شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : زيان بارترين اشتباهات كارآفرينان تازه كار در بازاريابي
چهارشنبه، 18 مرداد 1396 - 10:46 کد خبر:30820
اصطلاح «اشتباه» داراي بار معنايي منفي است. معناي آن اين است كه تصميمي گرفته يا كاري انجام داده باشيم كه طبق طرح ريزي هاي مان پيش نرفته باشد و حالا بايد با عواقب آن دست و پنجه نرم كنيم.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، با اين وجود اغلب اشتباهات، حتي آنهايي كه در ابتدا بسيار فجيع به نظر مي رسند، در نهايت وقفه هايي موقتي در مسير پيشرفت ما خواهند بود. در حقيقت، خيلي از اشتباهات ما در نهايت به دارايي مثبت ما بدل خواهند شد، چرا كه براي بهبود كسب و كار يا رويكردمان درس هاي با ارزشي به ما مي دهند.

اما متأسفانه همه اشتباهات تا اين حد بي ضرر نيستند. برخي از آنها در دنياي بازاريابي، به مجموعه تلاش هاي ما آسيب هاي بلند مدتي وارد مي كنند. اغلب اين اشتباهات از آنجايي مضر هستند كه در حالت عادي به راحتي به چشم نمي آيند.

پس اگر يك كارآفرين تازه كار هستيم و مطمئن نيستيم كمپين بازاريابي مان درست پيش مي رود يا نه، براي خواندن موارد زير اندكي وقت بگذاريم و اطمينان حاصل كنيم هيچ يك از اين پنج اشتباه زيان بار را مرتكب نخواهيم شد.

1- بي توجهي به برند

تلاش براي بازاريابي كسب و كاري كه برندي ندارد مثل اين است كه بدون آنكه آدرس را در اختيار كسي قرار دهيم در منزل خود مهماني بگيريم. برند ما شالوده اي است براي هويت مان؛ هم در برابر مشتريان قديمي و هم در برابر مشتريان جديد. برند ما بايد تمام پيام هايي را كه به بيرون منتقل مي كنيم برجسته كند و در بر بگيرد؛ از محتواي وب سايت ما گرفته تا تصاوير بنر فيس بوك مان.

وقتي افراد با برند يا لوگوي ما مواجه خواهند شد يا به نحوه حرف زدن و حوزه تخصص ما دقت خواهند كرد، بايد ايده اي در مورد ويژگي هاي خاصي از كسب و كار ما در ذهن شان  شكل بگيرد. بدون اين ارتباط، داده ها و اطلاعات ما بي آنكه چيزي را در ذهن كسي تداعي كنند در فضا معلق مي مانند. به علاوه، هرچه ارتباطات بيشتري بسازيم، مشتريان مان بيشتر با برند ما آشنا مي شوند و احتمال خريدشان از ما بيشتر خواهد بود.

2- بازاريابي براي همه

ما بايد انتخاب كنيم براي چه كسي بازاريابي خود را انجام مي دهيم. با اين وجود كارآفرينان بي شماري ساده ترين تصميم را مي گيرند و محصولات يا خدمات خود را براي همه بازاريابي مي كنند. هرچه باشد «همه» بزرگ ترين مخاطبان ممكن هر كسب و كاري را در بر مي گيرد و بيشترين بازگشت ممكن را در پي خواهد داشت، اين طور نيست؟ پاسخ اين است كه خير، اين طور نيست! حتي اگر مي توانستيم به نوعي از مجموعه اي از پلتفرم هاي مختلف پيام خاصي را به تمام انسان هاي روي زمين برسانيم، اين پيام آنقدر براي همه كلي و عام خواهد بود كه هيچ كس براي آن ارزشي قائل نخواهد شد و در ذهن كسي باقي نخواهد ماند.

در عوض، براي آنكه خود را برجسته كنيم، بايد منحصر به فرد باشيم و اگر مي خواهيم تأثيري روي كسي بگذاريم، بايد با او ارتباط پيدا كنيم. اين دو ويژگي مستلزم اين است كه پيام هاي ما هر بار ويژه بخش خاصي از جمعيت طراحي شوند.

3- رفتار با مخاطب براساس فرضيات

با تمام اين حرف ها، بازارياب هايي وجود دارند كه مي فهمند بايد پيام هاي خود را براي بخش خاصي از جمعيت طراحي كنند، اما با اين وجود اين كار را به شكلي اثربخش انجام نمي دهند. بخش اعظم اين مشكل به اين علت است كه به جاي آنكه براي تأييد ايده هاي خود به داده ها و تحقيقات تكيه كنند، به فرضياتي كلي كه در مورد مخاطبان شان دارند اتكا مي كنند.

به عنوان يك قانون كلي بايد هر فرضي را زير سوال برد. آيا تصميمات بازاريابي خود را بر اين اساس اتخاذ مي كنيم كه فكر مي كنيم فلان شيوه درست است يا اينكه اين موضوع در واقعيت اثبات مي شود؟ داده هاي تحقيقاتي تنها مسير درست براي رسيدن به حقيقت است.

4- سرمايه گذاري بيش از حد يا ناكافي

سرمايه گذاري موفق روي يك كمپين بازاريابي نيازمند تعادلي دقيق است. سرمايه گذاري بيش از حد در آغاز كمپين و قبل از آنكه مخاطب هدف خود را از نزديك بشناسيم، مي تواند هدررفت بزرگي براي مان رقم بزند. ما تا فرصت آزمودن پلتفرم هاي مختلف را پيدا نكرده باشيم نمي توانيم بفهميم كدام يك مي تواند براي ما بهترين انتخاب باشد. با اين تفاسير دست زدن به هر كاري براساس فرضيات، قمار بزرگي خواهد بود.

از طرف ديگر، سرمايه گذاري ناكافي نتايج كم و داده هاي ناكافي براي مان به همراه خواهد داشت كه هيچ نتيجه معناداري نمي توان از آنها گرفت.

5- امتحان نكردن

بازاريابي بر خلاف ميل ما بازي «هدف بگير و شليك كن» نيست. در بازي بازاريابي بايد مدام انتظارات تازه اي خلق كنيم تا بتوانيم به تدريج به يك استراتژي بي نقص نزديك تر شويم، آن هم درحالي كه هيچ گاه واقعاً نمي توان به آن رسيد. تنها راه بهتر شدن در اين بازي، آزمودن است؛ اينكه چيزهاي تازه اي را امتحان و استراتژي هاي جسورانه اي اتخاذ كنيم تا بفهميم كدام نتيجه مي دهند و كدام نه.

هيچ گاه يك استراتژاي را از برنامه خود حذف نكنيم مگر آنكه براي عدم اثربخشي آن داده اي در اختيار داشته باشيم. فرصت يادگيري پيرامون برند و مشتريان خود را نيز تحت هيچ شرايطي نبايد از دست داد.

 

منبع: فرصت امروز