شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- در گزارش جديد شركت پژوهشي و مشاوره آمريكايي گارتنر به ده روند فناوري كه روي زيرساختها و بهرهبرداري عمليات در سال ۲۰۱۹ ميلادي تأثيرگذار هستند، اشارهشده و در آن تأثيرپذيري عملكرد مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات را مشخصشده است.
طبق گزارش شركت پژوهشي و مشاوره آمريكايي گارتنر كه در كنفرانس فناوري Infrastructure IT، Infrastructure، Operations and Cloud منتشرشده، مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات بايد براي تعدادي از تغييرات تكنولوژيكي پيش رو آماده شوند تا زيرساخت ديجيتال را در سال ۲۰۱۹ ميلادي ادامه دهند.
راس وينسر (Ross Winser) مدير ارشد و تحليلگر شركت پژوهشي و مشاوره آمريكايي گارتنر در اين رابطه گفت: « در سال هاي آينده تمركز مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات صرفاً تحويل پروژه نبوده و اصلي ترين دغدغه آن ها ارائه محصولات و خدمات استراتژي تجاري است كه پشتيباني سازمان را به دنبال خواهد داشت.»
در اينجا اين سؤال مطرح ميشود كه چگونه ميتوان از قابليتهايي مانند هوش مصنوعي، دستگاه خودكار شبكه و يا رايانش لبهاي براي پشتيباني از زيرساختهاي در حال رشد و نيازهاي تجاري استفاده كرد؟
در طول اين كنفرانس ده روند فناوري ازجمله رايانش بدون سرور و هوش مصنوعي كه روي زيرساختها و بهرهبرداري عمليات سال ۲۰۱۹ ميلادي تأثيرگذار هستند و در سال جديد عملكرد مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات را تحت تأثير قرار خواهند داد، معرفي شدند. در اينجا بهطور مختصر به اين فناوريها اشاره ميكنيم:
رايانش بدون سرور (Serverless computing): رايانش بدون سرور يك الگوي معماري نرمافزاري رو به رشد است كه ميتواند نياز به ارائه و مديريت زيرساخت را از بين ببرد. مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات بايد نياز به استفاده از رايانش بدون سرور، مديريت رابط برنامهنويسي كاربردي و موافقتنامههاي سطح خدمات را بيشتر از زيرساختهاي فيزيكي پذيرفته و در نظر داشته باشند.
طبق گفته وينسر بايد توسعه قابليتهاي پشتيباني و مديريت در تيم هاي مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات مورد تمركز قرار گيرد زيرا بيش از ۲۰ درصد از شركتهاي سرمايهگذاري جهاني تا سال ۲۰۲۰ ميلادي فناوريهاي رايانشهاي بدون سرور را در اختيار خواهند داشت درحاليكه اين تغيير تا به امروز كمتر از ۵ درصد بوده است.
هوش مصنوعي: هوش مصنوعي ارزش بسيار زيادي براي مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات دارد چراكه آنها بيش از آنكه نيازمند تعداد زياد كارمند باشند نيازمند مديريت عظيم زيرساختها هستند. گارتنر پيشبيني ميكند كه هوش مصنوعي در هسته تجارت ديجيتال كاربري داشته و ارزش كسبوكار جهاني بهطور مستقيم توسط هوش مصنوعي سنجيده ميشود كه تا سال ۲۰۲۲ ميلادي به حدود ۳/۹ تريليون دلار خواهد رسيد.
نظم معماري در شبكههاي كامپيوتري (Network agility) يا بينظمي معماري در آن: نظم معماري شبكههاي كامپيوتري بر پايه همهچيز است كه از آن جمله ميتوان به خدمات رايانش ابري تا رايانش لبهاي اشاره كرد. به اعتقاد وينسر اين كار در سال ۲۰۱۹ ميلادي و پسازآن انجامشده و ادامه خواهد داشت. مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات بايد بر چگونگي كمك به تيم هايشان در افزايش سرعت عمليات شبكهها براي پاسخگويي به نيازهاي رو به رشد همچون اينترنت G5 تمركز كنند.
مرگ مركز داده (Death of the data center): گارتنر پيشبيني ميكند تا سال ۲۰۲۵ ميلادي، ۸۰ درصد از شركتها كاملاً از مراكز دادههاي پيشين دور خواهند شد. به اعتقاد وينسر، مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات بايد با توجه به بار كاري بر پايه نيازهاي تجاري آماده شوند نه به جهت تحميل مكان فيزيكي. از مجموعه اطلاعات گرفته تا رايانشهاي ابري عمومي، جايگزينهاي بسياري در مراكز دادهها وجود دارد.
مديران اين حوزه بايد شناسايي كنند كه آيا واقعاً دلايل استراتژيكي براي حفظ نيازهاي پيشين وجود دارد؟ يا نه بهويژه هنگاميكه مقدار قابلتوجهي از سرمايهگذاريها اغلب در طول سالها از بين ميروند.
رايانش لبهاي (Edge computing): رايانش لبهاي روشي براي بهينهسازي سامانههاي رايانشي است. در اين روش كنترل برنامههاي كامپيوتري، دادهها و سرويسها از برخي نودهاي مركزي گرفتهشده و به لبه اينترنت كه با دنياي واقعي در ارتباطاند، سپرده ميشود. به گفته وينستر، اينترنت اشياء (IoT) و ساير فناوريها كه پردازش اطلاعات بيشتر را به لبه اينترنت ميبرند، نياز به مديريت داشته و مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات بر اين اساس تغيير خواهند كرد.
درواقع زيرساختها با شتاب قابلتوجهي به سمت رايانش لبهاي پيش ميروند. وينسر تأكيد كرد كه اين روند باعث نميشود تا رايانش ابري جايگزين شود بلكه سبب تقويت آن مي شودد. محدوده بحران زماني براي سازمانها براي اتخاذ اين روند بين سالهاي ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳ ميلادي پيشبينيشده است.
مديريت تنوع ديجيتال (Digital diversity management): بر اساس تعريف وينسر، مديريت تنوع ديجيتال شامل كشف و نگهداري داراييهايي است كه در هر شركت ديجيتالي وجود دارد. به اعتقاد او مديريت دارايي سنتي هنوز هم مهم است اما ما در حال نزديك شدن به قلمرو مشاركت با داراييهاي جديد هستيم تا حدي كه تأثير مستقيم آن بر امور مالي، بهداشت و رفاه مشتريان سازمان را خواهد ديد.
نقشهاي جديد در زيرساختها و بهرهبرداري عمليات: وينسر بر اين باور است كه مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات بايد نيازهاي كاركنان خود را به رهبران فناوري اطلاعات و كسبوكار ازنظر ارزش تجارت و ارتباط سطح كاركنان با عملكرد و اهداف استراتژيك توضيح دهند. براي نمونه ميتوان گفت، فناوري اطلاعات به شكل قابلتوجهي از نقش سرويسهاي ابري درزمينهٔ جمعآوري،سفارشيسازي، ادغام و مديريت استفاده ميكند.
چالش بزرگ با سرويسهاي رايانشهاي ابري، نگهداشتن هزينهها در حالت كنترل است. بخش زيرساختها و بهرهبرداري عمليات بهجاي تمركز روي مهندسي و عمليات بايد تواناييهاي موردنياز براي خدمات كارگزار را توسعه دهد. اين مسئله نيازمند نقشهاي متفاوت در بخش زيرساختها و بهرهبرداري عمليات قديمي است.
نرمافزار بهعنوان يك سرويس قابلانكار (Software as a Service denial): اجاره نرمافزار همچنان تأثير بسياري بر چگونگي راهبرد تحويل زيرساختها در سال ۲۰۱۹ ميلادي و پسازآن خواهد داشت. نرمافزار بهعنوان يك سرويس (Software as a Service) و شيوه انتقالي است كه بر پايه اجاره، مجوز دهي شده و بر ميزباني متمركز ميشود؛ بنابراين بسياري از مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات بيشتر بر بستر بهعنوان سرويس (Platform as a service) تمركز كردهاند.
بستر بهعنوان سرويس بسترهايي براي ايجاد، آزمايش و راهاندازي برنامههاي تحت وب فراهم ميكند كه ميتوانند با بهرهمندي از ابزارهاي برنامهنويسي و گسترش نرمافزار مبتني بر مرورگر استفاده شوند. وينسر در توضيحاتش در اين رابطه گفت: «نرمافزار بهعنوان يك سرويس خود در حال افزايش سطح پيچيدگي است كه فروشگاههاي آي تي نيز هنوز با آن مواجه نشدند.» به نظر ميرسد كه اكنون مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات بايد اين مسئله را در نظر بگيرند تا از فشار آن در سال ۲۰۲۱ ميلادي و پسازآن در امان بمانند.
بحران استعداد مديريت: حركت بهسوي زيرساختهاي ديجيتال به اين معني است كه كاركنان فناوري اطلاعات بايد بهصورت افقي در ميان تودهها براي شناسايي و رفع عملكرد فناوري در كسبوكار خود فعاليت كنند. اين مسئله در توسعه مهارتها، شيوهها و روشهاي زيرساختها و بهرهبرداري عمليات مورد بحران قرارگرفته است. به اعتقاد وينسر، استعداد جزء مهمي براي يك سازمان مدرن و پيشرفته فنّاوري محسوب ميشود و استعداد فوقالعاده در تقاضاي بالا است.
فراهم ساختن زيرساختهاي جهاني (Global infrastructure enablement): زيرساختهاي واقعي جهاني در چندين نقطه از دنيا وجود دارد اما بايد براي ايده ايجاد زيرساختها در همهجا آماده شد. در اين راستا، مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات بايد در محدوديتهاي كمبود بودجه كار كنند. براي اين كار، آنها ميتوانند به يك شبكه از شركا توجه كنند. درواقع مديران زيرساختها و بهرهبرداري عمليات بايد با توجه به شركاي موجود، انتظارات را افزايش دهند.
ترجمه: احسان محمد حسيني
منبع: techrepublic - سيناپرس