شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- اگر هديهاي گرفتهايد و با ديدن آن به خودتان گفتهايد كه "هديهدهنده واقعا در مورد شما چه فكر كرده؟" يا " آخر اين چه هديهاي است؟" بايد بگوييم، شما تنها نيستيد.
دبورا كوهن پروفسور بازاريابي در مؤسسه فناوري نيويورك است و "هديههاي نامناسب و بد" يكي از موضوعاتي است كه اين پژوهشگر در مورد آن تحقيق ميكند.
كوهن ميخواهد بداند چرا بعضي آدمها چيزهايي هديه ميدهند كه از همان ابتدا ميدانند به مذاق گيرنده خوش نخواهد آمد. او نتيجه اين پژوهش و دستهبندياي از هديههايي را كه او نامناسب يا بد ميداند در پورتال "conversation" منتشر كرده است:
كوهن مينويسد، در حوزه تحقيقي من، فرض عقل متعارف اين است كه اگر گيرنده هديه دريافتي را نپسندد، اين تصادفي است. اما متوجه شدم كه بعضي مردم به طور هدفمند به ديگران هديههاي بد ميدهند.
او از تجربه شخصي خود در اين زمينه ميگويد و اينكه وقتي بچه بوده پدرش (البته به نظر خودش)، هديهاي "خندهدار و بامزه" به او داده است. وقتي شروع به بازكردن كادو ميكند، با گشودن جعبه نخست به دومين جعبه و بعد به سومين جعبه و .. ميرسد. كوهن ميگويد، هر چه جعبهها كوچك و كوچكتر ميشدند، انتظار او براي ديدن هديه بزرگ و بزرگتر ميشد. او بالاخره به آخرين جعبه ميرسد و ميبيند ...
جعبه خالي است. با ياس و شوك بزرگ پس از ديدن جعبه خالي اين پرسش در ذهن او شكل ميگيرد كه هدف آدمها از بخشيدن اينگونه هديهها چيست؟ كوهن در تحقيق خود ميبيند، هزينهاي كه هديههاي ناخواسته به وجود ميآورند، بسيار بالاست؛ چه از نظر ارزش مالي و چه از نظر ضربهاي كه به روابط و ارتباطات ميان انسانها ميزنند.
به نوشته او در ايام كريسمس سال ۲۰۱۵ هديههايي به ارزش بيش از ۶۰ ميليارد دلار به فروشگاههايي كه از آنجا خريداري شدهبودند، بازگردانده شدند. به اين رقم بايد ارزش هديههايي كه دور انداخته شدند، به ديگري فروخته يا بخشيده شدند را هم اضافه كرد و البته ارزش غيرمادي روابطي كه در اثر هديههاي نامناسب يا ناخواسته تيره شدند يا از هم پاشيدند.
پروفسور كوهن در تحقيق و بررسي خود هديههاي بد و ناخواسته را به چند دسته تقسيم كرده است:
هديههاي مقابلهجويانه: پرفسور كوهن براي اين دسته از هديهها مثال مادرشوهري را آورده است كه به عروس خود كه هنوز صاحب فرزند نشده، يك تست بارداري براي كريسمس هديه داده است.
هديههاي خودخواهانه: هديههاي اين دسته را ميتوان اينگونه توصيف كرد؛ "به نام تو، به كام من". مثلا مردي كه به همسر خود كه علاقهاي به ورزش ندارد، پيش از شروع مسابقات سوپربول يك تلويزيون بزرگ هديه ميدهد؛ تلويزيوني كه در حقيقت خود مرد آرزوي داشتنش را داشته است.
هديههاي خشن: اينها هديههايي هستند كه نيت هديهدهنده آزاردادن هديهگيرنده است. پروفسور كوهن مثال مردي را ميآورد كه به همسر خود مبلماني براي حياط خانه (باغ) هديه داده بود. همسر از شوهر ميخواهد كه اين مبلمان را عوض كند چون از آنها خوشش نميآيد. مرد در پاسخ به اين درخواست، كمي پس از كريسمس كه تولد همسرش بود، به او شمار بيشتري از همان صندليها هديه داد. كمي پس از اين اتفاق اين زوج از هم جدا شدند.
هديههاي اجباري: به كسي كه نميشناسيم چه چيزي هديه ميدهيم؟ يا اگر زياد به سلايق گيرنده هديه آشنا نباشيم، به او چه ميدهيم؟ پروفسور كوهن مينويسد، يك زن به شوهرش براي تولد وسايلي هديه داد و از همان ابتدا ميدانست كه مرد بسياري از آنها را پس خواهد داد. توجيه زن براي اينگونه هديه دادن اين بود كه مهم هديه دادن است، اينكه چه چيزي هديه داده شود، مهم نيست.
هديههاي سبقتجويانه يا رقابتي: مثال براي اينگونه هديهدادنها و "روكمكنيها" مورد پدربزرگ و مادربزرگها هستند كه به نوههايشان هديهاي ميدهند كه قبلا پدر و مادرها توصيه به نخريدن آن كردهاند. نمونه ديگر مادري است كه براي پروفسور كوهن تعريف ميكند، پدر و مادرش با پدر و مادرهمسرش مدام بر سر بخشيدن هديههاي بزرگ به نوهها با هم رقابت ميكنند و عكس هديهها را در فيس بوك به معرض نمايش ميگذارند.
پروفسور كوهن به همه توصيه ميكند، اگر پي بردند كه هديهاي نامناسب يا اشتباه به كسي دادهاند، به موقع از او پوزش بخواهند.