شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : يادداشت/ روابط عمومي و حقوق شهروندي
یکشنبه، 29 اردیبهشت 1392 - 09:11 کد خبر:3310

در اين يادداشت كوتاه، انگشت اشاره متوجه همه روابط عمومي‌هاي وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها، نهادها، شهرداري‌ها و در يك كلام، همه مراكز دولتي، شبه دولتي و خصوصي خدمت رسان است البته معمولاً روابط عمومي‌هاي مراكزي كه كالا يا خدمتي را مي‌فروشند از متخصصان روابط‌عمومي و كمپين‌هاي مشتري محور به خوبي استفاده مي‌كنند چرا كه خوب مي‌دانند روابط عمومي كارآمد، برايشان يك مزيت نسبت به رقبا در عرصه تجارت محسوب مي‌شود و قدر اين مزيت را مي‌شناسند اما در مراكز خدمت رسان چطور؟ آنجا كه ديگر رقابت چندان معني ندارد. آيا دسترسي آسان به خدمات اداري يا فرصت‌هاي مورد نياز هر فرد براي زندگي از حيث اقتصادي يا اجتماعي، در زمره حقوق شهروندي نيست؟ مثلاً آيا فرصت‌هاي شغلي كه شهرداري مي‌تواند براي شهروندان در عرصه مديريت شهري ايجادكند، نبايد از طريق يك بسته اطلاع‌رساني شايسته يا يك كمپين روابط عمومي و با بهره‌گيري از تكنولوژي‌هاي نوين مانند پرتال، روزنامه همشهري، بيلبوردها، فضاي مجازي، پيامك و... همواره در دسترس همگان باشد و مدام به روز شود تا توانمندها به ميدان بيايند و رانت خواري از بين برود و رقابت بهتري شكل بگيرد و در نتيجه خدمات بهتر و حتي شايد ارزان‌تر و بي‌واسطه تري به شهروندان ارائه شود؟ بگذاريد مثالي بزنم. به عنوان يك نمونه كوچك، نيمكت پارك‌ها براي شهرداري‌ها يك نياز اما براي شهروندان توليدكننده يا شهروندان سرمايه گذار، مي‌تواند يك فرصت شغلي باشد يا ساخت مجسمه‌هاي شهري در پارك‌ها و ميادين يا پيمانكاران ريز و درشت عمراني يا تدوين دانشنامه‌ها و پژوهش‌هاي شهري يا صدها مورد ديگر. شهرداري كه توليدكننده همه اينها نيست و نمي‌تواند باشد، او هم يك خريدار و درواقع تامين كننده اين نيازها از بخش خصوصي(شهروندان) براي شهروندان است. پس آيا اطلاع شهروندان از اين نيازهاي شهرداري تهران، يك نمونه از حقوق شهروندي نيست؟ آيا اين حق شهروندي نيست تا بهترين‌ها به ميدان خدمت‌رساني بيايند و شهروندان به كمك روابط عمومي و در يك فضاي شفاف، بهترين خدمات را دريافت كنند؟ آيا اين خواسته، دور از دسترس است؟ مقوله «شهروندي» به‌طور ويژه‌اي به برابري و عدالت توجه دارد. پس همه افراد يك جامعه بايد به فرصت‌هاي مورد نظر زندگي از حيث اقتصادي و اجتماعي دسترسي آسان داشته باشند. در اين صورت «اعتماد»، به سادگي شكل مي‌گيرد؛ يعني در يك كلام، مردم به مديران‌شان «اعتماد» مي‌كنند و اين اعتماد از درك توأمان مديران كلان نسبت به روابط عمومي و حقوق شهروندي متولد مي‌شود.