شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : ريشه روابط عمومي سياسي در جمهوري اسپين
چهارشنبه، 26 مرداد 1401 - 10:42 کد خبر:21812
همواره سياستمداران سعي به برقراري ارتباط با آنچه كه به آن باور دارند، دارند. اين اشتباه است كه فكر كنيم كه جانب‌داري (توجيه‌گري) يك عمل فريبنده است. بهترين توجيه داراي يك عنصر اساسي از حقيقت است.

 

4 Ways to Go Beyond the Press Release in a Post Panda World image panda bear 1113tm pic 106 300x199


شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- ديويد گرينبرگ بيش از حد جوان بود كه بتواند به طور كامل اقدامات ريچارد نيكسون، را در بحث واترگيت و نهايتا استعفاي رئيس جمهور از بالاترين مقام كشور در اوايل دهه 70، درك نمايد.


گرينبرگ مي گويد: "من در طول سال هاي فعاليت نيكسون يك بچه كوچك بودم، اما فكر مي كنم آشفتگي واترگيت و احساس وقوع حادثه اي عميق در سياست ما، من را نسبت به تاريخ و سياست و آن دوره خاص بيدار (مشتاق) نمود". "اين مسئله تصادفي نبود و من مي خواستم تغييرات را درك نمايم".


اكنون بعد از گذشت سال ها گرينبرگ به عنوان يك مورخ (تاريخ‌دان) رياست جمهوري، اخيرا كتاب چهارم خود را با عنوان "جمهوري اسپين: تاريخچه داخلي رياست جمهوري در آمريكا"، منتشر نمود.


او مي گويد، بذر اين مسئله خيلي زود و زماني كه او بچه بود و با خانواده اش آشكارا در مورد سياست و تاريخ صحبت مي كرد، كاشته شد. در دبيرستان، او يك مقاله طولاني نوشت كه در آن نگاهي به مسئله مديريت مطبوعات توسط رئيس جمهور جان اف كندي در طول خليج خوك ها (Bay of Pigs)، داشت.


او پايان نامه دكتراي خود را به اولين كتاب خود تبديل نمود. "سايه نيكسون"، كه در سال 2004 منتشر شد، كه بعد ها منجر به نگارش "جمهوري اسپين" شد.


" تصوير سازي و پيام سازي او، سابقه اي طولاني دارد. حتي تشويشي كه نيكسون برانگيخت، سبب نگراني او در مورد تبديل شدن سياست به يك بازي يا رقابتي از تصاوير از ديد مردم، مي شد. من سعي كردم سرچشمه اين مسئله را رديابي نمايم. از بعضي جهات، اين مسئله از خود سياست منشا مي گيرد.


"شما افلاطون و نوشته اش در مورد دستكاري فصاحت و بلاغت (علم معاني بيان) را ديده ايد. يونانيان آن را فصاحت و بلاغت (rhetoric) ناميده اند، و اين مي تواند به عنوان نسخه مقدماتي يا اوليه آن چه كه من اسپين ناميده ام، باشد".


گرينبرگ مي گويد، كتاب هاي بعدي او، با نام "Calvin Coolidge" در سال 2006 و "Presidential Doodles" در سال 2007 منتشر شدند، كه در نهايت منجر به چاپ كتاب چهارم او با نام "جمهوري اسپين (توجيه گر)" شد، كه يك بررسي تاريخي عميق در چگونگي ساخته شدن دستگاه توجيه‌گر (جانبدار) كاخ سفيد مي باشد.


او مي گويد: " در سال 1901، يعني هنگامي كه روزولت به رياست جمهوري رسيد، در مقايسه با امروز، چيزهاي حيرت انگيزي وجود داشت". "امروز ارتش گسترده اي از ناظران انتخاباتي، اساتيد توجيه‌گري، سازندگان، مروجين و رسانندگان پيام رئيس جمهور، وجود دارد. تئودور روزولت هيچ كدام از آن ها را نداشت، اما او اولين دستياران مروج (تبليغ كننده) اختصاصي خود را استخدام كرد. "


اين كتاب با ويليام مك كينلي، كه قبل از روزولت بود، شروع مي شود، و به روشنگري در مورد تكامل و سبك توجيه‌گري هر رئيس جمهور از مك كينلي تا باراك اوباما پرداخته است. اين كتاب همچنين شامل تاثير ديگر سياستمداران، اثرات جانبدارانه آن ها در طي سال ها، و ساير تاثيرگذاران، از جمله روزنامه نگاران و آن چه كه گرينبرگ آن را "روشنفكران (intellectuals)" ناميده، مي شود.


گرينبرگ مي گويد: "من سال ها در مورد آن كه چگونه رؤساي جمهور مختلف با اين چهره هاي جذاب و فراموش شده كار مي كردند، تحقيق نمودم"، تا اين كه آنها راه كنترل پيام را آموختند. "من در اصلاحات انجام شده در اين فرآيند كند و كاو كردم. اين براي من جالب بود كه ديدم كه آن ها چقدر بازگشت رو به عقب داشتند. اين مسئله براي عصر حاضر و يا براي زمان كلينتون، ريگان و يا كندي، جديد نيست. "


پس چگونه يك راي دهنده از جانبداري ها و توجيه‌گري هاي امروز مي گذرد؟
گرينبرگ مي گويد: " كارِ من دادن مشاوره هاي دقيق و عملي نيست". "من تنها تجزيه و تحليل ارائه مي دهم. خواه موفقيت آميز باشد، خواه نباشد. هيچ قانون ثابتي در مورد آن كه چه چيزي كارساز است و چه چيزي كارساز نيست، وجود ندارد".


گرينبرگ در كتاب خود، به توضيح مفصل و دقيق "آگهي گل افتاب گردان"، توني شوارتز در سال 1964، مي پردازد كه در آن دختر كوچكي را به تصوير مي كشد كه در حال كندن يك به يك گلبرگ هاي يك گل است، در حالي كه به عدد 10 نزديك مي شود. صداي پس زمينه بدون وقفه در حال شمارش معكوس براي بمب هسته اي است و در پايان يك ابر قارچي (ابري كه در اثر بمب هسته اي ايجاد مي شود) در پس زمينه ديده مي شود. صداي خارج از قاب: " رئيس جمهور جانسون در 3 نوامبر راي دهيد. خطرات بسيار بيشتر از آن است كه در خانه بمانيد".


گرينبرگ مي گويد: "در اين آگهي هرگز حتي يك بار هم نام Barry Goldwater ذكر نشد". "اين آگهي فقط با اضطراب از پيش موجود ناشي از ترسي كه مردم در آن زمان داشتند، بازي كرد. اين آگهي در مورد ترغيب مردم به راي دادن به جانسون بيش از گلدواتر نبود، بلكه تنها به اعتقادات مردم در آن زمان تلنگر زد".


گرينبرگ مي گويد: عطف به تعجب امروز نامزد انتخابات رياست جمهوري، دونالد ترامپ، "با راي دهندگاني كه به او پاسخ مي دهند، او واقعا مي داند كه مردم چه چيزي را دوست دارند و بنابراين به آن ها همان چيزهايي را مي دهد (مي گويد) كه دوست دارند. مواضع سياسي او در گذشته ليبرال تر بود. او طنيني پيدا مي كند براي زماني كه به مكزيكي ها و مهاجرت، مسلمانان و تروريسم حمله مي كند؛ وقتي اين اتفاق مي افتد، او به آن چه كه انجام مي دهد پاسخ مي دهد. او در اين معنا يك موجود بسيار سياسي است.


گرينبرگ مي گويد: "همه مردم، از جمله سياستمداران، لحظاتي دارند كه محافظ خود را پايين آورده (يعني بي احتياطي مي كنند)، پيام را ناديده گرفته و به طور ناگهاني اقدام مي كنند". "آنها اين كار را به اين خاطر انجام مي دهند كه به نظر مي رسد از خود بي‌خود (بي اختيار) شده اند. دونالد ترامپ به اين مسئله معتقد است. در يك نقطه خاص كه خودانگيختگي به يك تدبير روتين تبديل مي شود، راهي كه ترامپ مي شناسد اين است كه او مي تواند جلب توجه نمايد.


گرينبرگ مي گويد: "من فكر نمي كنم كه ما يك فرهنگ عمومي به طور كاملا مصنوعي داشته باشيم". "همواره سياستمداران سعي به برقراري ارتباط با آنچه كه به آن باور دارند، دارند. اين اشتباه است كه فكر كنيم كه جانب‌داري (توجيه‌گري) يك عمل فريبنده است. بهترين توجيه داراي يك عنصر اساسي از حقيقت است. سياستمداران سعي در يافتن بهترين راه براي ارائه آن دارند. اما در اصل، آن ها تمايل به استدلال چيزهايي دارند كه پشتيباني مي كنند. به همين دليل آنها در سياست همواره در جايگاه اول مي باشند. "
 

منبع مرجع:  شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)

برگردان: گروه ترجمه شارا