شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : رهبري، توانمندسازي و هدايت منابع انساني با رويكرد روابط عمومي
چهارشنبه، 18 بهمن 1396 - 10:54 کد خبر:32526
اگر كارگزاران روابط عمومي كه كار عمده آنان ارتباط گري است خود را در پارادايم و قالب رهبري قرار دهند بنظر مي رسد كه اين خود يك ميان بر باشد براي رسيدن به موفقيت هاي بزرگ در اين حرفۀ خطير كه منحصراً مبادله احساس و انديشه با انسان هاست.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- در دنياي امروز مديريت و هدايت منابع انساني در جهت خلق هدف ها در سازمان ها، كارخانجات و ارگانها از مهمترين اركان اداره سازمان ها بشمار مي رود.


در بسياري از سازمان هاي پيشرو بحث مديريت منابع انساني جاي خود را به رهبري منابع انساني داده است و اصولاً ويژگي هاي رهبري، بمراتب از خصوصيات مديران، شاخص تر و كارآمد تر ديده شده است.


مهمترين تفاوت بين رهبر و مدير در اين است كه مدير مقامش را صرفاً از طريق يك تفويض حكم بدست آورده است لكن رهبري مقامي است كه انساني در راستاي لياقت هاي خود بدست آورده است. لذا رهبري يك باور است يك شخصيت است يك عادت است يك نگاه است ويك عشق به خود و عشق به انسان هاست. لذا يك رهبر توانمند لزوماً يك مدير لايق است لكن يك مدير ممكن است ويژگي هاي يك رهبر را نداشته باشد.


در اين مقاله ما به بحث پيرامون ويژگي هاي يك رهبر توانمند الهي مي پردازيم و اينكه چگونه مي توانيم با قرار گرفتن در اين جايگاه با ارتقاء توانمندي هاي خود به يك رهبر قدرتمند و لايق تبديل شويم تا بتوانيم نه تنها بعنوان يك انسان موفق به رهبري و زعامت زندگي خود، خانواده خود و سازمان خود بپردازيم بلكه بتوانيم با ارتباطات درست كه از ويژگي هاي يك رهبر مقتدر است، با انسان ها، سازمانها، و مراجع مختلف ارتباط برقرار كرده و از اين رهگذر، انديشه ها را در جهت خلق هدف هايمان بسيج كنيم كه اين خود از ويژگي هاي ارتباط گري در صحنه هاي روابط عمومي است.


سخن را از اين جا آغاز مي كنيم كه چگونه يك رهبر توانمند الهي شويم و چگونه در امر خطير روابط عمومي موفق شويم. قبل ازهر چيز بايد بدانيم كه رهبران زاده نمي شوند، بلكه ساخته مي شوند. پس حكايت ساخته شدن يك انسان است بكمك آموزش ها و تعليم و تربيت زيرا كه رهبري يك پارادايم(مدل فكري و ذهني) و يك برچسب باورساز و شخصيت ساز است. رهبري مصداق بارز يك انسان موفق خود ساخته بالياقت است.


آري رهبران بزرگ، زندگي را از دنياي درون خود آغاز كرده اند. زيرا آنها موفقيت، سعادت، ثروت و معنويت را مقوله هاي دروني مي دانند نه پديده هاي بيروني. لذا تمام توجه يك رهبر بالقوه به خودِ موجود است تا خود را به يك خودِ مطلوب برساند. لذا فرايند رهبري كه يك مقوله شخصيت سازي است يك حركت جوهري و دروني است در جهت يك تحول بنيادي براي تغيير در يك پارادايم ذهني وفكري و رسيدن به يك انسان متعالي خودساخته دردنيائي از لياقت ها، جسارتها، شجاعت ها، متانت ها، صبوري ها، عشق ها، انگيزه ها و تلاش ها.


لذا، زندگي رهبران موفق الهي، بازتاب دنياي زيباي درونشان است كه بصورت كسب دستاوردها، موفقيت ها و خدمت به انسان ها در دنياي بيرون تجلي پيدا كرده است. و در نهايت مي توان گفت كه يك رهبر الهي يك خدمتگذار است و انساني است منشأ اثر در زندگي انسان هاي ديگر. به بياني ديگر رهبران الهي انسان هاي هنرمند و عاشقي هستند كه دل ها را حول محور خداوند جمع مي كنند زيرا كه زيباترين هنرها پيوند دل به دلهاست.


از ديگر ويژگي هاي رهبران بزرگ الهي اين است كه آنها به مردم بسيار بها مي دهند و مردم را ولينعمت خود مي دانند. و لذا سعي مي كنند كه در زندگي آنها منشأ اثر باشند. آنها خدمت به مردم را عبادت تلقي مي كنند. لذا در مفهوم رهبري شكست و ناكامي معني ندارد. وهر خدمتي كه يك رهبر مي كند يك موفقيت است. آنها به وظيفه خود عمل مي كنند و به حاصل آن كاري ندارند.


رهبران الهي ذهن خود را از هر پيش قضاوتي خالي مي كنند و دل خود را معطوف به انسان ها مي كنند و براي خلق هدف هاي الهي و انساني خود آنچنان در خود ايجاد اشتياق سوزان مي كنند كه نه تنها دل تمام اطرافيان خود را با اين آتش عشق گرم مي كنند بلكه با شعلۀ آن تمام موانع مسير را مي سوزانند واز زندگي خود و اطرافيان شاهكار مي سازند.


رهبران الهي مرتب آموزش مي بينند و بدينسان خود را مي سازند و در عين حال ديگران را آموزش مي دهند و بدانسان خود را در فضاي جامعه تكثير مي كنند.


رهبران بزرگ همواره از كودكي رؤياهاي بزرگ در سر داشته اند و يكي از اين مصاديق رويا ها خدمت به انسان ها و جامعه وبشريت بوده است. رهبران بر اين باورند كه مهم نيست كه چه پيشينه اي داشته اند و از كجا آمده اند بلكه آنها به اين مي انديشند كه: كه مي خواهند بشوند و به كجا مي خواهند بروند. آنها فقط ازگذشته هاي خود تجربه كسب مي كنند و فقط به آينده مي انديشند.


رهبران همواره از مدل ها و الگوها استفاده مي كنند و افراد بزرگ را الگوي زندگي خود قرار مي دهند زيرا آنها خوب مي دانند كه اگر كارهائي كه موفق ها كرده اند بكنند آنها هم به همان نتايجي ميرسندكه موفق ها رسيدند و اين قانون آهنين جهان هستي نام دارد.


آري رهبران بزرگ رؤياهاي بزرگ در سر داشته اند وبينش ونگرش آنها زيباترين افق را در عرصه زندگي برايشان تصوير مي كرده است. آنها خلق روياهاي خود را باور كرده بودند زيرا انسان است و باورهايش. و لذا باورهاي بزرگ وعالي از مهمترين سرمايه هاي رهبران جهان است.


رهبران بزرگ با انديشه هاي مثبت و بزرگشان كائنات را جذب مي كنند. زيرا كائنات به انديشه هاي بزرگ انسان ها عكس العمل نشان مي دهد. آري انسان است و انديشه هايش.


رهبران بزرگ جهان، انسان هاي جذاب و محبوبي هستند و انسان هاي ديگر، سرمايه هاي زندگي آنان بوده كه بخوبي از اين سرمايه ها استفاده مي كنند. زيرا كه رهبري يعني بسيج انديشه ها، باورها، احساس ها، و قلب ها بسوي خلق هدف هاست.


رهبران بزرگ انسان هاي صبوري هستند و در مقابل تغيير و پذيرش ديگران متانت دارند. رهبران بزرگ آينده را در لحظه حال مي بينند و فرداي زيباي خود را امروز زندگي مي كنند. آنها به عشق فرداهاي زيبا وپر حاصلشان، امروز را عالي زندگي مي كنند و طعم خوشبختي را كه فقط يك احساس زيباست كاملا حس مي كنند وخوشبخت و سعادتمند زندگي مي كنند.


رهبران بزرگ هدف ها، آرمانها و آرزوهاي بزرگ در سر دارند از جمله نجات واحياء ديگران. آنها نه تنها باورهاي عالي دارند بلكه روحيه خوب، شادمانه و اميدوارانه آنها سرمايه آنهاست كه به كمك آن همه چيز را با نگرش مثبت قابل خلق مي بينند.


از ديگر ويژگي هاي رهبران بزرگ، احساس تعهد آنهاست. تعهد به خود، تعهد به كار و حرفه خود و تعهد به انسان ها و ديگران. زيرا كه تعهد، موتور محركه حركت موفقيت آميز (آفرين) رهبران است كه در دنيائي از جديت وتاثير گذاري، انسان ها را بسوي خود جذب مي كنند. زيرا كه آنها بشارت دهنده زندگي بهتر و خلق دنيائي زيبا براي ديگران مي باشند.


آنها آنچنان زيركانه و هوشمندانه به دعوت مي پردازند و آنچنان با شخصيت جذاب خود، در دل ديگران نفوذ مي كنند كه ديگران هم با دل و جان دعوت آنان را لبيك مي گويند. آري آنان با عشق، صداقت و مهرباني ديگران را فرا مي خوانند و در دنيائي از باور و ايمان به انسان ها اشتياق مي فروشند آنقدر به كار و دعوتشان ايمان دارند كه احترام همگان را برمي انگيزند و بهمين دليل در دعوت خود بسيار موفق هستند.


حال اگر كارگزاران روابط عمومي كه كار عمده آنان ارتباط گري است خود را در پارادايم و قالب رهبري قرار دهند بنظر مي رسد كه اين خود يك ميان بر باشد براي رسيدن به موفقيت هاي بزرگ در اين حرفۀ خطير كه منحصراً مبادله احساس و انديشه با انسان هاست. همان انسان هايي كه مي توان با برقراري يك رابطه زيبا با آنها هدف هاي متعالي روابط عمومي را تحقق بخشيد و به توفيقات بزرگي دست يافت.
 

منبع: آرشيو سومين كنفرانس بين‌المللي روابط عمومي‌ ايران
منبع مرجع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)