شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : روزنامه دولتي و روزنامه حزبي
سه شنبه، 29 تیر 1400 - 13:35 کد خبر:34215
يكي از موضوعات اين نشست، رسانه هاي همگاني به عنوان مهمترين ابزار تامين و محافظت از حقوق انسان و حكومت مطلوب (و در حد كمال) بود. در اين بحث ها، «سانسور مطبوعات به عنوان عملي غير دمكراتيك و خلاف انتظار انسان» تلقّي و اعلام شد ـ سانسور داخلي (خودسانسوري)، سانسور دولتي و سانسور اصحاب منافع (ازجمله آگهي دهندگان و متنفذّان).



شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- در جولاي سال 1972 در سوئد، جمعي از فرضيه پردازان و علاقه مندان به حقوق بشر از جمله دمكراسي گردهم آمده بودند تا بحث همه جانبه (يونيورسال) خودرا درباره ابزارهاي دفاع از حقوق انسان و نيز راههاي بسط دمكراسي به ويژه بهترين راه براي گزينش و انتخاب مديران بهتر و سياست و قانون سازان براي جوامع را دنبال كنند.

 

يكي از موضوعات اين نشست، رسانه هاي همگاني به عنوان مهمترين ابزار تامين و محافظت از حقوق انسان و حكومت مطلوب (و در حد كمال) بود. در اين بحث ها، «سانسور مطبوعات به عنوان عملي غير دمكراتيك و خلاف انتظار انسان» تلقي و اعلام شد ـ سانسور داخلي (خودسانسوري)، سانسور دولتي و سانسور اصحاب منافع (ازجمله آگهي دهندگان و متنفذان).


در اين زمينه، شركت كنندگان در نشست به اين نتيجه رسيده بودند كه مطبوعات حرفه اي بايد از هر سه نوع سانسور مصون باشند، و تصريح كرده بودند كه نمي توان به جرات اين اصل را شامل نشريات دولتي و حزبي كرد زيرا كه نشريات دولتي در حقيقت بولتن ناشر و مبلغ فعاليت هاي دولت و موسسات مربوط و هموار كننده زمينه براي اجراي برنامه ها و سياست هاي دولتي هستند و نشريات احزاب مدافع نظريه، رسالت و سياست خاص آنها. اين نشست، در عين حال نگراني خود را از خريد رسانه ها دركشورهاي صنعتي (به ويژه ايالات متحده) توسط كمپاني هاي غير حرفه اي ابراز داشت و آماري از فروش شبكه هاي تلويزيوني به چنين كمپاني هايي منتشر ساخت.

 

 نشست سوئد، تلويزيون و سينما را دو رسانه نافذ در افكار عوام الناس و رسانه هاي چاپي (روزنامه، مجله و كتاب) را نافذ در اذهان طبقه تحصيلكرده و روشنفكر اعلام كرده و از داستان نگاران به نام افرادي كه بيش از هر عامل ديگر مي توانند با هنر و استعداد خاص خود روي مغز عوام و خواص تاثير بگذارند ياد كرده بود و كاريكاتوريست ها و سازندگان فيلمهاي مستند و فتو ژورناليست ها را پس از آنان. در آن زمان هنوز از پيدايش اينترنت و وبلاگ كه بعدا تحولي شگرف در انتقال اطلاعات و افكار به وجود آورده اند خبري نبود.


يك سخنگوي نشست بعدا درباره رسانه هاي دولتي چنين گفته بود:

دولت و هر سازمان عمومي رسانه داير مي كند كه براي كارها و برنامه هاي خود تبليغ كند. واضح است كه يك سازمان عمومي مايل نيست در رسانه اش مطلبي كه خلاف نظر و سياستش باشد انتشار يابد، و همچنين نمي خواهد كه مبلغ مخالفان و منتقدان برنامه، سياست و نظر خود باشد. بنابراين، بر اين رسانه ها روح سانسور حكمفرماست و به قول برخي از منتقدان، بردن نام نشريه دولتي عمل سانسوررا در ذهن تداعي مي كند.

 

از آنجا كه رسانه دولتي در رديف رسانه هاي حرفه اي قرار نمي گيرد و مخاطبان بالغ و رشد يافته، اين واقعيت را مي دانند و به آن توجه دارند؛ «نشست» تصميم گرفت كه فعلا وارد اين مقوله پيچيده (سانسور و مسئله رسانه هاي دولتي) نشود و در هر حال، نشريات سازمانهاي دولتي را نمي توان وارد صفوف نشريات حرفه اي كرد، و در يك دمكراسي، تاكيد براين است كه مردم بايد تعريف نشريه حرفه اي را بدانند و نشريات را از هم تشخيص بدهند و با چشم باز، نشريه مورد نظررا براي خواندن انتخاب كنند. نشريات دولتي همانند بولتن رسمي مي توانند منبع خبر مطبوعات حرفه اي (با ذكر ماخذ و رفع مسئوليت از خود) قرار گيرند.


وي افزوده بود: مخاطبان مي دانند كه راديو تلويزيون در بيشتر كشورها، يك سازمان دولتي است و انتظار زيادي از آن ندارند ولي در مورد نشريات، برخي از دولتها (كشورهاي سوسياليست آن زمان) وارد كار روزنامه عمومي دادن (مشابه مطبوعات حرفه اي) شده اند كه بهتر است از اين كار دست بكشند. در هر شرايط، اصحاب فرضيه هاي دمكراسي، نشريات دولتي را يك بولتن رسمي و يا كمي مفصلتر از يك بولتن مي پندارند.


وي گفته بود: در مورد نشريات حزبي، بحث كردن از وجود سانسور در آنها كار درستي نيست. اين نشريات با پول حزب و يا اعانه اعضاء و هواداران حزب به وجود مي آيند تا سياست حزب را در جامعه پيش ببرند و آن را محبوب سازند و به قدرت برسانند، بنابراين انتقاد از كارها و برنامه هاي رقباء، وظيفه اين نشريات است و مي توانند از انتشار مطالبي كه برنامه رقيب را توجيه كند و به نفع آن باشد خودداري كنند و از لحاظ آنها، اين كار سانسور نيست.

 

 روزنامه هاي حزبي بيش از روزنامه هاي حرفه اي در تلاش براي كسب تيراژ هستند زيرا كه با فروش هر نسخه بيشتر، يك هوادار تازه به دست مي آورند و به اين سبب است كه به نشر اخبار روز هم مي پردازند تا مخاطب هوادار خود را از خريد و خواندن روزنامه اي ديگر بي نياز كنند و در كنار تبليغات حزبي و تلقين افكار و سياست هاي حزب و توجيه غير مستقيم آنها كه بزعم آنها بهترين روش تبليغ است، اخبار روز و مطالب عمومي مورد علاقه جامعه را درج مي كنند و استدلال مي كنند كه هدف حزب ارتقاء سطح آگاهي هاي مردم است.

 

با اين وصف، در موارد بسيار تشخيص روزنامه حزبي از حرفه اي دشوار است و در بعضي از كشورها، قانون خواسته است كه ناشر افكار حزب بودن در لگو روزنامه درج شود ولي نشريات حرفه اي متمايل به يك حزب بايد به دور از سانسور و تبليغ مستقيم باشند كه اين دو عمل در يك روزنامه حرفه اي (جامع) مغاير اصول دمكراسي و حكومت نمايندگان (انتخابي) است.

 

منبع: www.iranianshistoryonthisday.com