شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : تعريف محتوا در عصر جديد
شنبه، 28 مرداد 1396 - 08:58 کد خبر:30989
آنچه امروز به معني محتوا مطرح مي شود با مفهوم محتوا كه در گذشته كاربرد داشت و تعريف مي شد كاملا متفاوت است و مفهوم محتوا تا حدودي دگرگون شده است.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، آنچه امروز به معني محتوا مطرح مي شود با مفهوم محتوا كه در گذشته كاربرد داشت و تعريف مي شد كاملا متفاوت است و مفهوم محتوا تا حدودي دگرگون شده است.

عنوان طراح محتوا كه آن را معرفي كرده و جايگزين نويسنده يا مولف در برخي موقعيت ها كرده ام. به عنوان مثال در خصوص اهميت محتوا و عصر محتوا، مطالب بسياري توليد شده است كه در اين مقاله سعي شده است به عنوان طراح محتوا گزيده اي از آنان را گرد هم آورده و با سبك نوين عرضه شود.

رويدادهايي كه منجر به پديد آمدن عصر محتوا شد به قدري عظيم هستند كه در دهه ۵۰ ميلادي كه علم مديريت سير تكامل خود را طي مي كرد كمتر كسي پيش بيني مي كرد اين گونه دنيا بخواهد دگرگون شود و اهرم و مجاري قدرت تا اين حد تغيير كند.

ماهيت اين رويداد ها از طرفي مانند جنگ سرد خاموش و تأثيرگذار بود و از طرفي مانند جنگ هاي جهاني هياهويي داشت كه كمتر كسي از تيررس تأثير آن به دور ماند.

دنياي ديجيتال ظاهرا تنها عامل و حاكم اين بازي و ميدان بود كه توانست بعدهاي مكان و زمان را در اين دنياي كاملا واقعي دگرگون كند.

عصر ديجيتال خيلي زود هويت خود را از دست داد زيرا ديجيتال و فضاي آنلاين چنان جزو لاينفك و ابزارهاي ضروري زندگي ما آدم ها قرار گرفتند كه سهولت زندگي بدون آن گويا زياد قابل تصور نيست و چيزي كه جزو ضروريات و نيازهاي اوليه زندگي بشر قرار گيرد، به قدري عادي مي شود كه عبارت عصر ديجيتال كمي بي معني است.

زائيده اصلي دنياي ديجيتال مفهوم تازه محتوا بود و عصر ديجيتال به عصر محتوا تبديل شد.

آنچه منجر به نوشتن اين مطلب شد آن است كه به قدري سرعت تغيير محيط بالا رفت كه ديگر ما انسان ها به سختي مي توانيم حتي مشاهده و درك آن را به درستي انجام دهيم و به همين علت بيشتر از گذشته از قافله هاي جديد عقب مي مانيم.

چه شد كه عصر محتوا پديدار شد؟

عصر محتوا يعني آنكه دغدغه محتوا ديگر براي ناشران و رسانه ها فراگير نيست و گستردگي آن تقريبا شامل حال همه كس شده است.

محتوا توسط ابزارهاي ديجيتال برهنه شده و از المان هاي بي مربوط رها شده است. ديگر محتواي نفيس به معناي جلد چرمي يك كتاب و تمام بودن ضخامت آن نيست و عمده محتوا از متعلقات فيزيكي اش رها شده است.

دسترسي به محتوا ارزان و سريع شده است، البته دسترسي ارزان و سريع به محتواهاي دم دستي نيازي به محبت ندارد، اما در اينجا مسئله و فرضيه اي مطرح مي شود كه مي توان روي آن تأمل كرد.

محتواي ارزشمند در عصر محتوا محصورتر شده است

در اين خصوص در مطالب بعدي به تفصيل در مورد آن صحبت خواهد شد ولي به نظر مي رسد به دلايلي مانند توليد انبوه محتواهاي كم ارزش و نحوه الگوريتم موتورهاي جست وجوگر توسط محتواهاي كم ارزش هدايت مي شود يا اينكه سياست طراحي الگوريتم موتورهاي جست وجو طوري تدوين شده است كه دسترسي به محتواهاي ارزشمند سخت تر شود. در عصر محتوا بيشتر شاهد حركت جريان عظيم محتواهاي كم ارزش هستيم كه ذهن انسان ها نيز با همان پرشده است.

انتشار از انحصار خارج شد

انتشار رايگان شد

با ايجاد رسانه هاي رايگان و ايجاد شبكه هاي تعاملي اجتماعي عملا انتشار رايگان شد و از همه مهم تر ديگر انحصارش محدود به رسانه هاي همه گير و غول هاي خبرگزاري نيست و به همه آحاد جامعه گسترش يافته است، البته باز اگر كمي بخواهيم عميق تر در اين خصوص صحبت كنيم مي توانيم ببينيم كه اين انتشار تا حدودي هدايت شده است. زماني كه توليد محتوا به حد سرسام آور مي رسد اين سوالي به وجود مي آيد كه چگونه و با چه مكانيزم پنهاني يك محتواي به ظاهر معمولي در ميان انبوه محتواهاي مشابهش در فاصله زماني كوتاهي در شبكه هاي اجتماعي ديده و همه گير مي شود و اين ظاهر ساده داراي چنان پيچيدگي اي است كه شايد درك آن به دشواري صورت پذيرد.

محتوا ديگر در فضاي تعاملي توليد و منتشر مي شود.

به هر حال ديگر زمان «منبر و تريبون» به سر آمده است.

فضاي منبر و تريبون به رسانه هاي همه گير مانند تلويزيون و خبرگزاري هاي بزرگ نيز اطلاق مي شود؛ فضايي كه در آن مرز بين توليد كننده محتوا و مخاطب محتوا كاملا مشخص است. در فضاي تعاملي كه شبكه هاي اجتماعي مثال بارز آن هستند همه افراد در عين توليد كننده، منتشركننده محتوا هم هستند.

هر محتواي توليدي در فضاي مجازي با بازخورد مخاطباني روبه رو است كه خود توليد كننده محتوا نيز هستند. ظهور تكنولوژي باعث شد محتوا به كالاي عام تبديل شود و آن را در دسترس، ارزان و همه گير كرده است.

احتمالا در اين فضا سيستم افشاگري با رويكردهاي سياسي دستخوش تغييرات عمده اي شده است كه شاهد آن هستيم.

حريم اطلاعاتي در اين فضا تا حدود زيادي معناي خود را از دست داده است و بدين صورت گويا همه ما در يك اتاق خواب شيشه اي زندگي مي كنيم.

كنترل بر رفتار و تصميم انسان ها توسط توليد محتوا يكي از باقدمت ترين مقاصد بشر برتر بوده است.

كل تاريخ تمدن بشري از آن حكايت دارد كه همواره كنترل ذهن و فكر انسان ها كه منجر به كنترل رفتارشان بوده است، از اهداف تمامي گروه هاي حاكم پيشرو بوده است كه شايد پيشرفت و تمدن بشر ناشي از موفقيت در اين كنترل و هدايت بوده است و در عين حال خيلي از جنگ ها و مصيبت هاي بشر از همين امر نشأت مي گيرد.

به هر حال دو لشكر در مقابل يكديگر را تصور كنيد؛ به سختي مي توان متقاعد شد كه سربازان دو لشكر عنان و افسار فكر و تفكرشان در دستان افكار برتر نباشد وگرنه چگونه شاهد اين نظم رفتاري در آنان بوديم كه از كنترل رفتارشان نشأت مي گيرد. حتي شايد رفتار اميران لشكر نيز تحت كنترل و نظم والاتري باشد.

بنابراين كنترل بر رفتار و تصميم انسان ها كه امروزه نه تنها دولتمردان بلكه برندهاي تجاري نيز روي آن تأكيد و تمايل شديدي دارند، اهميت زيادي پيدا كرده است.

انسان ها اصرار دارند كه باور كنند تمام تصميم هاي شان بر پايه تحليل آگاهانه خودشان است، ولي در واقع ذهن اكثر انسان ها توسط محتوا و اثرگذاري محتوا دستخوش هدايت هوشمندانه شده است.

به هر حال محتوا تيغ دو لبه اي است كه هر دو روي آن تيز است و مقاصد مثبت يا منفي آن هر دو امكان پذير است ولي در هر صورت تأثيرگذار است.

فرض كنيد شما بودجه اي داريد كه تنها مي توانيد بين بيمه آتش سوزي و زلزله يكي را انتخاب كنيد. فرض كنيد كه احتمال آتش سوزي در زندگي اجتماعي و شهري امروزه چندين برابر وقوع زلزله باشد، به همين راحتي رسانه ها با توليد محتواي جهت دار شده مي توانند ذهن شما را روي مقوله زلزله حساس تر كرده و روي تصميم مخاطب نسبت به اقلام خريد بيمه زلزله، تأثير بگذارند درحالي كه مخاطب مي توانست اصلاً به موضوع بيمه فكر نكند و لذا جريان مالي اي به وجود نيايد.

در پايان، علت اينكه ما به حوزه محتوا وارد شده ايم اهميت و ضرورت آن است كه به طور خلاصه بايد بگويم بيش از آنچه تصور مي كنيم تحت تأثير محتوا قرار داريم. ما در تمام ابعاد زندگي مادي و معنوي مان بازيگران صحنه اي هستيم كه به وسيله محتوا ذهن، فكر و رفتارمان تحت كنترل شديد است.

پس حداقل بايد نسبت به مكانيسم آن آشنايي داشته باشيم.

 

منبع: فرصت امروز