شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : چهار عصر برندينگ
جمعه، 19 آذر 1400 - 20:31 کد خبر:33796
تاريخچه برندينگ شايد خيلي بلند نباشد، اما مطمئنا تاريخچه اي غني و البته در حال تكامل است.



شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- تاريخچه برندينگ شايد خيلي بلند نباشد، اما مطمئنا تاريخچه اي غني و البته در حال تكامل است.

عصر هويت در برندينگ
برندينگ به عنوان نشانه اي از مالكيت، اعتماد و كيفيت پا به عرصه به وجود گذاشت و رفته رفته با توسعه پيدا كردن خود تبديل به نمادي پيچيده از تمايز، شناسايي و تشخيص هويت در دوره پس از چنگ جهاني دوم تبديل شد. همزمان با جهاني شدن تجارت و اشباع شدن بازارها از انواع محصولات و ارزش ها، نياز به متمايز شدن افزايش پيدا كرد، همچنان كه نياز به شناخت مشتري و انتخاب مشتري از بين مجموعه اي متنوع و گسترده از مشتريان نياز افزايش پيدا كرد.

شركت‌ها براي شعارهايي را انتخاب كردند، در شبكه هاي راديويي و تلويزيوني حضور پيدا كردند و در نهايت در دهه 70 و 80 ميلادي بود كه توليد كنندگان بخوبي راه و روش ارتباط مشتري و مصرف كننده با برند خود را درك كردند و دانستند كه چگونه مي توانند بخوبي آنها را از طريق پيشنهادها، ارزش‌ها يا كيفيت هايي خاص تحت تاثير قرار دهند.

در عصر هويت، هدف برند بكار رفتن به عنوان يك مشخص كننده جايگاه در بازار بود و كسب و كارها يا محصولات مشخصي را از رقبا ديگر متمايز مي ساخت و البته كه اين كار را هم از طريق بصري و هم از طريق كلامي به انجام مي‌رساند. اين خصوصيات ساختاري يك برند فوق العاده امروزه هم همچنان به قوت خودش باقي است، اما امروزه دنيا سخت گير تر شده و خواستار موارد بيشتري از برند است.

عصر ارزش در برندينگ
در سال 1988، اولين ارزيابي برند توسط سايت اينتربرند انجام شد و اينگونه عصر ارزش متولد شد. شركت ها شروع به ديدن برندها به عنوان دارايي هاي با ارزش كسب و كارها كردند كه به طور قابل توجهي به عملكرد مالي كمك مي كنند و انتخاب برند را تحت تاثير قرار داده، وفاداري مشتري را افزايش مي دهد و يك مزيت رقابتي براي مدير مالك كسب و كار به حساب مي آيند.
رفته رفته صحبت از هزينه مرتبط با هزينه هاي بازاريابي، تبديل به صحبت از سرمايه گذاري بلند مدت مي شود.

علاوه بر اين، نوعي از به رسميت شناختن در حال تكثير با اين مضمون مطرح شد كه برندها در واقع تنها از طريق ارتباطات ساخته نشده و ساخته نمي شوند، بلكه از طريق تركيبي از فعاليت هاي مرتبط با كسب و كار شكل مي گيرند كه پوشش دهنده تمامي فعاليت‌هاي مرتبط با محصولات و خدمات، محيط ها، فرهنگ و ارتباطات است كه همه در كنار يكديگر درك كلي مشتريان و كاركنان از برند را ايجاد مي كنند. حجم بالاي اطلاعات كه همواره در حال رشد و افزايش نيز هست، منجر به شكل گيري رويكردي پيچيده نسبت به مديريت برند شد كه به ارزش اقتصادي وابسته بوده و در نهايت منجر به خلق و آفرينش يك دستورالعمل رشد و توسعه بر اساس يك روش قوي و استراتژيك بود.

عصر تجربه در برندينگ
با به رسميت شناخته شدن برندها به عنوان سرمايه هايي استراتژيك و با ارزش، نوبت به فهم و درك عميق تر و بهتر ارزش و نقشي مي رسد كه برندها در برآورده ساختن تجربه هاي متمايز و راضي كننده براي مصرف كننده بازي مي كنند. برندهاي قالب و برتر در حوزه و صنعت كاري خودشان مانند گوگل، آمازون، فيسبوك و اپل كه بطور فوق العاده از گسترش فن آوري موبايل و ديجيتال بهره مي برند، بطور قابل توجهي سطح انتظارات مشتري را بالا برده اند و از طرف ديگر
تجربه استفاده از برند را بهبود بخشيده اند. ارتباطات بطور كلي يكپارچه، مرتبط با موضوع و بطور روزافزون مبتني بر خلق يك زيست بوم از محصولات، خدمات، اطلاعات و سرگرمي هاي يكپارچه هستند: هم در عرصه ديجيتال و هم در عرصه محصولات فيزيكي.

در اين عصر اشباع شده از اطلاعات، ديگر دسترسي به ابر اطلاعات و زيرساخت هاي مرتبط با آن كاربري خاصي ندارند. شدت و وسعت فرصت ها براي ارتباطات نيازمند درجه بالاتري از شفافيت داخلي و تعهد به برند به منظور اطمينان يافتن از وجود يكپارچگي در سطح سازمان ها و تزريق سرعت در بازار است.

علاوه بر اين مشتري توانمند شده از طريق شبكه هاي اجتماعي در عصر تجربه در حال حاضر قدرتي فراتر از هر دوره ديگري را در اختيار دارد. در اين دنياي ارتباطات دوسويه، طرفداري، تاثير و تعامل قوانين جديد خلق يك برند هستند.

عصر شما در برندينگ
همچنان كه فن آوري ديجيتال به باز كردن راه خود در هر جنبه از زندگي ما ادامه مي دهد و بخش بيشتري از آنچه كه در واقع هستيم، بر روي سرورهاي اطلاعاتي و هارد درايوها ذخيره مي شود، عصر تجربه در حال بخشيدن موقعيت وجودي خود به يك عصر جديد با محاسبات فراگير است.

وقتي زيست بوم ها كاملا يكپارچه مي شوند و حسگرها (بر روي بدن هاي ما، در داخل منازل ما و يا در داخل دستگاه هاي مورد استفاده ما) مي توانند به شيوه‌هاي نو با يكديگر ارتباط گرفته و با هم صحبت كنند؛ زنجيره هاي ارزش افراد مختلف را بصورت تك به تك مورد شناسايي قرار داده و در ادامه مي بينيم كه اكوسيستم ها تبديل به مجموعه اي مشخص و از پيش تعريف شده از برندها مي شوند كه تجربه هاي شخصي سازي شده اي را براي هر فرد خلق مي كنند. با ارتباط دادن كسب و كارها به افراد و افراد به يكديگر – در واقع امكان و فرصتي براي برندها ايجاد مي شود تا به تحقق ارزش هاي شخصي و ارزش‌هاي كسب و كارها بپردازند.

راهكار . . .
از طريقي كه ما به مديريت برندهاي شخصي خود مي پردازيم و بخش هايي از خودمان را از طريق شبكه ها و زيرساخت هاي اجتماعي مختلف – براي دنياي تجارت شخصي سازي شده‌اي به اشتراك مي گذاريم كه به صورت روزافزون از اطلاعات و سوابق خريد يا حتي مكان هاي بازديد ما اطلاع دارند؛ با برندهايي روبرو مي شويم كه محصولات، رويدادها، خدمات و پيشنهاداتي را بر مبناي چه بودن و كجا بودن و چه زماني بودن خلق كرده و روز به روز به ما عرضه مي كنند.

برندهايي كه تلاش مي كنند در “عصر شما” نقش رهبري داشته باشند بايد انسان ها و نوع بشر را در قالب اطلاعات بشناسند، برداشت هاي منحصر به فرد از وي داشته باشند و تجربه اي به واقع شخصي سازي شده براي ارضاء نيازهاي نوع بشر براي وي عرضه كنند.

منبع:  www.ibazaryabi.com