شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، هيچ مانعي بر سر راه يك برند جهاني وجود ندارد، يك برند بايد بداند هيچ مرزي وجود ندارد. برندها نياز به رشد و پيشرفت دارند لذا اكثر صاحبان صنايع اين پيشرفت را در تعدد محصولات و گسترش خطي جسستوجو ميكنند (نقض قانون 1 برندينگ) غافل از اينكه مطمئنترين راه پيشرفت عبور از مرزهاي كشور است. لذا پيشنهاد ما به صاحبان كسبوكار حفظ تمركزشان در داخل و بعد از آن جهاني شدن است.البته شايد در 10 سال گذشته به علت تحريمها عليه ايران اين مهم كار بسيار دشواري بود ولي به جرات ميتوان گفت شركتي در آينده روشن پيشرو به موفقيت دست پيدا خواهد كرد كه تمركز برند يا برندهايش را حفظ كرده باشد.
همه بر اين باورند كه عبور از مرزها ارزش كالا يا خدمات را بالا ميبرد، البته ما يك بند به آن اضافه ميكنيم؛ ما معتقديم كه ارزش يك كالا در ذهن مشتري شكل ميگيرد لذا در بازارهاي بينالمللي درك اين موضوع كه اصل اين كالا كجايي است باعث ميشود ارزش آن بالاتر برود يا كاهش بيابد. براي روشن شدن موضوع به مثالهاي زير توجه كنيد: حتي اگر برند ساعتي را ندانيد ولي بدانيد كه آن ساعت ساخت سوييس است در ذهن شما يك ساعت خوب معني ميشود ولي آيا ساعت ساخت آلباني همان معني را ميدهد؟
نام ژاپن با وسايل الكتريكي عجين شده است، در مورد وسايل الكتريكي روسي چه چيزي را فكر ميكنيد؟لذا ما معتقديم هر كشور مفاهيم منحصربهفردي را به خود اختصاص داده است و اگر يك برند با ويژگي هاي كشورش هماهنگ شود راه جهاني شدن را راحتتر طي ميكند. لذا اين موضوع روشن ميشود كه اگرچه يك برند ممكن است جهاني شود ولي ما برندي را سراغ نداريم كه مردم از آن برداشت جهاني بكنند؛ تويوتا برندي جهاني است با ويژگيهاي ژاپني، آيفون برندي است جهاني با ويژگيهاي آمريكايي و...
لذا از آنجايي كه ما طي ساليان گذشته هيچ خصوصيتي از كشورمان را به جهانيان معرفي نكردهايم لذا تعداد كمي در دنيا بر اين باورند كه مهد توليد زعفران ايران است، عسل ايراني خاصيت دارويي دارد، شركتهاي توليدكننده روغنهاي صنعتي ما كيفيتي در حد توليدات برندهاي مطرح دنيا را دارند، كشوري چهارفصل است و از نظر جاذبههاي جهانگردي بين 4 كشور اول دنياست و هزاران نمونه از اين دست. لذا صادراتي كه در حال حاضر ايرانيها انجام ميدهند، بيشتر به آن ميماند كه چوب حراج به منابع و محصولات خود زدهايم. راه جهاني شدن را بايد با طي رعايت سه اصل زير پيمود:
اصل 1: تخصصي شدن و تمركز
نوكيا شركتي بود كه زماني محصولات متعددي از جمله كاغذ، لوازم الكترونيكي، مواد شيميايي، كامپيوتر، موبايل و... توليد ميكرد. زمانيكه اين برند تصميم به نفوذ در بازارهاي جهاني گرفت دامنه فعاليتش را روي موبايل متمركز كرد و در سال 2007 با كسب 36درصد بازار موبايل رهبر اين صنعت بود (موتورولا با 19درصد و سامسونگ با 13درصد در ردههاي دوم و سوم بودند). سال 2007 آيفون توسط شركت اپل به بازار بهعنوان تلفن هوشمند معرفي شد.
نوكيا هم شروع به توليد تلفنهاي هوشمند كرد با برند «نوكيا»؛ اشتباهي عمومي كه عموما شركتها انجام ميدهند؛ «تله گسترش خطي». در نتيجه نوكيا ورشكست شد و در سال 2013 به قيمت 7.2 ميليارد دلار به مايكروسافت فروخته شد.
اصل 2: قابليت تلفظ برند شما به زبان انگليسي
انگليسي بهعنوان دومين زبان زنده دنيا، زبان رسمي بيش از 50 كشور در دنياست و مردم 200 كشور دنيا بر آن تسلط دارند و زبان اصلي ارتباط بين مردم كشورهاي مختلف است كه زبان مشترك ندارند.
اصل 3: اصل اعتبار در كشور مبدا
بهترين استراتژي براي ورود به بازارهاي جهاني تبديل شدن به برند اول و تسلط بر بازار داخلي كشور قبل از آنكه آن برند حركتش را به سمت بازارهاي جهاني شروع كند، است. ممكن است سوالي در ذهن خوانندگان پيش بيايد، آيا يك اتومبيل سوييسي نميتواند تبديل به برندي جهاني شود؟ جواب ما ميتواند است. اگر اين برند بتواند بين كالا و خصوصيات كشورش پلي را بزند قطعاً راه موفقيت را در بازارهاي بينالمللي طي خواهد كرد.
به مثال زير دقت كنيد: هلدينگ SMH سازنده ساعتهاي برند سواچ در كشور سوييس، تيم ريس را بهعنوان مشاور خود انتخاب كرد و از او در خصوص ورود ماشين سوييسيشان به بازارهاي اروپا كمك خواست. تيم ريس براي اين شركت توانست ميخ گفتار بينظيري را درست كند؛ به عنوان مثل «يك ساعت حركت ميكند» (پلي بين خصوصيت كشور و كالاي نامرتبط با آن خصوصيت). مديريت شركت نام ماشين را سواچ گذاشت و به مخالفتهاي آقاي ريس با اين موضوع توجه نكرد) تله گسترش خطي يك نام تجاري كه در ذهن مشتري جايگاهي را دارد به سختي ميتواند مالك جايگاه ديگري در ذهن مشتري شود.
عيب دوم اين نامگذاري اين است كه سواچ برندي ارزان در بين برندهاي ساعت است ولي اين ماشين به علت سايز كوچكي كه طراحي شده بود و مصرف بسيار كم بنزين ارزش بسياري براي مردم اروپا ميتوانست داشته باشد). لذا در ابتدا اين شركت نتوانست حتي با همكاري فولكس و بعد از آن مرسدس بنز ماركت خوبي را بهدست آورد ولي بعد از چند سال فعاليت، نام ماشين را به امارت تغيير داد كه توانسته ماركت قابل توجهي در اروپا داشته باشد.
منبع: فرصت امروز