اگر رســانه به نحــوي عمل كند كــه به اين انســجام لطمه بزنــد در واقع ضد منافع ملــي عمل كرده اســت. ايجاد شــور و نشــاط و اميد در مردم نيز بخشــي از وظايف آن مي تواند باشد. همچنين كمك به تحقق ارزش هــاي والاي انســاني و مدني در جهت زيست ســعادتمندانه تر و رشــد ارزش هاي مدني و اجتماعي مي تواند بخشي از وظايف رسانه ملي تلقي شــود.
- رعايت بي طرفي در ارائه برنامه ها و ديدگاه هاي كارشناسي
- استفاده از افراد متخصص و بي طرف و بدون گرايش سياسي و نگاه قوميتي در مديريت و توليد برنامه ها
- توجه به شرايط و مقتضيات كشور در تهيه و توليد برنامه ها
- تاكيد بر حفظ وحدت و انسجام ملي و اجتماعي اقوام ايراني
- پرهيز از ايجاد تنش و آشوب در جامعه
4- ناتواني در بهره گيري از فناوري هاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي
راهكار:
ارتباطات جمعي كانوني ترين بخش ارتباطات انساني در جهان معاصر است كه به يمن ظهور فناوريهاي نوين ارتباطي به منصه ظهور رسيده است. رسانه هاي جمعي به ويژه رسانه هاي الكترونيك با قدرت فزآينده نقش محوري و منحصر به فردي در فرهن گسازي، اطلاع رساني، آموزش، سرگرمي و گذران اوقات فراغت، انتقال ميراث فرهنگي از نسلي به نسلي ديگر، تبليغات و... ايفا مي كنند و تقريبا همه عناصر محيط زيست انسان را به گونه هاي مختلف تحت تأثير قرار مي دهند.
راديو، تلويزيون، سينما، كتاب، مطبوعات، ماهواره، اينترنت و شبكه هاي اجتماعي برجستهترين مصاديق رسانه هاي جمعي مورد استفاده عموم هستند كه همه جوامع معاصر هرچند با نسبتهاي متفاوت از آن برخوردارند. امروزه سطح و ميزان بهره مندي كمي و كيفي از اين رسانه ها در بخشهاي سخت افزاري و نرم افزاري يكي از شاخصهاي عمده توسعه شمرده مي شود.
يكي از مهمترين دغدغه هاي سازمان صدا و سيما، ايجاد بستري مناسب جهت رشد و تعالي صنعت رسانه مخصوصاً در فناوري هاي نوين و تربيت نيروي انساني و افراد توانمند براي استفاده از اين فناوري هاست. براي آنكه سرويس هاي جديد سازماني قادر باشند بطور مؤثر در ابعاد مختلف صنعت رسانه مشاركت داشته باشند، بايد يادگيري پيوسته، خلاقيت، نوآوري و نيز مشاركت فعال و سازنده را بياموزند.
تحقق اين امر مستلزم تعريف مجدد و نويني از نقش و كاركرد هوشمند سازي در فرآيندهاي رسانه و فناوري هاي نوين ميباشد. فرآيندهاي رسانه اي به بستر فناوري هاي نويني نياز دارد كه با بهرهگيري از فناوري اطلاعات و ارتباطات، امكان يادگيري پيوسته را فراهم نموده و فرصتهاي جديدي را در اختيار افراد براي تجربه سازماني در صنعت رسانه قرار دهد، به گونهاي كه اين فناوري نه تنها به عنوان ابزار، بلكه در قالب زيرساخت هوشمندساز و توانمندساز براي ارتقاي سطح خدمات رساني حرفهاي رسانه به مخاطبان عمل نمايد.
5- عدم توجه به سطح سواد رسانه اي مخاطبان
راهكار:
سواد رسانه اي، يعني يك نوع درك متكي بر مهارت كه براساس آن مي توان انواع رسانه ها و انواع توليدات آنها را شناخت و از يكديگر تفكيك و شناسايي كرد.
سواد رسانه اي مي تواند به مخاطبان رسانه ها بياموزد كه از حالت انفعالي و مصرفي خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه اي وارد شوند كه در نهايت به نفع خود آنان باشد. به ديگر سخن، سواد رسانه اي كمك مي كند تا مخاطب از سفره رسانه ها به گونه اي هوشمندانه و مفيد بهره مند شود.
يكي از اهداف اصلي سواد رسانه اي اين است كه استفاده مبتني بر آگاهي و با فايده از سپهر اطلاعات را تامين نموده و جايگاه علم و علم آموزي در جامعه ارتقاي دهد.
6- توسعه و تبليغ فرهنگ مصرفي در جامعه بوسيله صدا وسيما
راهكار:
۱- تدوين معيارهايي براي نمايش سبك زندگي متناسب با فرهنگ ايراني و ضابطهمند ساختن سناريوها در راستاي اهداف فرهنگي جامعه
۲- نظارت بر برنامه ها و تبليغات ساخته شده پيش از پخش و جلو گيري از تخريب فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعي.
3- توجه به تغيير ماهيت شكل اگهي هاي بارزگاني براي فرهنگ آفريني و اصلاح فرهنگ و رفتارهاي ناصحيح
4- كاهش تبليغات غير ضروري و مواد مصرفي تا حد امكان
5- تعيين استاندارد ها و شاخص هاي علمي و فرهنگي در تهيه و توليد آگهي ها و نظارت خردمندانه بر آنها
6- نداشتن نگاه سوداگرايانه در تهيه و توليد برنامه ها
7- تعامل بيشتر با نهادهاي فرهنگي و استفاده از ظرفيت هاي آنها
7- كمبود نيروي انساني متخصص و حرفه اي
راهكار:
1- جوان گرايي و جانشين پروري با استفاده از خيل عظيم نيروهاي جوان، مستعد، دانش آموخته و تراز اول كشور .
2- برنامه ريزي سيستماتيك در گزينش نيروي انساني و ايجاد مكانيزم هاي ارتقاء، تحول و ايجاد انگيزه فراهم شود.
3- ارتقاء سطح رسانه ملي تا سطح سازمان هاي يادگيرنده جهاني به گونه اي كه كاركنان سازمان همواره پاسخگوي نيازهاي حرفه اي و تخصصي مشاغل خود باشند .
4- رفع كمبود هاي سيستم آموزش مديران سازمان با هدف آشنايي عميق آنها با تحولات حوزه هاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي، فناوري و فضاي مجازي به منظور مواجه سنجيده و فكورانه با چالش هاي پيش روي رسانه .
5- ايجاد مركز آموزش با توجه به نقش حياتي و حساسي كه در روزآمد ساختن كاركنان به عنوان سرمايه هاي انساني سازمان در زمينه هاي اعتقادي و تخصصي بر عهده دارد.
- توجه به نيروي هاي متخصص، كارآمد، توانمند و تاثيرگذار
- توجه به تخصص و رشته تحصيلي نيروهايي كه به كار گرفته مي شود.
راهكارهاي پيشنهادي براي چالش سازمان هاي راديو تلويزيون بين المللي از ديدگاه صاحب نظران(8 مورد از مهم ترين آنها)
در اين قسمت صاحب نظران به 8 سئوال از 14 سئوالي كه در اختيار آنها قرار داده شده بود، بيشترين پاسخ را داده اند كه عبارتند از:
چالش راديو و تلويزيون هاي بين المللي
1- تكثر رسانه ها (اينترنت،فضاي مجازي، ماهواره و...)
راهكار:
در دنياي كنوني ارتباطات گفتگو محور بوده به طوري كه با انتشار پيام بايد با مخاطبان متعدد و متكثر تعامل مناسبي برقرار كرد تا خواسته ها و توقعات آنها از رسانه مورد نظر برآورده شود.
با حركت به سمت بهره گيري از رسانه هاي چند كاره مي توان گام هاي موثري را براي تحقق اين مهم برداشت و با توجه به اينكه هر روز به تنوع و تكثر مخاطبان افزوده مي شود بايد به تكثر محتوايي آنها توجه ويژه اي داشت تا اهداف سازماني مورد نظر در سريع ترين زمان ممكن به نحو مطلوب محقق شود.
در عصر امروز سايبرنتيك، مخاطبان در انفجار اطلاعات قرار دارند و اين در حالي است كه اين مخاطبان منفعل نيستند. در عصر سايبرنتيك تعامل با مخاطب هدف اصلي رسانه هاست.
- تغيير ديدگاه مسئولان و بكارگيري افرادي كه ايمان به تكثر رسانه ها دارند.
- استفاده از فناوري ها و تكنولوژي هاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي
2- افزايش مطالبات اجتماعي، سياسي و فرهنگي جوامع
راهكار:
مطالبه گري اجتماعي به اين معناست كه افراد جامعه با تعامل سازنده بتوانند مطالبات واقعي خود را به يك خواست عمومي تبديل كرده و بدين ترتيب نهادهاي مسئول را وادار به واكنش منطقي كنند در واقع مطالبه گري اجتماعي فرآيندي است كه معلول اراده شهروندان بوده به گونهاي كه خير عمومي انعكاس منطقي كنشگري اجتماعي باشد.
يكي از آفتهاي اجتماعي كه به ايجاد نظامهاي سلطه منجر ميشود فقدان گفتوگو در جامعه و نداشتن تفكر انتقادي در رابطه با موضوعات مختلف اجتماعي است. رشد و پرورش تفكرات انتقادي افراد جامعه را از حالت انزوا و انفعال بيرون آورده و به آنها توانايي مضاعفي در حل مسائل اجتماعي ميبخشد زيرا پذيرش الگوهاي از پيش تعيين شده ناكارآمد، ناخواسته كمك به حفظ وضعيت نابسامان خواهد كرد.
مطالبه گري اجتماعي به معناي رفتارهاي خشونتآميز يا برعكس، سكوت در برابر نابسامانيهاي اجتماعي نيست بلكه ما بايد كنشگري هوشمند، منطقي و دموكراتيك باشيم تا بتوانيم در سايه نظام اجتماعي، در اصلاح و حل مسائل اجتماعي سهم برجستهاي داشته باشيم در واقع مسئوليتپذيري و مطالبه گري اجتماعي دو مؤلفه مهم و زيربنايي براي توسعه همه جانبه و رفاه اجتماعي است.
دولت ها بايد با كاربست منشور حقوق شهروندي، توجه كلان به تنوع و تكثر مطالبات اجتماعي ، سياسي و فرهنگي، افزايش خرد جمعي جامعه و توجه به تنوع فرهنگي و خرده فرهنگ ها در تهيه برنامه ها افراد جامعه را نسبت به حقوق اساسيشان آگاه و حساس كنند، زيرا كمرنگ شدن روحيه پرسشگري در يك جامعه، انعكاس جمود، واپسگرايي و نبود ساز و كار تغيير و اصلاح است كه پيامدي جز افسردگي، افزايش آسيبهاي اجتماعي و نافرمانيهاي مدني نخواهد داشت.
3- نگاه ايدئولوژيكي نسبت به حضور خبرنگاران در كشورهاي مختلف
راهكار:
خبرنگار و رسانه، ديگر در قالب جزءبندي جامعه امروزي قرار نمي گيرد، بلكه كل محيط اطراف ما به محيط اطلاعاتي، خبر و رسانه تبديل شده است؛ اينكه مردم بايد چه واكنشي در اين جهان اطلاعاتي داشته باشند در گرو نحوه عملكرد و اقدام خبرنگاران است.
1- آزادي حضور خبرنگاران در كشورهاي مختلف براي تهيه و توليد خبر
2- رعايت قوانين و مقررات كشور مقصد
3- توجه به آداب و رسوم اجتماعي كشور مقصد
4- رعايت اصل امانت داري، صداقت و راستگويي در تهيه، توليد و انتشار اخبار و گزارش هاي خبري و....
5- رعايت قوانين و مقررات بين المللي در انتخاب خبرنگاران براي حضور در كشورهاي ديگر
6- صداقت و بي طرفي اصلي است كه در همه مقاطع بايد مود توجه قرار گيرد.
7- تدوين قوانين بين المللي براي حضور خبرنگاران در كشورهاي مختلف بدون توجه به مليت و نژاد آنها
4- كاهش نفوذ رسانه هاي ملي و داخلي
راهكار:
صنعتي شدن، تحول سريع اجتماعي، سكولاريزه شدن تفكر و زندگي و خصوصاً رسانه ها نه تنها موجب فروپاشي باورهاي سنتي و اخلاق شده است، بلكه بنيان جامعه سياسي نظير دولت ملي و محلي را نيز تضعيف كرده و مكانيسم هاي متعارف انسجام و قدرت در جامعه را نيز فلج كرده است.
تصاوير ضد و نقيضي كه از هويت هاي ملي، قومي، نژادي و فرقه اي در رسانه ها ترسيم شده نه تنها عمده ترين موانع شكل گيري هويت منسجم اجتماعيدر هر دو سطح ملي و بين المللي بوده، بلكه تأثير مخربي بر بسيج و همگوني مردم در روند توسعه داشته است.
بنابراين توجه به هويت ملي، قومي، نژادي و حفظ انسجام اجتماعي و توجه به نقش گروه هاي اجتماعي در توسعه جامعه و افزايش جذابيت و صداقت را مي توان از عوامل گسترش نفوذ رسانه هاي ملي و محلي باشد.
5- كاهش الگوي تماشاي «خانواده در كنار تلويزيون» و شخصي سازي دريافت محتواي رسانه ها
راهكار:
در دنياي پرشتاب فناوري امروز، رسانه هاي جمعي افراد را به صورت انفرادي به خود مشغول كرده، آنها را از تعامل با ديگران باز مي دارند. البته اين موضوع نافي منافع ابزارهاي تكنولوژيكي نيست اما نوع بهره برداري غير فرهنگي از ابزارهاي فني موجب شده است كه كاركرد آنها عمدتاً در جهت تقويت فردگرايي سوق پيدا كند.
به عبارتي، اگر جريان فرهنگي شدن ابزارهاي رسانهاي تحقق بيابد، مضرات آنها به شدت كاهش مي يابد و كاركرد اصلي خود را پيدا مي كنند. گرچه برخي نظريه ها بيانگر اين مطلب هستند كه ذات ابزارهاي الكترونيكي به دليل استفاده از عنصر تغيير، نمي تواند موجد آرامش باشند، بلكه مخل آن مي باشند.
برخي ديگر اين نظريه را افراطي و يك سويه مي دانند. كاركردهاي رسانه هاي جمعي به ويژه رسانه هاي شنيداري و غير متعامل به دليل كاركرد متنوع خود و ايجاد تغييرات پيوسته، به تدريج جاي ارتباط بين فردي از نوع چهره به چهره را گرفته و موجب شدهاند فضاي انفرادي، به جاي فضاي جمعي و عاطفي در خانواده حاكم شود، به طوري كه گسترش تكنيكي رسانه هاي شنيداري و رايانه اي، ارتباط مستقيمي با فرد گرايي و دوري از فضاي رواني و عاطفي خانواده را نشان مي دهد.
به عبارت ديگر، اين ابزارها، به تدريج فضاي رواني و محيطي گفت و گو را در يك ارتباط بين فردي، خدشه دار مي كنند و اعضاي گروه را به جاي هم گرايي، به وا گرايي سوق مي دهند؛ تا جايي كه همه اعضاي خانواده صرفاً در يك فضاي فيزيكي مشترك زندگي كرده، اما هيچ تعاملي با هم نخواهند داشت.
نتيجه اين مي شود كه افراد خانواده به جاي گفت و گوي صميمي با يكديگر كه مي تواند به تقويت پيوند هاي عاطفي و انسجام اعضاي خانواده منجر شود، با ابزارهاي الكترونيكي ارتباط برقرار مي كنند؛ ارتباطي كه فاقد بار عاطفي، احساسي و هيجاني است. به تعبير "فوكوياما" به دليل محدوديت اخلاق و كيفيت زندگي امروزي به تدريج شاهد يك فروپاشي بزرگ خواهيم بود. اين فروپاشي در زمينه هاي اخلاقي و در نهادها، بيشتر در زمينه خانواده اتفاق خواهد افتاد.
بنابراين تهيه برنامه هاي با كيفيت برتر با توجه به اصل مخاطب شناسي، جامعيت، جذابيت، شرايط مذهبي، شرايط عاطفي، زيستي، ذهني و رواني مخاطبان، تقويت و نهادينه سازي مشاركت اثربخش و در نتيجه توجه به رويكردهاي فرهنگي و تربيتي جامعه و نقش كاركردي خانواده در انسجام اجتماعي كه توسط سامانه هاي تخصصي توليد و ارائه مي شوند، مي تواند تا حدودي الگوي تماشاي «خانواده در كنار تلويزيون» را احيا نمايد.
6- تضعيف باورهاي مذهبي
راهكار:
1. ارائه الگوهاي مناسب
2. تقويت بينش ديني جوانان و شناساندن فرهنگ غرب به آنان
3. زدودن فقر اقتصادي و اشتغال سازنده و مفيد
4. پيشگيري و آگاه سازي مخاطبان از نفوذ عوامل فرهنگي و مخرب
5. استفاده از امكانات ورزشي و تربيت بدني
7- اعتبار منبع
راهكار:
منبع ارتباط (انتقال دهنده پيام)، ويژگي هاي مخاطبان (پيام گيران) و ماهيت پيام (چگونگي انتقال آن) در افزايش تأثير ارتباط مؤثر هستند. پخش درست اخبار و موارد اطلاعاتي، همچون اثر بومرنگ، به فرستنده يا منتقل كننده پيام باز مي گردد و در نهايت هويت رسانه را عوض مي كند. با افزايش قابليت اعتماد به ارتباطات، مي توان به گسترش آن و در نتيجه توسعه جامعه در ابعاد مختلف كمك كرد.
1- استفاده از منابع معتبر و مورد اعتماد
2- برخورداري از راستي آزمايي كافي
3- اعتبار منبع يكي از راه هاي ايجاد اعتماد و اطمينان در مخاطبان است.
4- جلب اعتماد مخاطبان از طريق تاكيد بر صداقت، دقت و سرعت در انتقال اطلاعات
5- صداي مردم بودن
6- استفاده از نظريه عقل سليم در انتقال اخبار و اطلاعات
7- پرهيز از يك جانبه گرايي
8- تعامل دو سويه با مخاطبان
8- انبوه اطلاعات
راهكار:
1. آموزش مهارت هاي لازم براي جستجو و يافتن اطلاعات و ساماندهي اطلاعات
2. آموزش روش هاي تفكر و تحليل اطلاعات و الگوهاي حل مساله
3. عدم استفاده از مغز به عنوان انبار اطلاعات
4. تمركز بر آموزش روشها و اطلاعات پايه كه براي ادراك و تحليل آنها لازم است.
5. آناليز اطلاعات
پيشنهادها و نتيجه گيري
تحولات سياسي و اجتماعي سالهاي اخير در نقاط مختلف جهان، حاكي از ظهور و تشديد جنگ رسانهاي بر سر تسخير افكار عمومي و ايجاد تغييرهاي دلخواه در فرهنگ و سبك زندگي مخاطبان هدف و به طور خاص ملتهاي خاورميانه است.
حضور موثر و فعالانه سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران در ميدان اين نبرد رسانهاي، مستلزم برنامهريزي و مديريت هوشمندانهاي است كه عبور از موانع، بهرهگيري مطلوب از فرصتها و نيل به اهداف سازماني را تسهيل كند.
دو رسانه راديو و تلويزيون به لحاظ جاذبههاي خاص خود وحضور گستردهاي كه در زندگي مخاطبان دارند، به تناسب محتوا و پيام هايي كه منتشر ميكنند، ميتوانند ساختار شخصيتي، عقيدتي، رفتاري ودر آخر بافت فرهنگي و اجتماعي جامعه را تحت تأثير قرار دهند.
تلويزيون و راديو همچنان پرمخاطب ترين و محبوبترين پلتفرم براي اطلاع رساني به شمار مي روند. اگرچه به علت سرعت گرفتن روند پيشرفت تكنولوژي و افزايش علاقه نسل جديد به فضاي مجازي در آينده اي نه چندان دور شاهد كمتر شدن تاثير اينگونه رسانه ها خواهيم بود اما در حال حاضر قدرت اين دو رسانه از ساير رسانه ها بيشتر است.
مطالعه درباره تحولات فضاي مجازي و بينالمللي، برنامه ريزي جامع در خصوص حضور موثر در "فضاي مجازي ملي" و طراحي براي آرايش جامع رسانهاي صدا و سيما در عرصه اينترنت جهاني، ايجاد ساختارهاي مناسب در مراكز استانها، بهرهگيري از منابع آرشيوي قوي، راهاندازي تلويزيون تعاملي، راهاندازي شبكه اجتماعي فراگير، توليد محتواي كيفي و جذاب متناسب با فضاي مجازي و نيز بستهبندي مناسب توليدات متنوع شبكههاي راديويي و تلويزيوني، همكاري با توليدكنندگان محتوا در بخشهاي عمومي و مردمي جامعه بهمنظور تامين محتواي مورد نياز براي رسانههاي نوين، رصد تحولات و ارائه خدمات لازم به منظور ساماندهي افكار عمومي بر بسترهاي مربوط در فضاي مجازي، تلاش براي افزايش سواد سايبري و اطلاع رساني و آگاهي بخشي آحاد مردم، خانوادهها و جوانان براي استفاده مطلوب از فضاي مجازي و كاهش آسيبهاي اجتماعي، اخذ بازخورد دقيق و مستمر از كاربران درباره كارايي و اثربخشي خدمات صداوسيما و گسترش اين خدمات به كاربران منطقهاي و بينالمللي، مي تواند از جمله مواردي باشد كه صداوسيما براي بهبود كيفيت و كار خود به آنها بپردازد.
در عصري كه شبكه هاي مختلف ارتباطي تلويزيوني و ماهواره يي با سرعت بالا و به صورت رقابتي و قارچ گونه در سراسر دنيا، براي تاثيرگذاري بر مخاطبان و يافتن مخاطبان جهاني در حال گسترش هستند، نمي توان راديو و تلويزيون يك كشور را در چند شبكه دولتي خلاصه كرد و اين روال انحصاري را بدون هيچ گونه بازنگري در آن ادامه داد؛ حتي اگر اين بازنگري نيازمند زمان، تلاش هاي كارشناسي و تعريف قوانين و آيين نامه هايي باشد كه طبق ضوابط و مقررات، فعاليت بخش خصوصي در عرصه توليد و پخش برنامه هاي تلويزيوني را به رسميت بشناسند.
شكل گيري شبكه هاي خصوصي تلويزيوني و راديويي در داخل كشور به يقين مي تواند گامي موثر در مسير صيانت از فرهنگ اسلامي- ايراني ما باشد و به ويژه نسل هاي جوان تر را از خطر انحراف فرهنگي و اخلاقي برهاند.
منابع
1- آفتابنيوز، دليل ناكامي صدا و سيما چيست؟ 23 آذر 1393.
2- خجسته،حسن (1380 ). درآمدي بر جامعه شناسي راديو و مطالعات جامعه شناختي درباره راديو 1385).
3- مختاري اصفهاني،رضا(1388). تاريخ تحولات اجتماعي راديو در ايران.
4- آذردشتي،اميرهوشنگ(1389). مديريت دررسانه راديو.
5- نوري، عليرضا(1389). مجموعه مقالات اولين اجلاس بين المللي راديو.
6- كلانتري، عبدالحسين (1389). مجموعه مقالات دومين اجلاس بين المللي راديو.
7- اداره كل طرح،برنامه و نظارت معاونت صدا. مجموعه مقالات سومين اجلاس بين المللي راديو (1390).
8- امامي ،اكرم(1390). نكته هايي درباب مديريت رسانه.
9-كازنو، ژان (1365)."جامعه شناسي وسايل ارتباط جمعي، ترجمه باقر ساروخاني و منوچهر محسني، اطلاعات .
10- خجسته،حسن(1392)، مجموعه مقالات راديوچيست؟
11- ليستر، برايان و همكاران . مديريت راديو، ترجمه حميدرضا نجفي (1391).
12- علي عسگري و... (1390). مديريت استراتژيك رسانه و ارائه مدل مفهومي جديد(ملاحظاتي بركاربست مدلهاي مرسوم در سازمانهاي رسانهاي). پژوهشهاي ارتباطي. 18 (1) (پياپي 65)، 41-71.
12- فرهنگي، علي اكبر( 1384)، چشم انداز، رسانه و ساخت اجتماعي واقعيت،فصلنامه كمال مديريت، شماره 8 و 9 .
13- شانكلمن، لوسي (1386 ). مديريت در سازمانهاي رسانهاي بي بي سي و سي ان ان. ترجمه ناصر بليغ. انتشارات دفتر پژوهش هاي راديو.
14- فرهنگي، علي اكبر و روشندل اربطاني(1383)، نگرشي بر بنيان هاي نظري سازمانهاي رسانهاي، فصلنامه دانش مديريت، شماره 66، صص 85-114 .
15- حقوق مطبوعات، كاظم معتمدنژاد، انتشارات مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها
16- صالحي اميري، سيدرضا و محمد سلطانيفر و... ،شناســايي نقــاط قــوت و ضــعف و فرصــت هــا و تهديــدهاي سياستگذاري فرهنگي رسانه ها در ايران ( فصلنامه راهبرد اجتماعي فرهنگي سا ششم شماره بيستوچهارم پاييز 96 صص 76 -57)
17- خبرگزاري ايسنا(13/5/97 و28/8/97)
18- روزنامه جام جم تاريخ 22/9/97.
19- مركز پژوهش هاي مجلس شوراي اسلامي.
20- سيف پور، رضا. علل تمايل برخي مخاطبان به شبكه هاي ماهواره اي، سايت تابناك 13 مرداد 1390.
21- و....
منبع مرجع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)