شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : كارمندان؛ قوي ترين منبع ارتباطات
شنبه، 23 مرداد 1395 - 08:39 کد خبر:25290
كلمه "با يكديگر" سر نخ اجتماعي قدرتمندي براي مغز است. گويي به سان پاداشي براي ارتباط و متعلق بودن خدمت مي كند و اين حس امنيت را القا مي كند كه فرد دارد با كساني كار مي كند كه به آنها براي رسيدن به هدفي مشترك اعتماد و اعتقاد دارد.



شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- انسان ها به شدت اجتماعي هستند. ما دوست داريم كه به يكديگر متصل باشيم و مي خواهيم با هم همكاري كنيم. صراحتا، اگر ميل غريزي ما به زندگي و كار در گروه ها نبود ما نمي توانستيم به عنوان گونه اي جانوري بقاي خود را حفظ كنيم زيرا از لحاظ بدني به اندازه كافي قوي يا ترسناك نيستيم.


مقاله هاي بسياري اهميت اجتماعي بودن براي ما را ثبت كرده اند. براي مثال، به عنوان يك عصب شناس " مت ليبرمن" در كتابش تحت عنوان "اجتماعي: چرا مغزهايمان براي ارتباط سازمان دهي شده اند" مي گويد: مغزهايمان آنچنان خود را با روابط ما با ديگران وفق مي دهند، كه تقريبا با موفقيت ها و شكست هاي اجتماعي همانند لذت ها و درد هاي جسماني رفتار مي كنند. مثلا پذيرفته نشدن همانند صدمه اي كه به سر وارد مي شود درد آور است اگرچه درد سر را مي توان با مصرف آسپيرين تسكين داد.


ديويد راك، بنيان گذار موسسه رهبري عصبي ارتباط را به عنوان يكي از پنج شاخصه اوليه لذات و درد هاي اجتماعي شناسايي كرده است. تحقيق راك نشان مي دهد كه قدرت اجرايي كارمنداني كه در شرايط شكست هاي ارتباطي قرار دارند، صدمه مي بيند. در تحقيق ديگري نشان داده شده كه حس تعاون با همديگر سبب ايجاد انگيزه و به خصوص انگيزه دروني- آن اكسير علاقه مندي، برخورداري و درگيري- مي شود كه با خودش بهترين اجراها را به همراه دارد.


از لحاظ نظري محل كارهاي امروزي بايد مملو از ارتباط باشند. اكثر ما در گروه ها فعاليت مي كنيم و تيم ها بايد منبعي از دستاوردهاي كار تيمي باشند ولي چيزي كه مايه خنده است اين است كه: اگرچه ما ممكن است اهداف و جلسات گروهي داشته باشيم و كار ما بر اساس فعاليت كل اعضاي گروه مورد قضاوت و ارزيابي قرار گيرد، اما تنها تعداد كمي از ما حقيقتا نقش خود را در گروه ايفا مي كنيم.


براي مثال خود من را در نظر بگيريد. من تمام تحقيقاتي كه با ساير محققان انجام مي دهم را رهبري مي كنم. مرتبا با ساير نويسندگان در نوشتن كتاب ها و مجلات همكاري مي كنم. من و همكارم طبق يك برنامه منظم با هم ملاقات كرده تا راجع به ايده ها تبادل نظر كنيم اما من هرگز با همكاري كه كنار من مي نشيند به تجزيه و تحليل داده ها نمي پردازم.هرگزبا كسي كه با هم يك كتاب را مي نويسم، جمله اي را در يك اتاق مشترك تايپ نكرده ايم!


بله، اكثر اهدافي كه ما دنبال مي كنيم و پروژه هايي كه با هم انجام مي دهيم در يك گروه انجام مي پذيرند اما بر خلاف گروه هايي كه در زمان پيش از تاريخ براي شكار حيوانات تشكيل مي شد، اكثر كارهايي كه ما امروزه انجام مي دهيم همچنان در تنهايي است.


بنابراين در يك جمله بايد گفت چيز عجيبي در مورد كارهاي گروهي وجود دارد: آنها قوي ترين منبع ارتباطات در محل كار هستند و با اين حال كار گروهي از معدود كارهايي است كه شما در تنهايي انجام مي دهيد!


در نتيجه ما نياز داريم به كارمندان حس ايجاد كار گروهي را القا كنيم حتي زماني كه عملا مشغول به كار در گروه نيستند و با تشكر از تحقيقاتي كه در دانشگاه استنفورد انجام شده اكنون ما راهي قدرتمند براي اين كار سراغ داريم: به سادگي، استفاده از كلمه "با يكديگر" در تحقيق نشان داد كه افراد ابتدا يكديگر را در گروه هاي كوچك ملاقات كردند و سپس از هم جدا شدند تا روي قسمت هاي سخت معما به تنهايي تمركز كنند. به اين افراد گفته شده بود كه آنها "با يكديگر" روي پروژه شان كار مي كنند اگرچه در اتاق هاي جداگانه باشند بنابراين روش ها و فوت و فن هايي را كه براي حل معماي شان نياز داشتند با هم در ميان گذاشته و از يكديگر مي آموختند. در واقع حالا هم افراد به تنهايي روي پروژه ها كار مي كردنند اما فرقي كه كلمه "با يكديگر" ايجاد كرده بود احساسي بود كه اين كلمه مي توانست در محيط كار ايجاد كند.


تاثيري كه اين تغيير كوچك ايجاد كرد بسيار عميق بود: افرادي كه با در نظر گيري كلمه "با يكديگر" كار مي كردند آن را به مدت 48درصد طولاني تر انجام م يدادند، تعداد مسئله هاي بيشتري را درست حل مي كردند و آنچه ديده بودند را بهتر به خاطر مي آوردند.


همچنين اذعان داشتند كه كم تر احساس خستگي مي كردند و مسئله به نظرشان جالب تر مي آمد.


كلمه "با يكديگر" سر نخ اجتماعي قدرتمندي براي مغز است. گويي به سان پاداشي براي ارتباط و متعلق بودن خدمت مي كند و اين حس امنيت را القا مي كند كه فرد دارد با كساني كار مي كند كه به آنها براي رسيدن به هدفي مشترك اعتماد و اعتقاد دارد.


مديران بايد از اين اصطلاح هوشمندانه بيشتر استفاده كنند. در حقيقت، اجازه ندهيد كه فرصت ارتباط بدون استفاده از دست برود. جدا، بگذاريد اصطلاح "با يكديگر" يك ياد آور هميشگي به كارمندان تان باشد كه آنها بدانند تنها نيستند و به آنها كمك بشود كه تشويق شوند كار خود را به بهترين شكل ممكن انجام دهند.