شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- فرگوسن را براي كتابهاي جنجال برانگيزش ميشناسند. او مورخ و نظريهپردازي است كه با استفاده از تاريخ و شواهد تاريخي در پي استدلال و توضيح چرايي تحولات جاري است. كتاب جديد فرگوسن ناظر است بر نقش شبكهها در مهندسي سياست.
كتاب جديد نايل فرگوسن "ميدان و برج" نام دارد. در توضيح عنوان اين كتاب بر روي جلد آن چنين نوشته شده است: «شبكههاي اجتماعي، هيرارشي [سلسله مراتب] و مبارزه بر سر كسب قدرت جهاني.»
نايل فرگوسن، مورخ بريتانيايي است. او كارشناس حوزههاي تاريخ تحولات اقتصادي و مالي اروپا است. فرگوسن تاكنون كتابهاي مختلفي منتشر كرده است. كتاب "غرب و ديگران" (The West and the Res) يكي از آثار معروف اوست.
ميدان و شبكههاي اجتماعي
شاهبيت تز فرگوسن در اين كتاب اين است: «جهان، جهان ميدانها و برجهاست.» روزنامه فاينشنال تايمز نگاهي دارد به كتاب جديد نايل فرگوسن و نقشي كه او براي شبكههاي اجتماعي در مبارزه سياسي در پهنه گيتي قائل است.
ميدانها در تحولات سياسي بزرگ جهان نقشي مهم ايفا كردهاند. ميدان استقلال در كيف، پايتخت اوكراين، آخرين نمونه از آن بود، ميدان تحرير قاهره و نقش آن در فروپاشي قدرت سياسي حسني مبارك، نمونهاي ديگر از آن. به باور نايل فرگوسن، ميدانها همواره بر تحولات سياسي در درازاي تاريخ نقش زدهاند.
فرگوسن با بازبيني تاريخ ۵۰۰ سال گذشته نشان ميدهد كه بازارهاي محلي و ميدانها نقش مهمي در داد و ستد اخبار و اطلاعات ايفا كردهاند. وظيفهاي كه حال توسط شبكههاي اجتماعي انجام ميشود. به سخن ديگر، شبكههاي اجتماعي همان نقشي را برعهده گرفتهاند كه ميدانها پيش از اين ايفا ميكردند: تبادل خبر و اطلاعات و همچنين هماهنگ كردن رفتار سياسي.
ميدان و برج
دو واژه "ميدان" و "برج" در نظريه فرگوسن نقش مهمي ايفا ميكنند. دو واژهاي كه با توجه به مرور تاريخي او، گزينههايي تصادفي نيستند. به باور فرگوسن، برجها نمادهاي اتوريته سياسي و جلوهاي از هيرارشي قدرت هستند. اما نقش ميدانها، نقشي خاص است.
از اين روست كه ميدانهاي جديد، يعني شبكههاي اجتماعي دو كاركرد متفاوت دارند. از يكسو بهمثابه رقيب در نزاع بين دولت و جامعه عمل ميكنند و از سوي ديگر، ميتوانند بهمثابه شريك در هيرارشي قدرت ايفاي نقش كنند. گمانهزني پيرامون نقش روسيه در كارزار انتخاباتي آمريكا از طريق استفاده از شبكههاي اجتماعي، يكي از نمونههاي همراهي و شراكت شبكهها و قدرت تلقي ميشود. به همين دليل نيز بررسي و واكاوي نقش شبكهها در قدرت سياسي بدل به يكي از داغترين مباحث حوزه علوم اجتماعي شده است.
فرگوسن با اشاره به نقش شبكههاي قدرت به شكلگيري شبكه ناسيونال سوسياليستها در آلمان ميپردازد. بر اساس ارزيابيهاي او، شبكه قدرت ناسيونال سوسياليستها در آلمان در رويارويي با شبكه سياسي قدرت دولت مركزي آلمان و همچنين در مرزبندي با منافع شبكه يهوديان ساكن اين كشور شكل گرفت و خيلي زود به بخشي از هيرارشي قدرت سياسي در اين كشور فرا روييد.
كتاب "ميدان و برج" گرچه با پرتوافكني به ويژگيهاي شبكههاي اجتماعي تحليلي جامع از نقش شبكهها در تحولات سياسي و اجتماعي ارائه ميدهد، اما با انتقادهايي روبهرو بوده است. بويژه بسياري به اين ادعاي فرگوسن انتقاد كردهاند كه بر پايه پرداختن به رابطه شبكه و قدرت ميتوان مبناي جديدي براي فهم و توضيح رويدادهاي تاريخي يافت.