شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : ما موجودات زنده، براي بقا،‌ مدام دروغ مي گوييم
شنبه، 24 شهریور 1397 - 14:13 کد خبر:34907
اگر سعي كنيم كه از زواياي اخلاق و مذهب،‌ به موضوع نگاه نكنيم، دروغ گفتن را مي توان يكي از رفتارها و مهارت‌هاي تكامل يافته براي بقا تعريف كرد.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- اگر سعي كنيم كه از زواياي اخلاق و مذهب،‌ به موضوع نگاه نكنيم، دروغ گفتن را مي توان يكي از رفتارها و مهارت‌هاي تكامل يافته براي بقا تعريف كرد.

انسان خردمند تنها نيست كه دروغ مي گويد. رفتارهاي اغراق آميز (بلوف)، فريبكاري، تظاهر، پنهان كاري و دروغ گفتن در تمام جانواران و حتي تك سلولي ها نيز ديده شده است.

مثلا نوعي از سنجاب ها غذا را در دهان خود پنهان مي كنند و سپس در نقاط مختلف زمين چاله هاي دروغين حفر مي كنند و تظاهر به چال كردن غذا در آنها مي كنند تا ساير سنجاب ها متوجه نشوند كه غذا نهايتا در كدام چاله پنهان شد. يا برخي باكتريها سيگنالهاي دروغين شيميايي از خود ارسال مي كنند تا نسبت به موقعيت خاص باعث جذب يا دفع ساير باكتري ها شوند.


يا موشها موقع به دام افتادن خود را به مردن ميزنند و درواقع اصطلاح موش مردگي هم از همين جا آمده است، تا بتوانند در موقعيت مناسب و بصورت ناگهاني فرار كند.

برخي ميمونها به دروغ فرياد خطر سر مي دهند تا ساير ميمونها فرار كنند تا به تنهايي غذايي كه پيدا كرده اند را بخورند.

براي همه ما پيش آمده كه از ترس والدين يا معلم دروغ بگوييم يا حقيقتي را پنهان كنيم يا بعبارتي فريبكاري كنيم. دروغ گفتن در انسانها ميتواند براي رسيدن به موقعيتي يا بخاطر جلوگيري از عواقب كاري يا از دست دادن موقعيتي باشد. ميتواند بخاطر ترس باشد يا براي رسيدن به ثروت، قدرت، جلب توجه،‌ محبت، مصلحت، انتقام و دهها دليل ديگر باشد. اما همگي شامل همان اصل تنازع بقا است.

و البته مورد خاصي هم وجود دارد و آن بيماري دروغگويي (دروغگويي پاتولوژيك) است كه نوعي وسواس فكري است و ميتواند بخشي از اختلالات ديگر مثل اختلال شخصيتي باشد يا مستقل از ساير بيماريها و بخودي خود بروز كند.

فرد بيمار به دروغ گويي ممكن است دروغهاي ساده و قابل باور يا داستانهايي هيجان انگيز تعريف كند. بيمار به دروغ گفتن خود آگاه هست و بعضا حتي عذاب وجدان هم ميگيرد. معمولا اين بيماران زندگي كسالت باري دارند كه سعي دارند زندگي خود را يا بشدت هيجان انگيز و حيرت آور ترسيم كنند يا خود را فردي قرباني و قابل دلسوزي و ترحم معرفي كنند.

در اين نوع بيماري، دروغها اغلب بي هدف و بي فايده است و فرد بيمار براي رسيدن به منفعتي خاص دروغ نمي گويد. در واقع اين نوع دروغگويي يك عادت رفتاري است كه نيازمند و قابل درمان هم است. اين افراد به دليل بي اعتمادي ديگران معمولا تنها و طرد شده هستند و در روابط فردي با مشكلات متعددي روبرو هستند.

دروغ گفتن با همه منافعش به همان اندازه هم رفتاري غيراخلاقي، نادرست و نكوهيده تعريف شده است و اين موضوع يك نمونه از صدها مورد از تناقضات تضادهاي جامعه بشري است.

منبع مقاله وبسايت شبنويس