شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : ضرورت‌هاي ارتباط علم و رسانه
جمعه، 18 آبان 1397 - 15:52 کد خبر:35491
پيشرفت علم و فناوري ضرورتي را پيش روي ما قرار داده كه در يك‌سوي آن مسئوليت رسانه‌ها در قبال توليد علم و فناوري و در سوي ديگر مسئوليت توليدكنندگان علم و فناوري در قبال رسانه‌ها مطرح است و در اين ميان كنشگر سومي نيز به نام افكار عمومي حضور دارد.


شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- رسانه‌هاي داخلي بايد با تكيه به روش‌هاي علمي در زمينه معرفي دستاوردهاي علمي فعاليت رسانه‌اي داشته باشند.
 
 توسعه علم و فناوري با شتابي كه در دنياي امروز شاهد آن هستيم، در حوزه‌هاي گوناگوني مانند زيست فناوري، هوافضا، توليد داروهاي ضدسرطان و راديو داروها، نانوفناوري، سلول‌هاي بنيادي، علوم مربوط به انرژي‌هاي نو، علوم مربوط به فناوري‌هاي پيشرفته و اينترنت همه و همه ظرفيتي را براي
رسانهها ايجاد كرده است تا هم‌زمان و همسو با شتاب توسعه علم و فناوري، نسبت به انجام رسالت ذاتي خود در سطحي جديد اقدام كنند.
 
 در حقيقت پيشرفت علم و فناوري ضرورتي را پيش روي ما قرار داده كه در يك‌سوي آن مسئوليت رسانه‌ها در قبال توليد علم و فناوري و در سوي ديگر مسئوليت توليدكنندگان علم و فناوري در قبال رسانه‌ها مطرح است و در اين ميان كنشگر سومي نيز به نام افكار عمومي حضور دارد. در دنياي امروز موضوع ارتباط ميان دانشمندان، رسانه و عموم مردم، به دليل اهميتي كه دارد، در دانشگاه‌ها و مراكز علمي و پژوهشي به‌عنوان يك موضوع مهم در تحقيقات متعدد دانشگاهي موردتوجه قرارگرفته است.
 
 هدف از اين پژوهش‌ها سازگار كردن روش‌هاي علمي و منطقي در حوزه‌هاي مختلف دانش با منطق رسانه‌اي است تا درنتيجه ايجاد ارتباط بين اين دو حوزه و شكل‌گيري درك متقابل بين آن‌ها، فعاليت‌هاي دانشمندان در سطوح ملي و بين‌المللي بهتر شناخته شود. اين هدف بر اساس نياز جامعه علمي مطرح مي‌شود. دانشمندان و توليدكنندگان علم و فناوري به نقش رسانه‌ها واقف هستند و به اين نقش اعتقاد دارند. در اين رابطه مي‌توان حتي به افكار عمومي جايگاهي محوري بخشيد، اگر به اين نكته توجه كنيم متوجه خواهيم شد كه درنهايت هدف همه اين فعاليت‌ها عموم مردم هستند و رابطه دوجانبه رسانه و جامعه علمي نيز در صورت جلب نظر و اعتماد افكار عمومي است كه به هدف خود رسيده است. به عبارتي روابط اين سه ضلع مثلث بايد به‌گونه‌اي تعريف شود كه از يك‌سو درك متقابل و جلب اعتماد متقابل انجام شود و از سوي ديگر اين سه ضلع همكاري كرده و همديگر را دررسيدن به اهداف خود ياري رسانند.
 
 بر اساس آنچه مشهود است دانشمندان در انتقال علم به افكار عمومي، نه‌تنها در سطح كشور ما كه حتي در سطح كشورهاي پيشرفته نيز چندان موفق نبوده‌اند؛ چراكه آن‌ها در فضايي تخصصي فعاليت مي‌كنند و معمولا براي بيان ساده‌تر آنچه كشف يا توليد كرده‌اند و همچنين ترويج آن در لايه‌هاي مختلف جامعه، فرصت كافي ندارند. به همين دليل در سال‌هاي گذشته در برخي از كشورها همانند سوئد دانشكده‌هايي تأسيس‌شده است تا از طريق تربيت نيروهايي كارآمد به پر كردن فاصله ايجادشده ميان دانشمندان و متخصصين و افكار عمومي اقدام كنند.
 
 دانشمندان به اين امر آگاه هستند كه به حمايت افكار عمومي نياز دارند، اما از طرف ديگر عموم مردم هم نياز دارند آنچه را دانشمندان توليد مي‌كنند بشناسند. براي مثال آن‌ها بايد بدانند چه داروهايي براي درمان سرطان كشف‌شده است و سلول‌هاي بنيادي در چه زمينه‌هايي مي‌تواند به آن‌ها كمك كند. افكار عمومي نياز دارد انرژي‌هاي نو و تجديدشونده را بشناسد و آن‌ها را به‌عنوان جايگزين مناسبي براي انرژي‌هاي فسيلي به كار گيرد تا مشكلات زيست‌محيطي ايجادشده برطرف شود. از سوي ديگر نتيجه ايجاد فاصله ميان دانشمندان و افكار عمومي و بي‌اطلاع بودن مردم از يافته‌هاي دانشمندان به تأمين نشدن رفاه و خواسته‌هاي مردم منجر است. اگر افكار عمومي به دليل بي‌اطلاعي از يافته‌ها و ساخته‌هاي علوم و فناوري‌هاي نوين از دانشمندان حمايت نكنند، سياست‌گذاران نيز برنامه‌ها و بودجه‌هاي لازم را براي پيشرفت ايده‌هاي علمي و تبديل علم به تجارت اختصاص نخواهند داد و درنهايت جامعه علمي، عموم مردم و كشور از اين چرخه ناقص متضرر خواهد شد. در اين ميان اين رسانه‌ها هستند كه مي‌توانند نقشي جدي و كليدي در كامل شدن و ارتقاي اين چرخه ايفا كند.
 
 همچنين توجه به اين نكته ضروري است كه اگر رسانه‌هاي داخلي ما اعم از رسانه‌هاي مكتوب و رسانه‌هاي ديداري و شنيداري، متناسب با توسعه علم و فناوري عمل نكنند، رسانه‌هاي كشورهاي پيشرفته متناسب با اهداف و منافع خودشان اين كار را انجام خواهند داد. برخي از اين رسانه‌ها تلاش مي‌كنند درخشش و توليد علم را وارونه جلوه دهند و در فضاي علمي كشور به‌جاي ايجاد انگيزه، نااميدي ايجاد كنند. در چنين شرايطي وظيفه رسانه‌هاي داخلي اين است كه با تكيه به روش‌هاي علمي براي معرفي دستاوردهاي علمي فعاليت رسانه‌اي داشته باشند. براي هر چه بهتر عمل كردن در اين عرصه، چنان‌كه پيش‌ازاين اشاره شد، تعريف رشته‌هاي دانشگاهي ميان‌رشته‌اي، انجام پژوهش‌هاي لازم، برگزاري كارگاه‌هاي تخصصي و تربيت ژورناليست‌هاي علمي كه با درك نكات ظريف يافته‌هاي دانشمندان آن‌ها را به افكار عمومي منتقل كنند، ضروري است.
 
 البته بديهي است كه در اين ميان انجمن‌هاي علمي و انجمن‌هايي كه وظيفه ترويج علم را بر عهده‌دارند در تربيت ژورناليست‌هاي علمي نقشي مهمي ايفا مي‌كنند و به نظر مي‌رسد با توجه به شرايط امروز بايد اين رسالت خود را از طريق هم‌افزايي و ارائه يك مدل واحد در فضاي ژورناليسم علم پيگيري كنند. البته نبود مدل واحد و محقق نشدن هم‌افزايي ناشي از آن موضوعي نيست كه فقط مختص كشور ما باشد. امروزه در اغلب كشورها افراد به‌صورت انفرادي و سليقه‌اي در حوزه ترويج علم و ژورناليسم علم عمل مي‌كنند. فقط در كشور آمريكا و چند كشور اروپايي كه سابقه 200 ساله در ترويج علم‌دارند و اهميت اين موضوع را درك كرده‌اند، مي‌بينيم كه اين موضوع به‌طورجدي دنبال شده و در قوانين مصوب اين كشورها بر تربيت ژورناليست‌هاي علم و ترويج علم تأكيد شده و سرمايه‌گذاري‌هاي قابل‌توجهي در اين زمينه انجام‌شده است. دانشگاه‌ها، سازمان‌هاي غيردولتي و بخش خصوصي در تربيت اين ژورناليست‌ها نقش مهمي بر عهده‌دارند.
 
 بايد توجه داشت كه انتقال مفاهيم علمي كار ساده‌اي نيست. يكي از ويژگي‌هاي علم و فناوري دقت و ظرافت آن است و اگر ژورناليست اين دقت و ظرافت و اين مهارت را ـ كه با گذراندن دوره‌ها و شركت در كارگاه‌هاي اختصاصي به دست مي‌آيد ـ نداشته باشد از عهده معرفي دستاوردهاي علمي بر نخواهد آمد. ژورناليست علم بايد بتواند با تسلطي قابل‌قبول، نكات ريز و دقيق علمي را به عامه مردم منتقل كند. در پايان بايد گفت كه نتيجه ترويج درست و شايسته علم در يك جامعه حاكم شدن تفكر علمي است و نتيجه حاكم شدن تفكر علمي نيز اين خواهد بود كه تصميمات مقطعي جاي خود را به نظمي مستحكم خواهد داد. اين وظيفه بر عهده رسانه‌هاست كه در فضايي مبتني بر نشر اطلاعات، انديشه‌ها و ايده‌ها، گفتگو، درك و حمايت متقابل بستر چنين نظمي را كه رو به‌سوي پيشرفت است، فراهم كند.
 
 منبع: سيناپرس