شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- برخي ديگر از حاضران هم بر اين نظر بودند كه مخاطبان فعال بلاي جان رسانهها هستند و به هر ميزان كه سواد رسانهاي آنها افزايش مييابد ميزان رجوع به رسانهاي رسمي كمتر ميشود.
به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصي خبررساني در شبكههاي اجتماعي پيش از ظهر چهارشنبه 22 مرداد با حضور جمعي از استادان و پژوهشگران حوزه رسانه مانند يونس شكرخواه استاد دانشگاه و سردبير همشهري آنلاين، حسن نمكدوست تهراني مدير مركز مطالعات رسانهاي همشهري، حسين امامي مدرس دانشگاه، احسان پوري مدرس دانشگاه و روزنامه نگار، مريم سليمي پژوهشگر در حوزه فضاي مجازي، الهام باقري مدرس دانشگاه، رضا كيميايي روزنامهنگار و خبرنگار روزنامه همشهري و محمد سلطانيفر رئيس دفتر مطالعات و برنامهريزي رسانهها در محل كتابخانه اين دفتر در تهران برگزار شد.
زبان و ادبيات شبكهها
در اين نشست تخصصي الهام باقري مدرس دانشگاه در حوزه روزنامه نگاري در سخناني با اشاره به تحولاتي كه در زبان و ادبيات ناشي از فعاليت در شبكههاي اجتماعي توسط كاربران به وجود آمده است از رسمي بودن زبان رسانههاي جمعي در مقابل زبان غير رسمي شبكههاي اجتماعي سخن گفت و تاكيد كرد: در شبكههاي اجتماعي زماني كه خبري توليد و مخابره ميشود، بلافاصله بعد از اين كار ادبيات مربوط به آن رويداد هم شكل ميگيرد. به عنوان مثال ما ميبينيم كه در مورد جنگ غزه بعد از به اشتراك گذاشتن خبرهاي مربوط به آن، شعرها و نثرهايي هم با همين مضمون ساخته ميشد درست شبيه جريان روزنامهنگاري دوره مشروطه كه وقتي رويدادي در روزنامه ها انعكاس مييافت، فرداي آن روز شعرهايي در همان موضوع توسط كودكان سروده ميشد.
وي از انقلابي سخن گفت كه به گفته او شبكههاي اجتماعي بزرگي مانند فيسبوك پديدآوردنده آن بوده است و يادآور شد: امروز هر كاربر فيسبوك اين حق را براي خودش محفوظ ميداند كه اصطلاحاتي را كه خود به آن دست يافته است به اشتراك بگذارد نه اينكه اطلاعات خبرنگاراني كه به صورت رسمي فعاليت مي كند، بپذيرد. او ديگر نمي خواهد اين حق را به كسي تفويض كند مسئله ديگر اين است كه در شبكه هاي اجتماعي ما شاهد شكل گيري گفتگوي جمعي هستيم كه البته گاه تنش زا مي شود و حتي شاهد انتشار اخبار كذب هستيم.
گذرا بودن فضاي رسانهاي
محمد سلطاني فر رئيس دفتر مطالعات در برنامه ريزي رسانهها هم در اين نشست ضمن اشاره به گذرا بودن فضاي رسانهاي در شبكههاي اجتماعي در عين حال ادبيات به كار رفته در اين شبكهها را مسبوق به سابقه دانست و گفت: ريشه اين ادبيات در روزنامه نگاري قديم نهفته است.
روزنامهنگاري آهسته
در اين نشست تخصصي همچنين مريم سليمي پژوهشگر در حوزه فضاي مجازي گفت: در حال حاضر جريان اطلاع رساني و خبررساني در شبكههاي اجتماعي به سرعت در حال شكل گيري است و به قدري سريع است كه بعضا خبرنگاران را خسته كرده و آنها را به سمت اتخاذ سبكي از كار اطلاع رساني سوق داده كه خودشان آن را روزنامه نگاري آهسته ميخوانند.
وي افزود: به خاطر محدوديتها در استفاده از واژهها در فضاي شبكههاي اجتماعي، ما شاهد آسيبهايي به كار روزنامه نگاري حرفه اي و ادبيات مربوط به آن هستيم با اين حال در مجموع به نظر ميرسد كه شرايط براي رسانههاي جمعي و شبكههاي اجتماعي به گونهاي پيش رفته كه آنها را به نوعي همزيستي مسالمت آميز سوق داده است و اين يك واقعيت است كه نديده گرفتن رسانه هاي اجتماعي مي تواند به توقف روزنامه نگاري بينجامد.
سليمي همچنين گفت: ما با نوعي انقلاب در رسانههاي اجتماعي مواجهيم. روزنامه نگاري اجتماعي از پيوند رسانههاي اجتماعي و رسانههاي رسمي به وجود آمده است و شكل گيري اين نوع روزنامه نگاري به معني ايجاب يك جنبش دموكراتيك در رسانهها است.
مخاطب توليدكننده
در اين نشست همچنين رضا كيميايي روزنامه نگار و عضو تحريريه روزنامه همشهري در سخناني با اشاره به ويژگيهاي شبكههاي اجتماعي گفت: اتفاقي كه با شكل گيري اين شبكهها به جود آمده است اين است كه ديگر مخاطب يك مصرف كننده صرف نيست بلكه خودش توليد كننده خبر است و دليل آن هم اين است كه در رسانه هاي سنتي ارتباط تقريبا يكسويه است، اما در رسانه هاي وب دو و وب سه شاهد نوعي دوسويگي و حتي چند سويگي در ارتباط هستيم. در اين كار با ابزارهايي مانند كامنتها صورت مي گيرد.
وي با بيان اينكه نمي توان از كنار ارتباط هاي چند گانه به سادگي گذشت گفت: تعداد خبرنگاراني كه در شبكه هاي اجتماعي كار خبري ميكنند، خيلي كم است اما تعداد كساني كه اتفاقا خبرنگار نيستند و مايلند خبرنگار باشند و همزمان در شبكههاي اجتماعي فعاليت ميكنند، بسيار زياد است. اما تفاوتي كه اين دو دسته با يكديگر دارند صحت مطالبي است كه هر يك مخابره ميكنند.
كيميايي تاكيد و لزوم شكل گيري بستري براي ايجاد يك چيدمان كامل و متنوع از خبرها و رويدادها براي يك روزنامه نگار گفت: شبكههاي اجتماعي فرصت به وجود آمدن اين چيدمان را فراهم كردند امروز اين رويداد نيست كه تبديل به خبر ميشود بلكه اين توييت ها هستند كه تبديل به خبر مي شوند.
اين روزنامه نگار با طرح اين سوال كه چرا ما خبرنگاران از شبكههاي اجتماعي به عنوان رسانه استفاده ميكنيم؟ ادامه داد: مهمترين دليل اين كار رايگان بودن و در دسترس بودن اين شبكههاي اجتماعي است به علاوه زماني كه شما در شبكههاي اجتماعي توليد محتوا ميكنيد، نوعي حس مالكيت برايتان به وجود ميآيد برقراري ارتباط با مخاطب دليل ديگر ميل ما از شبكههاي اجتماعي است.
وي همچنين با بيان اينكه بسياري از خبرگزاريهاي بزرگ دنيا هم اكنون دبير و سردبير حوزه شبكههاي اجتماعي دارند، به اهميت اين مسئله اشاره كرد و خواهان توجه بيشتر به شبكههاي اجتماعي در رسانههاي ايراني شد.
شبكههاي اجتماعي در دست مردم
در نشست تخصصي خبررساني در شبكه هاي اجتماعي همچنين حسين امامي مدرس دانشگاه در حوزه روزنامه نگاري در سخناني گفت: رسانههاي جمعي دست صاحبان قدرت و ثروت است اما شبكههاي اجتماعي در دست مردم. البته همينجا بايد گفت كه اين فضا (شبكههاي اجتماعي) واقعا اجتماعي نيست هرچند به اين سمت حركت كرده تبديل به يك فضاي اجتماعي شود.
وي سپس با تشريح نتايج يك پژوهش علمي كه در دفتر مطالعات و برنامه ريزي رسانهها صورت گرفته است گفت: براساس اين پژوهش نگرش خبرنگاران به شبكههاي اجتماعي مثبت بوده است همچنين بسياري از خبرنگاران به دليل شهرتي كه دارند مايلند با نام شخصي خود در شبكههاي اجتماعي عضو باشند. همچنين براساس نتايج اين تحقيق هرچه تجربه يك خبرنگار بيشتر مي شود و البته سن او بالاتر مي رود، كمتر تمايل دارد از شبكه هاي اجتماعي استفاده كند.
امامي نيز بر لزوم تعيين تكليف در زمينه سياست گذاري و فعاليت در حوزه شبكههاي اجتماعي در كشور تاكيد كرد و با بيان اينكه معاونت مطبوعاتي فقط مختص روزنامهها است گفت: متاسفانه هنوز رسانههاي ما استراتژي مشخصي در مواجه با شبكههاي اجتماعي ندارند. البته ما با مسئله فيلترينگ هم روبرو هستيم كه بايد براي آن هم چاره انديشي صورت گيرد.
اين استاد دانشگاه در حوزه روزنامه نگاري در عين حال فعال بودن مخاطبان را در شبكه هاي اجتماعي نكته اي بسيار مهم و مثبت دانست و گفت: مخاطب فعال بلاي جان رسانه هاست. شما هر مقدار بتوانيد به عنوان يك مخاطب سواد رسانه اي خود را افزايش دهيد ميزان رجوعتان به سايت هاي معتبرتر بيشتر ميشود و همين باعث مي شود كه به تدريج رسانه هايي كه اخبار را به صورت يك سويه نقد مي كنند از منابع خبري شما حذف شوند.
تفاوتهاي فضاي آنالوگ و ديجيتال
در نشست تخصصي همچنين احسان پوري مدرس دانشگاه و روزنامه نگار با سخناني با اشاره به تفاوتهاي فضاي آنالوگ و ديجيتال گفت: رهبري و مديريت افكار در رسانه هاي اجتماعي متاثر از گسترش رسانه هاي ديجيتال تفاوت پيدا كرده است گذشت آن دوراني كه ما مجبور بوديم براي خواندن مقاله نويسان مشهور در روزنامه ها جلوي دكه ها صف بكشيم.
وي افزود: شبكههاي اجتماعي را نميتوان با نگاه از بالا به پايين ديد و تحليل كرد اساسا ماهيت اين شبكهها مراوده اي است و نمي توان با نگاه از بالا به پايين آنها را ديد و تحليل كرد. هرچند ممكن است در همين فضا هم شايعات و حتي اخبار كذب وجود داشته باشد.
جريان اصلي؟
يونس شكرخواه و حسن نمكدوست تهراني دو تن از استادان پيشكسوت رشته روزنامهنگاري تاكيد كردند كه شبكههاي اجتماعي نه در ايران بلكه در دنيا هم هنوز به جريان اصلي اطلاعرساني (Main Stream) تبديل نشدهاند بلكه در جاهايي توسعه پيدا ميكنند كه نهادهاي مدني محدود باشند.
حسن نمكدوستتهراني استاد دانشگاه و مدير مركز مطالعات رسانهاي همشهري در سخناني درباره اينكه آيا شبكههاي اجتماعي اكنون به جريان اصلي رسانهاي در ايران و يا جهان تبديل شدهاند؟، گفت: من در اين خصوص ترديد دارم و هنوز به اين يقين نرسيدهام كه شبكههاي اجتماعي جريان اصلي هستند و فكر هم نميكنم تا يكي دو سال آينده اين نقش را پيدا كنند و لذا من همچنان آنها را آلترناتيو ميدانم.
وي در عين حال گفت: بر اين باورم كه حضور شبكههاي اجتماعي يك فشار مثبت در حوزه اطلاع رساني است البته نبايد نگران انتشار شايعات و حتي اخبار كذب در اين شبكهها باشيم؛ چراكه اساسا شكل گيري آنها به اين منظور نبوده كه اخبار موثق منعكس كنند. مگر شما به بقال سر كوچه خودتان وثوق داريد؟! شبكههاي اجتماعي قرار نيست متعهد به اخلاق حرفهاي روزنامه نگاري باشند.
نمكدوست تهراني اضافه كرد: فشار مثبتي كه من به آن اشاره كردم اين است كه شبكههاي اجتماعي من را در مقام روزنامه نگار وادار ميكنند كه دست از خودسانسوري بردارم. ما ناچاريم در مقام رسانه نگار، شبكههاي اجتماعي را رصد كنيم چون اگر ما رويدادهايي را كه در اين شبكهها بازتاب مييابد، منعكس نكنيم، مردم ميدانند كه ما چيزي را از آنها پنهان كردهايم و ميگويند كه اين برخلاف اصول حرفهاي كار شماست.
اين استاد رشته روزنامه نگاري همچنين آموزش فعاليت در شبكههاي اجتماعي را غيرممكن و همچنين بيفايده خواند و گفت: مگر شما ميتوانيد مثلا يك جمعيت 20 ميليوني را در يكجا جمع كنيد و به آنها چيزي را آموزش بدهيد؟ شبكه اجتماعي محصول جهان امروز است به اين معني كه انسان امروز ميخواهد خودش را در تمام وجوه با ديگران به اشتراك بگذارد ما همه با هم بايد در اين فضا آموزش ببينيم.
وي گفت: برخيها دچار اين توهم هستند كه شبكههاي اجتماعي جاي جريان اصلي اطلاع رساني را مثلا در ايران و يا حتي دنيا گرفتهاند.
مشروعيت روزنامهنگاري
در اين نشست تخصصي، همچنين يونس شكرخواه با تاييد نظر نمكدوست در مورد اينكه شبكههاي اجتماعي، جريان اصلي اطلاعرساني نيستند، گفت: هر جا كه نهادهاي مدني محدود باشند و در محدوديت بمانند، شبكههاي اجتماعي گسترش پيدا ميكنند و شايد به همين خاطر است كه مثلا در همين نقاط آمريكا اصلا مردم دليلي براي بيان نظراتشان در جايي مثل فيس بوك ندارند و حتي برخي از آنها نميدانند اين شبكه اجتماعي چه هست.
شكرخواه، شبكههاي اجتماعي را به كندوي زنبورهاي مختلف تشبيه كرد كه البته بر مبناي يك تمپليت (Template) و يك چارچوب مشخص فعاليت ميكنند.
او بيان كرد: اين مساله هم كاملا آگاهانه و بخاطر اهداف عمدتا اختصاصي است كه شبكههاي اجتماعي به دنبال آنها هستند، اما از آن طرف روزنامه نگاري يك تعهد تاريخي به افكار عمومي دارد و آن حضور در كانون رويداد است و در واقع چيزي كه به عنوان مشروعيت (Legitimacy) در روزنامه نگاري، ما به آن قائل هستيم، در شبكههاي اجتماعي وجود ندارد.
اين استاد رشته روزنامه نگاري همچنين گفت: نميشود به كاربران شبكههاي اجتماعي آموزش داد مگر به روزنامه نگاران فعال در اين شبكهها. البته من اين را هم بگويم كه ما به عنوان كارگزاران رسانهها در حوزه عكس، فيلم و صدا، داريم بازي را به شبكههاي اجتماعي ميبازيم؛ چراكه ما روزنامهها ناچاريم در ساعت خاصي روي دكه بياييم، اما چنين اجباري در مورد شبكههاي اجتماعي نيست.
شكرخواه در عين حال گفت: شبكههاي اجتماعي البته خيلي ديگر از كارها را بلد نيستند كه روزنامه نگاران بلدند؛ شبكههاي اجتماعي اصلا بلد نيستند در خصوص يك موضوع، به صورت تحقيقي برخورد كنند و در واقع ياد نگرفتهاند كه با يك خبر كذب چگونه برخورد كنند؛ چراكه انتشار اخبار كذب توسط يك كاربر شبكه اجتماعي به مرور مشروعيت او را از بين ميبرد.
وي اضافه كرد: همچنان قدرت جريان اصلي اطلاع رساني در اختيار رسانههاي جمعي است و آنها هستند كه متاسفانه وقتي جنگ يكطرفه غزه روي ميدهد، از "طرفين منازعه" سخن ميگويند. شما به عنوان مثال نميتوانيد از درون بي بيسي، ملاحظهاي غير از آنچه در دستگاه سياست خارجي انگليس تاييد شده است، بيان كنيد. مگر بي بي سي ميتواند زبان جديدي به سرويس زبانهاي خود اضافه كند، بدون اجازه وزارت خارجه انگلستان؟
اين استاد رشته روزنامه نگاري همچنين نگراني برخي از گسترش شبكههاي اجتماعي از اين مساله را كه آنها ميتوانند دنيا را به سمت ديگري پيش ببرند، بيمورد دانست و در عين حال تصريح كرد: همچنان اصليترين ارزشمهم خبري، ارزش در برگيري است و ما از اين نظر به شبكههاي اجتماعي و رصد آنها نياز داريم.
شكرخواه در پايان سخنانش در واكنش به يكي از حاضران كه نظر او را در مورد اظهارات جديدش مبني بر اينكه اينستاگرام به مرگ روزنامه نگاري انجاميده است، خاطر نشان كرد: من نگفتهام اينستاگرام، روزنامه نگاري را از بين برده گفتم به فتوژورناليسم ضربه مرگباري زده است. من گفتهام كه صنعت گران قيمت عكاسي را همگاني كرده است و از اين جهت به فتوژورناليسم ضربه زده است؛ واقعيت اين است كه تعداد عكاسان خبري نه تنها در ايران بلكه در سراسر جهان بسيار كم است و اين در حالي است كه شما ميتوانيد در فضاي وب تقريبا هر عكسي را در هر لحظهاي به اشتراك بگذاريد.