اشاره:
شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- معايب و مزاياي نشر الكترونيك مسئلهاي بود كه براي باز كردن آن به سراغ دكتر حسين امامي رفتيم. اين مدرس دانشگاه معتقد است نشر الكترونيك جاي نشر چاپي را نخواهد گرفت و فقط مكمل آن خواهد بود.
دليلي كه او براي اين پيشبيني مطرح ميكند، اين است كه خوانندگان حرفهاي هيچ وقت دست از خواندن كتاب چاپي نخواهند كشيد. با اين حال، نشر الكترونيك در دنيا رو به رشد است و حتي در برخي موارد گوي سبقت را از نشر چاپي نيز ربوده است. در ادامة گفتوگويمان با او، از مخاطبان نشر الكترونيك در ايران و تأثيراتي كه اين تكنولوژي جديد در آنها خواهد گذاشت، صحبت كرديم. حسين امامي مدرس دانشگاه و پژوهشگر رسانه هاي نوين است. شرح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
- درحال حاضر نشر ديجيتال به نظر بسياري از اشخاص با معايبي مواجه است، براي مثال اينكه امكان مطالعه طولاني مدت در صفحه رايانه ممكن نيست. با اين حال تكنولوژيهاي به روز دنيا رفته رفته اين مشكلات را از سر راه بر ميدارند. كما اينكه اختراع كاغذ الكترونيكي درصدد رفع چنين مشكلي برآمده است. با اين اوصاف و با توجه به اينكه در تاريخ اكثر تكنولوژيها هر چند قديمي، هنوز طرفداران خود را دارند، آيا امكان اين وجود دارد كه نشر ديجيتال جاي خود را در كنار نشر چاپي باز كند يا حتي بتواند آن را از ميدان به در كند؟
حركت به سمت كتاب هاي الكترونيك، بزرگترين تغيير در صنعت چاپ از زمان اختراع ماشين چاپ تاكنون ارزيابي مي شود. كتاب هاي الكترونيكي سال هاست در بازار عرضه مي شوند، ولي به تازگي بسياري پرطرفدار شده است. وضعيت كشورها در خصوص نشر الكترونيك با هم متفاوت است. در حال حاضر در كشورهاي توسعه يافته نشر ديجيتال جاي خود را به راحتي در كنار نشر چاپي باز كرده است. از اين رو مي بينيد كه برخي از مجلات مشهور چاپي مانند مجله آمريكايي نيوزويك انتشار خود را صرفا به نشريه الكترونيك معطوف كرده اند. اين دو دليل دارد اول اينكه مخاطب به سمت نشر ديجيتال سوق پيدا كند بنابراين سود حاصل از چاپ و فروش روزنامه هاي سنتي در دنيا بدليل روي آوردن مردم به سايت هاي خبري آنلاين كه اغلب مجاني است، كم شده است. دوم اينكه هزينه انتشار و توزيع نسخه چاپي پرهزينه تر نسبت به نسخه الكترونيك باشد و روزنامه نتواند آن هزينه را تامين كند و اين كار براي حفظ كيفيت بالاي نشريه و نوع روزنامه نگاري نشريه لازم است.
براي كتاب هم داستان همين است سه سال پيش بود كه سايت آمازون كه بزرگ ترين كتابفروشي اينترنتي دنيا است، اعلام كرده كه در آمريكا به ازاي فروش هر ۱۰۰ كتاب چاپي، ۱۱۵ كتاب الكترونيكي مي فروشد و حتي اعلام كرد فروش نسخه هاي ديجيتال سه برابر نسخه هاي چاپي است. در سال ۲۰۱۱ فروش كتابهاي ديجيتال در بريتانيا ۳۶۶ درصد افزايش و فروش كتابهاي چاپي كاهش چشمگيري يافت. اينها همگي نشان از اين تغيير وضعيت و استقبال مردم كشورهاي توسعه يافته از كتابهاي ديجيتال يا نسخه هاي الكترونيك مجلات دارد.
اما در پاسخ به قسمت دوم سوال شما كه آيا نشر ديجيتال مي تواند نشر چاپي را از ميدان به در كند، سه ديدگاه وجود دارد. عده اي معتقدند: نشر ديجيتال باعث مرگ چاپ مي شود. اين صاحبنظران داستان نشر چاپي كتاب را با داستان فيلم هاي دوربين عكاسي مقايسه مي كنند. عصر ديجيتال كاري كرد كه ديگر شركت هاي توليدكننده فيلم هاي عكاسي حرفي براي گفتن نداشتند. شركت كداك از بزرگترين توليد كننده هاي فيلم دوربين عكاسي بود و حتي همين شركت يكي از اولين دوربين هاي ديجيتال را در سال ۱۹۷۵ اختراع كرد. سپس تكنولوژي ديجيتال بوسيله اسمارت فون ها به شدت گسترش پيدا كرد و حتي از خود دوربين هاي ديجيتال هم جلو زد. مي گويند كداك گوگل زمان خود بود ولي نهايتا همين ديجيتال بود كه كداك را به نابودي كشاند. گرچه اين مثال يك پايان غم انگيز براي فيلم دوربين عكاسي بود ولي عده اي از صاحبنظران همچنين پيشي بيني در آينده براي نشريات و كتاب هاي چاپي دارند.
ديدگاه دوم اين است كه چاپ هيچگاه از بين نمي رود. مدافعان اين ديدگاه معتقدند با آمدن رسانه هاي الكترونيك مثل راديو و تلويزيون اين بحث ها داغ شد كه اينها مي توانند جاي روزنامه و مجله و كتاب را بگيرند ولي چاپ از بين نرفت. حتي در آينده نيز اين از بين نمي رود در نظر بگيريد چاپي كه روي كارت اعتباري بانكي مشاهده مي كنيد. بسته بندي يك شكلات، قرص، نوشابه و مواد غذايي همه اينها وابسته به چاپ است پس آنها معتقدند هيچگاه چاپ از بين نمي رود.
اما ديدگاه سومي وجود دارد كه معتقد است نشر الكترونيك جاي نشر چاپي را نمي گيرد بلكه آن را تكميل مي كند. چون خصلت اين دوره همگرايي رسانه اي است. همه رسانه هاي چاپي و الكترونيك در فضاي وب و در كامپيوترها، گوشي ها و دستگاه هاي همراه در كنار هم هستند و يكي از مزاياي صنعت ديجيتال اين است كه ناشران ميتوانند مستقيم با مخاطبان خود در تعامل باشند.
من هم موافق ديدگاه سوم هستم. درست است كه بسياري از كشورها سريع به سمت نشر الكترونيك مي روند و كشورهاي در حال توسعه، عقب تر از آنها هستند تا فرهنگ استفاده از كتابخواني الكترونيك و نشر ديجيتال در آنها پديد آيد ولي به هر حال اين خيلي زمان مي برد كه بتواند جايگزين نشر چاپي شود. نشر الكترونيك يك مكمل است براي نشر چاپي و نه جايگزين آن.
- با اين وجود نشر ديجيتال با معايبي مواجه است كه شايد هرگز امكان رفع آن وجود نداشته باشد؛ براي مثال جايگزين شدن شبكههاي متمركزي چون كتابفروشيها و حضور كتابفروش به عنوان امين مردم با شبكههاي مجازي كه اصل اعتماد در آنها زير سؤال رفتهاست. آيا چنين معايبي جلوي پيشرفت نشر ديجيتال را خواهد گرفت؟
براي كشورهاي توسعه يافته سال ۲۰۱۲ سالي بود كه نشر ديجيتال جايگاه خود را در صنعت نشر پيدا كرد. حتي در جايزه بهترين ناشر جهان بخش تازهاي به عنوان "جايزه بهترين استراتژي ديجيتال" افزوده شد. يعني انتشاراتي ها و كتابفروشي ها به صورت حرفه اي بخش ديجيتال خود را فعال كرده اند. كتابهاي الكترونيك به ناشران اجازه داده تا عناوين خود را دو برابر كنند، عناويني كه به شكل ماهيانه منتشر ميشوند. در كشوري مثل آمريكا و بريتانيا فروش كتابهاي آنلاين در حال حضور به يمن حضور وبسايتها از فروش كتابهاي چاپي بيشتر شده است. از طرف ديگر قانون كپي رايت و قانون سازمان جهاني مالكيت فكري ويپو هم در آن كشورها خصوصا در فضاي وب رعايت مي شود. با همه اين مسايل نشر ديجيتال حركت رو به جلو دارد.
ضمنا به نظر بنده مردم اهميتي نمي دهند شبكه عرضه كننده كتاب امين مردم باشد آنها مي خواهند كتاب را دانلود كنند حتي اگر رايگان باشد كه بهتر. ولي عدم رعايت كپي رايت دودش بيشتر به چشم ناشران مي رود كه هر كسي كه دسترسي به فايل كتابي داشته باشد آن را به راحتي در وب منتشر كند.
- با توجه به اينكه در كشور ما سرانه مطالعه بسيار پايين است و در عين حال عده زيادي از افراد به دستگاههاي هوشمند مثل تبلتها و گوشيهاي پيشرفته مجهز شدهاند، چند درصد از افراد جامعه به نشر ديجيتال روي خوش نشان ميدهند يا به عبارتي مخاطب نشر ديجيتال هستند؟
پاسخ به اين سوال به يك كار پژوهشي علمي در ايران نياز دارد ولي مي توانيم در يك جامعه آماري كوچك آن را به طور تقريبي برآورد كنيم. نگاهي به افراد تحصيل كرده بيندازيد كه چقدر از تبلت ها و گوشي هاي پيشرفته جهت استفاده از انتشارات الكترونيك دانشگاهي و كتب و مقالات علمي استفاده مي كنند. يا حتي يك سطح پايين تر چقدر دارندگان اين وسايل تمايل دارند روزنامه ها و مجلات چاپي را كه در اينترنت هم سايت دارند از طريق تبلت ها و گوشيهاي هوشمند دنبال كنند؟ شايد اين تعداد در حال حاضر كمتر از 15 درصد دارندگان گوشي هاي هوشمند و يا دارنده تبلت در ايران باشد.
- عده زيادي از متخصصان معتقدند نشر ديجيتال با از بين بردن محدوديتهاي توزيع كتاب و امكان انتشار كتاب در تيراژي نامحدود، كتاب را در دسترس همه افراد جامعه قرار ميدهند و از اين طريق سرانه مطالعه بالا ميرود، از طرفي برخي افراد مطالعه ديجيتال را سطحي دانسته و آن را هم رده مطالعه روزنامه و خبر قرار ميدهند كه در سرانه مطالعه به حساب نميآيد. شما با كدام دسته موافقيد؟ دلايل خود را بيان كنيد.
من با دو ديدگاه شما موافقم چون اينها در تعارض نيستند. اول اينكه نشر ديجيتال با از بين بردن محدوديتهاي توزيع كتاب و امكان انتشار كتاب در تيراژي نامحدود، كتاب را در دسترس همه افراد جامعه قرار ميدهد كه كاملا صحيح است كه به تفصيل در سوال اولتان پاسخ گفتم و ديدگاه دومي كه كاربر سايت يا خواننده نشر الكترونيك عمدتا مطلب را مرور مي كند و نه اينكه همه آن را در مقايسه با كتاب بخواند. دليلش هم اين است كه فراموش نكنيم خواننده حرفه اي، كتاب چاپي را بيشتر ترجيح مي دهد تا نسخه ديجيتال آن را. هنوز در اين دوره از زمان در اكثر كشورها كتاب چاپي هنوز جايگاه خودش را دارد. اين كتاب است كه حرف اول را ميزند و چيزي نميتواند فعلا جاي كتاب چاپي را بگيرد.
- نشر ديجيتال در صورت مواجه شدن با اقبال عمومي از سوي مردم ايران، تا چه اندازه در تغيير علايق، سلايق و رفتار آنها وبه طور كلي فرهنگ عمومي تأثير خواهد گذاشت؟
براي پاسخ به اين سوال اول نگاهي به وضعيت تلفن همراه مي اندازيم. رسانه هاي نوين خصوصا تلفن هاي همراه به بخش تفكيك ناپذير زندگي روزمره ايراني ها خصوصا جوانان تبديل شده است. تصور يك روز بدون داشتن تلفن همراه براي اين نسل بسيار سخت است. بنابراين اين فرايند ديجيتالي شدن آهسته و پيوسته در علايق و سلايق و رفتار ما اثرگذار بوده كه همه اينها علاوه بر تغيير جدي در سبك زندگي، موجب تغيير هويت ما نيز شده است. امروزه صحبت از هويت سيال مطرح است كه دستاورد همين تكنولوژي هاي نوين ارتباطي است. هويتهاي سيال در ارتباطات آنلاين در اينترنت و شبكههاي اجتماعي به ايجاد و تحكيم ذهنيتهاي جديدي منجر مي شود كه اين ذهنيتها بر اساس شناختي مبهم از ديگري و فرهنگ تعريف ميشود. تهيه همين ابزارهاي ديجيتال براي مطالعه كتابنيز هويت جوان را شكل جديدي مي بخشد. به قول آنتوني گيدنز: "فرهنگ مصرفي مدرن امكانات متعددي را در اختيار افراد قرار داده است تا هويتهاي خودشان را برسازند و شكل بدهند و آنان ميتوانند اين كار را به نحوي فزاينده،به شكل خلاقانه و با شيوههاي متعدد انجام دهند."
بنابراين فرد به تنهايي هويت و فرديت خود را نميسازد بلكه فناوري و نوع فرهنگ عمومي و تعامل با ديگران است كه در مسير زندگي روزمره هويت فرد را ميسازد. ولي اينكه با گسترش نشر ديجيتال سرانه مطالعه مردم ايران و گرايش آنها به سمت كتاب ديجيتال بيشتر شود امري است كه بنده زياد روي آن خوش بين نيستم.